نگاهی به این ادعا:
از آنجا که خمینی میداند دست رسی به ویژگیهائی که قبلاً برای امام بیان گردید ممکن نیست و از طرفی او میخواهد خود را جانشین امام، اعلام کند چارهای جز این نمیبیند که ویژگیها و شرائط اصلی امام را به این دو شرط یعنی علم و عدالت خلاصه کند و بگوید هرکس دارای این ویژگی باشد میتواند حاکم شرعی یعنی امام باشد.
در حالی که این دو ویژگی یعنی علم و عدالت جزو صفات کسبی هستند که هرکس میتواند آنها را بدست آورد پس چرا تا کنون این گروه مانع غیر معصومین از تشکیل حکومت شدهاند؟
در اینجا خمینی تاکید میورزد که هرکس دارای این دویژگی باشد، میتواند امام باشد؛ سوال ما از ایشان این است که اگر هر کسی میتواند این ویژگیها را بدست آورد و امام شود پس چرا مذهب شما طی قرنها بخاطر قضیهی امامت که معتقد بودهاید مقامی است ویژهی معصومین، تافتهای جدا بافته از امت اسلامی مانده است؟