ب) نگاهی به پنهان نمودن منابع قدیمی شیعه:
۱ـ در مورد منابع چهارگانهی شیعه آمده است که در قرن پنجم هجری و در زمان دولت بویهیان تدوین شدهاند، از اینرو انتظار میرود که از آن زمان تا قرن یازدهم، این منابع در مجامع و مدارس و در میان علمای شیعه مورد عنایت قرار گرفته، دارای نسخههای بسیار زیادی باشند ولی این اتفاق نیفتاده و تا قرن یازدهم هیچ نسخهای از این کتابها در دسترس نیست. چنانکه محققین این کتابها که میبایست کار تحقیقشان را بر قدیمیترین نسخهها، اجرا میکردند، نتوانستهاند نسخههایی قبل از تاریخ یاد شده بیابند. حال سوال ما این است که چگونه میتوان به صحت و در امان بودن این منابع، اعتماد کرد که قرنها از دید مخفی ماندهاند؟ زیرا معمولا منابع اساسی هرگروه و مذهبی از طرف علما و کارشناسان دینی آن مذهب، مورد عنایت واقع میشوندو به تدریس، شرح و نسخه برداری از آن میپردازند تا از هر نوع دستبردی در امان بماند. چنانکه اهلسنت چنین عنایتی نسبت به منابع و کتابهای خود داشتهاند.
ولی شیعیان به راحتی بعد از اینهمه سال نسخههایی جدیدی را میپذیرند در حالی که طبق گواهی علمای مذهب، روایاتی وجود دارد که بیانگر دستبرد به روایات و منابع شیعه حتی در زمان خود ائمه میباشد تا چه رسد به زمانهای بعدی؟
آری چگونه و چرا باید به کتابهایی اعتماد کرد که حدود شش قرن پنهان بوده و هیچ نسخهای از آن طی این قرون وجود ندارد.
شاید بتوان علت عدم وجود نسخههای قدیمی برای این کتاب را معلول یکی از این دو علت دانست:
۱ـ کتابهای قدیمی کاملا از بین برده شده و بجای آن کتابهای جدیدی به همان نام نوشته شده است.
۲ـ در این کتابها مطالبی کم یا اضافه شده از اینرو نسخههای قدیمی را از بین بردهاند تا راز این کاهش و افزایش برملا نشود.