گام چهارم: وضع روایات جهت نهادینه کردن باورها
الف) آنچه در اینمورد نقل شده بشرح زیر است:
روایت سازی به نفع اعتقادات خویش در همان اوائل تاریخ شیعه شروع شد چنانکه داد خود ائمه در اینباره به آسمان رسید و مردم را از این کار بر حذر داشتند. بنابراین چنین کاری در زمانهای بعدی زیاد عجیب به نظر نمیرسد.
همانطور که پیشتر اشاره شد هر کدام از اهل بیت در زمان خویش، متوجه این دروغها میشدند.
و اعلان مینمودند که هر آنچه مخالف قرآن به آنها نسبت داده میشود دروغی بیش نست.
ولی گوش پیروان مذهب بدهکار این حرفها نبود آنها به نقل این روایات، پرداخته ودین و عقیدی خود را مبتنی بر آنها ساختند و چون با تناقض و اختلاف فاحش روایات مواجه شدند، دروغگویان دستاویز دیگری به نام «تقیه» در اختیار آنان گذاشتند. و این وضع همچنان ادامه داشت.
و از آنجا که این روایات توسط شخص واحدی و در زمان واحدی ساخته نشدهاند بلکه توسط افراد مختلف و در ادوار مختلف ساخته شده است در آنها اختلاف و تناقض شدیدی یافت میشود بلکه به گونهای که خود علمای مذهب در ترجیح روایات سردرگم شده نهایتاً یک راه حل سادهای ارائه نمودهاند و آن اینکه هر روایتی که موافق با مخالفین باشد، باطل است!!
قبلاً در بحث مهدویت به گوشهای از این تناقضات اشاره کردیم و در اینباره نیز بخشی از آنچه به ائمه نسبت داده شده که از دروغگویان بر حذر داشتهاند و همچنین در مورد تقیه که از آن بعنوان سرپوشی برای تناقض روایات استفاده میشود، مواجه خواهیم شد.