پایان
در پایان، باری دیگر خلاصهی مهمترین نکات بحث را بشرح زیر یادآور میشویم:
۱ـ از خلال این بحث روشن شد که اهلبیت در برابر شایعاتی که در مورد امامت و عصمت آنان و عقایدی از این دست که به آنان نسبت داده میشد، موضع گرفتند.
۲ـ اهلبیت تاکید داشتند که در صورت درست بودن این شایعات خود اهلبیت از علیسگرفته تا آخر ین امامشان بخاطر اینکه امامت خویش را اعلام نکردند و در راه آن مبارزه ننمودند، پیش از دیگران قابل ملامت هستند زیرا شانه خالی کردن از وظیفهای که خدا به آنان سپرده بود، لطمهی بزرگی به شخصیت آنان وارد خواهد کرد.
۳ـ عملکرد ظاهری اهلبیت، مطابق با کتاب خدا و سنت صحیح پیامبر و روش صحابه و اهلسنت بوده ، در طول زندگی از آنان عملی خلاف آنچه بیان گردید، دیده نشده است.
۴ـ شیعه در توجیه این علمکرد اهلبیت، دستاویزی به نام تقیه پدید آوردند و معتقد میباشند که ائمه از ترس جانشان تظاهر به چیزی میکردند که حقیقتا بدان معتقد نبودند... آنان احادیثی در فضیلت تقیه ساختهاند که تقیه را جزو دین و ترک آنرا ترک دین دانسته اند.
۵ـ شایعاتی که بدان اشاره شد، همیشه یک رنگ نبوده بلکه فراز و فرود داشته برحسب شرایط، گاهی پررنگ و زمانی کم رنگ می شده.
۶ـ ابن سبا یهودی، نقش بارزی در احداث این شایعات داشته است بنابراین ،علیستصمیم به قتل وی گرفت ولی موفق نشد.
۷ـ رابطهی علی و اهلبیت با سایر صحابه، رابطهی دوستانه و خوبی بوده و اگر آنان غاصب امامت بودند، علی و اهلبیت آنان را دوست نمیداشتند و ستایش نمیکردند و فرزندان خود را به نامهایشان نامگذاری نمینمودند.
۸ـ اهلبیت همواره از پیروانشان شکایت داشتند و آنان را متهم به دروغگوئی و گنجانیدن روایات دروغین در کتب شاگردان خویش مینمودند و این خود بیانگر رازی است که پس پردهی این شایعات وجود دارد.
۹ـ شیعیان بعد از مرگ هر امامی، به چند گروه کوچکتر تقسیم میشدند و بعد از مرگ آخرین امامشان (امام یازدهم) بیش از هر وقت دیگری دچار تقسیم شدند که این بیانگر پیچیدگی و واضح نبودن جریان امامت است و اگر نه نباید تا این حد باعث سرگردانی میشد.
۱۰ـ یکی از این فرقهها بعد از مرگ آخرین امامشان سرعت عمل را بدست گرفت و جهت تداوم عقیدهی شیعه، دست به جعل روایات زد، این گروه بعدها به نام اثناعشری (دوازده امامی) معروف شد.
۱۱ـ تقریباً فرقههای دیگر شیعه بخاطر اینکه همانند دوازده امامیها دست به خلق روایات جهت تداوم عقیدهی خویش نزدند به مرور از میان رفتند.
۱۲ـ کارخانهی حدیث سازی در مذهب شیعه همچنان تا قرن سیزدهم مشغول به تولید حدیث بود و احادیثی به منصهی ظهور رسید که قبلاً کسی با آنها آشنائی نداشت.
۱۳ـ کتابهای شیعه تا قرنها از دیدهها پنهان بود و کسی نسخهای از آنها تا قبل از قرن یازدهم ندارد که این باعث سلب اعتماد از این کتابها میشود.
۱۴ـ ادعای پنهان شدن مهدیای که رهبری امت و پاسداری دین به وی سپرده شده، در واقع اهانت به پروردگار جهانیان تلقی میشود که بندگانش را بدون معلمی که دینشان را به آنها آموزش دهد رها نموده است.
۱۵ـ امامان طبق روایات شیعه از ترس جان خویش نتوانستند حقایق دین را برای مردم بیان کنند و سرانجام به بهای نابودی دین، جانشان را نجات دادند.
۱۶ـ امامان و علمای شیعه به وجود روایات دروغین در منابع شیعه اعتراف نمودهاند بدون اینکه آنها را مشخص سازند ،که این امر باعث سلب اعتماد از سایر روایات میشود.
۱۷ـ شیعه به تألیفات اهلسنت رو آورده، مذهب خود را به کمک منابع اهلسنت ساختند و این امر یکی از دلایل ماندگاری این مذهب میباشد زیرا آنها در کتابهای ائمهی خویش بقدر کافی دانشی نیافتند که آنها را از علوم اهلسنت بینیاز سازد.
۱۸ـ همهی علومی که از اهلسنت منتشر شده در عصری بوده که ائمه در آن میزیستند ولی از ائمه و پیروانشان هیچ کتابی در هیچ فنی در عصری که ائمه میزیستند در دست نیست و این میرساند که آنها امام (بمعنای شیعی آن) نبودند.
۱۹ـ عقاید فرقه اثنا عشری، سیر تکاملی از دوران دولت بویهیان گرفته تا عهد صفوی و عصر حاضر را پشت سرگذاشته است.
۲۰ـ شیعه بیش از این نتوانست طبق دستور مذهب که تشکیل حکومت قبل از ظهور مهدی را ناروا میدانست تحمل نماید بنابراین علیه دستورات مذهب شورش کرد و انقلابی پدید آورد و در عین حال معتقد است که این انقلاب موافق با دستورات مذهب میباشد.
و اکنون بیش از دو راه پیش رویشان نیست یا اینکه پیروان سابق مذهب از ائمه گرفته تا آخرین شیعهی قبل از انقلاب همه بخاطر عدم فهم این حقیقت، گمراه بودهاند یا اینکه اینهائی که انقلاب کردند گمراه میباشند.
۲۱ـ سرانجام ما بر این باور هستیم که بزودی حقیقت برای پیروان این مکتب آشکار خواهد شد و آنان به طرز غافلگیرانهای متوجه این مطلب میشوند که تا کنون بر دیانتی غیر از آنچه خداوند نازل کرده است بسر بردهاند و به خواست خدا پس از حدود هزار سالی که با امت اسلامی بخاطر عقاید و همی و پوچ، فاصله داشتهاند به پیکر امت اسلامی باز خواهند گشت.
و هموست هدایتگر به سوی راه مستقیم .
پایان ترجمه
۳۰/۱۲/۱۳۹۱ه ش