گام پنجم: تدوین دایره المعارفهای روایی در عهد بویهیان (۳۲۲ ـ ۴۶۷ هـ)
الف) آنچه در اینمورد نقل شده بشرح زیر است:
در این دوران، حکومت شیعی که توسط سه برادر از فرزندان بویه پایهگذاری شد و بیش از یکصد و سی سال حکومت کرد پا به عرصهی وجود گذاشت. در دوران حکومت بویهیان کتابهای چهارگانه شیعی که منابع اصلی مذهب بشمار میروند، تدوین شدند.
این منابع چهارگانه عبارتاند از:
۱ـ الکافی، ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی (۳۲۹ هـ)
۲ـ من لایحضره الفقیه محمد بن بابویه قمی (۳۸۱هـ)
۳ـ تهذیب الاحکام ابوجعفر محمد بن حسین طوسی (۴۶۰هـ)
۴ـ الاستبصار طوسی.
این کتابها هزاران روایت را در بر دارد که نمیدانیم چگونه پدید آمدهاند؛ چرا که شیعیان تا آن زمان دارای مدارس، مساجد و مجامع علمی نبودند که بتوانند در محضر امامانشان باشند و طبق ادعای خودشان ائمه در تقیه بسر میبردند و از طرف حکام عصر، زیر کنترل بودند و نمیتوانستند آنگونه که میخواستند برای مردم حدیث بیان کنند. زیرا جانشان در خطر بود.
علمای قوم نیز دارای مدرسه و مسجدی نبودند تا بتوانند روایات ائمه را به گوش مردم برسانند، حال ما انگشت به دهان ماندهایم که یکباره هزاران روایت از کجا آمد؟
به فرض اینکه اینهمه روایات از پیش ،وجود داشته و مدون و مکتوب بوده است چه تضمینی وجود دارد که اینها دستخوش تغییر نشدهاند در حالی که راویان بخاطر زیستن در زمان تقیه، آنها را بصورت پنهانی دریافت و نقل نمودهاند؟ اصلاً از کجا بدانیم که شاگردان ائمه قابل اعتماد بودهاند مگر نه اینکه ائمه شاگردان خود را به بستن دروغ علیه خودشان متهم ساختهاند و طبق آنچه در کتابهای شیعه آمده است آنها احادیثی را به دروغ به ائمه نسبت داده در کتابها گنجانیدهاند؟
همچنین میدانیم که مؤلفین این موسوعات چگونه آنها را گردآوری نموده و بدست آوردهاند در حالی که فاقد مجالس علمی بودهاند که در آن روایات بدستشان بیفتد یا در آن روایات را به دیگران منتقل نمایند.
آقای کلینی ،بقالی بیش نبود که حدود بیست سال در مغازه خویش از هر کس هر آنچه میشنید گردآوری میکرد و در زمان برپایی حکومت بویهیان آنچه را گردآورده بود آشکار نمود.
چنانکه آیت الله العظمی ابوالفضل برقعی شیعهی معاصر میگوید: «محمد بن یعقوب کلینی در بغداد بقال بود، طی بیست سال هرچه از اهلمذهب خویش میشنید یادداشت میکرد و باور مینمود چرا که در آن زمان رجل دینی معروفی وجود نداشت.» [۴۲۰]
خود کتاب کافی بزرگترین دلیل بر این امر است چرا که روایاتی در تایید عقاید اثنا عشری و روایاتی در رد آن دارد و این بیانگر آن است که صاحب کتاب در مغازهی خویش سخن هر شیعهای را صرف نظر از اینکه دارای چه مذهبی است میشنیده و جمعآوری نموده است.
چنانکه روایاتی در تایید زیدیها،فضطحیها، سبائیها و سایرین وجود دارد که در تناقض یکدیگر میباشند.
برقعی در مورد صدوق؛ مولف کتاب «من لایحضره الفقیه» میگوید: شیخ صدوق ،فرد کاسبی بود که در شهر قم ،برنج میفروخت، در دست نوشتههایی هر آنچه میشنید و میپسندید مینوشت و آنرا نقل میکرد. [۴۲۱]
او فرد مجهولی بود هیچیک از علمای رجال شناس قدما او را توثیق و تایید نکردهاند!! شیخ سلیمان ماحوزی؛ شیعهی اثنا عشری میگوید: بعضی از مشایخ ما در تایید شیخ صدوق، توقف نمودهاند [۴۲۲]بحرانی میگوید: هیچ یک از علمای رجال به صراحت او را تایید نکرده است. [۴۲۳]
و اما کتاب طوسی متهم به کثرت تحریف شده است. چنانکه یوسف بحرانی در حدائق میگوید: بر کسی که کتاب تهذیب را با دقت بخواند پوشیده نمیماند که شیخ چقدر دچار تحریف و تصحیف در سند و متن اخبار شده است تا جایی که هیچ حدیثی خالی از علت در متن یا سند نیست!! [۴۲۴]
شیخ نور الدین موسوی عاملی در رد بر امین استرآبادی مینویسد: «این اختلاف که اکثر احادیث با آن مواجه هستند موافق با مذاهب عامه است و اغلب به گونهای هستند که نمیتوان بین آنها جمع کرد و مفهوم مشترکی پیدا نمود. [۴۲۵]
در پایان باید اذعان نمود که روایات این سه محمد، متضاد و متناقض میباشند و طبق گواهی علمای خود شیعه شایستگی اینرا که منبع دین باشند ندارند.
چنانکه جعفر نجفی (ت ۱۲۲۷هـ) رئیس مذهب امامیها در زمان خود، در کتابش «کشف الغطاء» در مورد مولفین کتب اربعه که نام همهی آنها محمد است میگوید:
«چگونه در یادگیری علم به این سه محمد مراجعه شود در حالی که هر کدام روایت یکدیگر را تکذیب میکنند.
و روایاتشان متضاد است و در کتابهایشان اخباری که قطعا دروغ میباشند یافت میشود مانند اخبار تجسیم، تشبیه، قدیم بودن عالم و اثبات مکان و زمان. [۴۲۶]
این بود سرگذشت این موسوعات حدیث که در دو قرن چهار و پنج بدون اینکه صاحبانشان مسجد و مدرسهای داشته باشند به منصهی ظهور آمدند و کسی نمیداند از کجا و چگونه پدید آمدند و این باعث گردید که آنها غیر قابل اعتماد باشند. [۴۲۷]
[۴۲۰]. کسر الصنم (۳۰ ـ ۳۹). [۴۲۱]. بت شکل (۳۰ ـ ۳۹). [۴۲۲]. حاشیه سماء المقال ۰۲/۲۱۰) و تعلیق علی منهج المقال بهبهانی ۳۱۸. [۴۲۳]. مقدمه معانی الاخبار ۱۳ حاشیه سماء المقال (۲/۲۱۰). [۴۲۴]. الحدائق الناظره (۳/۱۵۶). [۴۲۵]. حاشیه کتاب الفوائد المدنیه و الشواهد المکیة ۳۰۹. [۴۲۶]. کشف الغطا ۴۰. [۴۲۷]. نگا: گفتگوی عقلانی با شیعیان اثنا عشری. پیرامون منابع، از همین مؤلف.