نگاهی به این ادعا:
۱ـ اینکه میگوید: تنها عصای موسی و شمشیر علی را کم داریم» نمیدانم چرا عصای موسی، پیامبری که یهودیان پیروانش هستند و ما امت محمد ج هستم، اصلا معلوم نیست که عصای موسی به چه درد این امت میخورد؟!
۲ـ و اما در پاسخ اینکه میگوید اگر عزم را جزم نمائیم...
باید گفت: واقعاً این سخن شگفتآوری است اگر فقط نیاز به عزم جزم بوده پس چرا امامانتان عزم را جزم ننمودند اصلا چرا طی این هزار سال و بیشتر علمایتان چنین عزمی از خود نشان ندادند؟
اگر واقعاً با عزم جزم میتوان به شمشیر علی و عصای موسی که نشانهی نبوتش بود رسید پس چرا پیشینیان و گذشتگانتان به فهم و نتیجه ای که خمینی بدان دست یافته است دست نیافته و طی این مدت در حال تسلیم و مدارا سپری کردند و نتوانستند به شمشیر علی و عصای موسی دست یابند؟
جالبتر اینکه خمینی در مطالب بعدی تصریح میکند که گذشتگان نیز به این مطلب واقف بودند ـ البته نمیگوید از کجا فهمیده که آنها به این مطلب واقف بودهاند ـ ولی برای عملی ساختن آن، اقدام ننمودهاند.