تشیع از پیدایش تا تکامل

فهرست کتاب

ب) فضائل ابوبکر از زبان علی:

ب) فضائل ابوبکر از زبان علی:

۴۱ـ ابن عباس می‌گوید: از زبان خود علی ابن ابیطالب شنیدم که فرمود: هنگامی که خداوند به پیامبرش دستور داد تا خود را بر قبایل عرب عرضه کند، من و ابوبکر همراه رسول خدا به راه افتادیم. ابوبکر پیشاپیش حرکت می‌کرد همانگونه که در هر کار خیر پیش قدم بود. او مردی نسب شناس بود. با هر قبیله‌ای روبرو می‌شد نخست سلام می‌کرد سپس می‌پرسید از چه قبیله‌ای هستند و به عرف و خصوصیات قبایل آشنایی داشت. از قبیله‌های زیادی گذر کردیم تا اینکه به دو قبیله‌ی اوس و خزرج رسیدیم. و در پایان همین ملاقات، اوس و خزرج با رسول خدا بیعت نمودند. رسول خدا از عملکرد ابوبکر و شناخت وی از قبائل سرور و شادمان به نظر می‌رسید. [۱۲۸]

۴۲ـ اسید بن صفوان که از اصحاب رسول خدا است می‌گوید: روز وفات ابوبکر، مدینه یکپارچه گریه و زاری بود و مردم همانند روز وفات رسول الله، نگران و پریشان بودند. علی ابن ابیطالب گریه کنان نزد جسد ابوبکر حاضر شد و گفت: امروز خلافت نبوی از بین رفت سپس خطاب به پیکر خلیفه، فرمود: ای ابوبکر خدایت بیامرزد تو نخستین در اسلام، کاملترین در ایمان، خائف‌ترین از خدا، محکم‌ترین در یقین، بزرگترین در غنا، محتاط‌ترین بر رسول الله، دلسوزترین بر اسلام، ایمن‌ترین بر صحابه، بهترین در مصاحبت با رسول الله، افضل در مناقب، بهترین در سوابق، بالاترین در درجات، نزدیک‌ترین در همنشینی با رسول الله و شبیه‌ترین با وی در رفتار، اخلاق، سکوت و کردار، شریف‌ترین و گرامی‌ترین و معتمدترین نزد رسول الله بودی، از خدای متعال برای تو بهترین پاداشها را آرزومندم. تو رسول خدا را زمانی تصدیق نمودی که دیگران او را تکذیب کردند. از اینرو خداوند، صدیقت نامید و فرمود: «والذی جاء بالصدق» (یعنی محمد) «و صدَّق به» (یعنی ابوبکر صدیق). تو زمانی مالت را در اختیار رسول خدا گذاشتی که دیگران دریغ داشتند،با او قیام نمودی زمانی که دیگران تنهایش گذاشتند، تو به بهترین وجه او را همراهی نمودی، ثانی اثنین و رفیق هجرت پیامبر بودی در شادی و سختی در کنارش ایستادی، بعد از ایشان جانشین خوبی برای وی در امتش بودی زمانی که مردم از دین برگشتند تو به بهترین وجه از دین پاسداری نمودی ... بخشی از خطبه‌ی طولانی [۱۲۹]

۴۳ـ عبدالرحمان بن ابی زناد از پدرش نقل می‌کند که مردی نزد علی ابن ابیطالب آمد و گفت: ای امیرالمؤمنین چرا مهاجرین و انصار، ابوبکر را بر شما ترجیح دادند در حالی که شما در اسلام، فضیلت و سوابق بر او برتری داشتی؟

علی گفت: به گمانم تو از قبیله عائذه‌ی قریش هستی؟ مرد گفت: همین طور است.علی گفت: بخدا اگر نبود که خداوند ریختن خون مسلمان را نمی پسندد،تو را به قتل می رساندم و ارت را یکسره می کردم. و ای بر تو !ابوبکر با چهار خصلتفرد من پیشی گرفته که من هیچکدام ار آن ها را ندارم:در امامت مردم،سبقت در هجرت،همراهی با رسول خدا در غار و در نشر اسلام. و من در آنروز کسی بحساب نمی آمدم ،روزی دینم را آشکار و روزی پنهان می کردم. اما ابوبکر کسی است که می توانست سپاهی را با یک انگشت مانند طالوت به حرکت درآورد. او کسی است که خداوند از او به نیکی یاد کرده و در جایی که از همه ی انسان ها به بدی یاد نموده فرموده است:

﴿إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدۡ نَصَرَهُ ٱللَّهُ إِذۡ أَخۡرَجَهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ ٱثۡنَيۡنِ إِذۡ هُمَا فِي ٱلۡغَارِ إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ ...[التوبة: ۴۰].

ترجمه: «اگر پیامبر را یاری نکنید، به راستی الله یاری‌اش نمود؛ آن‌گاه که کافران او را در آن حال که یکی از دو نفر بود، از مکه بیرون راندند. هنگامی که آن دو (پیامبر و ابوبکر صدیق) در غار بودند و به یارش می‌گفت: اندوهگین مباش؛ همانا الله با ماست».

۴۴ـ قیس بن ابی حازم می‌گوید: علی ابن ابی‌طالب فرمود: ابوبکر مردی پرهیزگار و تائب بود و عمر خیرخواه دین بود خدا نیز از او پذیرفت. [۱۳۰]

۴۵ـ در کتابهای شیعه نیز روایاتی از این دست آمده است چنانکه از علی نقل است که فرمود: آنگاه نزد ابوبکر رفتم و با او بیعت نمودم و در مقابل حوادث ایستادم... ابوبکر متولی امور شد. با مقاومت، میانه روی و محکم کاری، کارها را پیش برد، من نیز دلسوزانه بعنوان مشاور در کنارش بودم و از او در پیروی دستورات خدا، پیروی کردم [۱۳۱]

۴۶ـ عبدالرزاق می‌گفت: بخدا سوگند! هیچگاه شرح صدر نشدم در اینکه علی را از ابوبکر و عمر بهتر بدانم. درود و رحمت خدا بر ابوبکر، عمر و عثمان و علی باد، هرکسی اینها را دوست نداشته باشد، مؤمن نیست. بدون تردید محبت همه‌ی آنها یکی از محکم‌ترین اعمال است

خداوند از همه‌ی شان راضی و خشنود باد، و نسبت به هیچ یک از آنان در قلبهای ما ذره‌ای کدورت باقی نگذارد و ما را در زمره‌ی آنان حشر نماید. [۱۳۲]

[۱۲۸]. ابونعیم در دلائل (۱/۲۳۷) بیهقی و تاریخ دمشق (۷/۲۹۶). [۱۲۹]. تاریخ دمشق (۳۰/۴۳۸). [۱۳۰]. تاریخ دمشق (۳۰/۳۱۹). [۱۳۱]. منار الهدی ـ علی بحرانی (ص ۳۷۳) و ناسخ التواریخ (۳/۵۳۲). [۱۳۲]. زوائد فضائل الصحابه (ص ۱۲۶) عبدالرزاق از شیعیان علی بشمار می‌رفت ولی علی را بر ابوبکر و عمر مقدم نمی‌دانست.