تشیع از پیدایش تا تکامل

فهرست کتاب

دیدگاه وی در مورد عمرس

دیدگاه وی در مورد عمرس

از یحیی بن نصر بن حاجب روایت است می‌گوید: ابوحنیفه می‌گوید نزد محمد بن علی آمدم و سلام کردم و نشستم. گفت: ای برادرعراقی نزد من ننشین شما را از نشستن با ما منع کرده‌اند، گفتم: آیا علیسهنگام مرگ عمر حضور داشت؟ گفت: سبحان الله! مگر او نبود که گفت: بخدا دوست دارم با خدا در حالی ملاقات کنم که عملی شبیه عمل این مرد داشته باشم.

مگر دخترش را به عقد او در نیاورد؟ اگر او را شایسته نمی‌دانست چگونه دخترش را که بهترین زن دنیا بود به عقد وی در می‌آورد؟ [۲۵۵]

نگاهی به این آثار:

روایاتی که گذشت شامل دلالتهایی بر دوستی ابوجعفر با شیخین می‌باشد که بشرح زیر است:

۱ـ تاکید ایشان بر این نکته که اهل‌بیت بر دوستی شیخین اجماع داشته‌اند و این خط بطلانی است بر هر سخنی که به یکی از اهل بیت نسبت داده شود و بیانگر برائت از شیخین باشد.

۲ـ ابوجعفر از کسانی که به ابوبکر و عمر ناسزا می‌گویند، ابراز بیزاری نموده است.

۳ـ برای تاکید بیشتر این مطلب گفت: اگر آنچه می‌گوید سخن دل وی نیست از شفاعت پیامبر، محروم بماند.

۴ـ همچنین او یکسان به شفاعت ابوبکر و علی در قیامت امیدوار است.

۵ـ او خود را دوبار فرزند ابوبکر می‌داند، چگونه می‌تواند به پدر خویش ناسزا بگوید؟

۶ـ ناسزاگویی به شیخین را بقدی زشت می‌داند که خون گوینده‌ی آنرا مباح می‌داند.

۷ـ او منکر این است که شیخین حقی از اهل بیت را غصب کرده و یا در حق آنان ستمی روا داشته‌اند.

۸ـ او معتقد است که علی در طول دوران خلافت خویش نظر نیکی نسبت به شیخین داشته است.

۹ـ ابوجعفر معتقد است که ابوبکر از طرف پیامبر ملقب به لقب صدیق بوده است و علیه کسی که او را صدیق نداند دعای بد نموده است.

۱۰ـ می‌گوید: علیسبر جنازه‌ی عمرسایستاد و آرزو کرد عملی مانند عمل او می‌داشت. چه تزکیه‌ای بزرگتر از این می‌تواند باشد؟

۱۱ـ در پایان به دلیلی عقلی متمسک می‌شود که علی دخترش؛ ام‌کلثوم را به عقد عمرسدر آورده است و اگر او مرد شایسته‌ای نبود علی هرگز دست به چنین کاری نمی‌زد.

بنابراین کسانی که عمر را کافر یا فاسق می‌دانند درواقع علیسرا متهم می‌کنند که دخترش را به عقد انسان کافرو فاسقی درآورده است درحالی که حتی یک مسلمان عادی چنین ستمی در حق دخترش روا نمی‌دارد تا چه رسد به کسی که در دیانت، دانش، شجاعت و شرف جزو بهترینهای این امت بوده است؟!

۱۲ـ او از نقش مغیره بن سعید در گنجانیدن روایات دروغین علیه شیخین در کتب شیعه، پرده بر می‌دارد و پسرش جعفر نیز همانند پدر خویش؛ به مذمت مغیره پرداخته‌اند.

[۲۵۵]. تاریخ دمشق (۵۴/۲۹۰).