علت اختفاء مهدی:
الف) بعضی از آنچه در اینباره نقل شده بشرح زیر است:
تعدادی روایات به امامان نسبت دادهاند که علت اختفاء مهدی را ترس از کشته شدن عنوان کردهاند:
۱ـ به زراره نسبت دادهاند که از ابوعبدالله شنیده که گفته است: قائم قبل از اینکه ظهور کند، غیبتی دارد، پرسیدم: چرا؟ فرمود: میترسد که کشته شود. [۳۷۸]
۲ـ روایات زیادی در این باره نقل شده است. [۳۷۹]
۳ـ شیخ الطائفه؛ طوسی میگوید: بزرگترین مانع از ظهور، ترس وی بر جان خویش و خوف کشته شدن است زیرا اگر غیر از این بود روا نبود که پنهانکاری کند، بلکه باید مصایب و مشکلات را متحمل میشد. اصلاً مقام پیامبران و ائمه بخاطر این والا و بزرگ است که در راه خدا، مشکلات بزرگی را تحمل مینمایند. [۳۸۰]
ب) نگاهی به آنچه گذشت:
۱ـ شیعیان اثنای عشری گمان بر این دارند که مهدی امامی است که از جانب خدا تعیین شده است بخاطر اینکه مردم به ایشان نیاز دارند. پس او از جانب خدا تعیین شده نه از طرف خودش، و خداوند او را از دید مردم مخفی نموده و حفاظت کرده و چنین عمر طولانیای به او بخشیده است.
اکنون سوال این است که چرا خداوند این جانشین پیامبر را که از دیدهها مخفی نموده و چنین عمر خارقالعادهای به او عنایت کرده،آشکار نمیسازد و از شر مردم در امان نگه نمیدارد تا دین الهی را بر پا دارد و بشریت را از گمراهی و محرومیت برهاند؟ حقاً که چنین ادعایی با حکمت احکم الحاکمین همخوانی ندارد! چگونه خداوند هدایت مردم را به شخصی وا میگذارد که او را از دیدهها پنهان نموده تا جانش را نجات دهد؟ آیا اینگونه اهداف امامت به تحقق خواهد رسید؟!
۲ـ وانگهی این روایاتی که خبر از غیبت میدهد، توسط حسن عسکری برای پیروانش بیان نگردیده و اگر ایشان از چنین روایاتی آگاهی میداشت لابد آنرا برای پیروانش بیان مینمود پس چگونه ایشان از چنین روایاتی بی اطلاع مانده در حالی که معاصرین وی همین روایات را از زبان غیر معصومین نقل و روایت کردهاند؟
۳ـ یکی دیگر از بدعتهایی که شیعیان اثنای عشری ساختهاند عقیدهی «بداء» است. هرکاری که طبق پیشبینی آنها اتفاق نیفتد، خلف وعده را به خدا نسبت میدهند، چنانکه در قضیه جانشینی اسماعیل بن جعفر که معتقد بودند پدرش او را جانشین خود قلمداد کرده و لی از قضا اسماعیل قبل از پدرش میمیرد، گفتند: جعفر با اعتماد بر خبر خداوند، چنین گفته بود. ولی بعداً خداوند در تصمیمش تجدید نظر کرد و اسماعیل را از میان برد تا موسی بعد از پدرش امام باشد!
بنابراین از جعفر نقل کردهاند که گفته است خداوند در هیچ کاری آنقدر از «بدا» کار نگرفت که در امر اسماعیل از آن کار گرفت. [۳۸۱]
هدف این است که در این قضیه خداوند خلف وعده نمود و بعد از اینکه خبر از امامت اسماعیل داده بود، پشیمان گشت و او را کشت!پناه بر خدا از چنین سخن زشتی!
ولی چه میتوان کرد که این جزو عقاید شیعهی اثنای عشری است. چنانکه همین باور را در قضیهی غیبت تکرار کردند و گفتند: خداوند وعدهی ظهور آقا را در تاریخ مشخصی داده بود ولی بخاطر رویدادهایی که اتفاق افتاد آنرا به تعویق انداخت.
۴ـ سوال دیگری که در اینجا مطرح میشود اینکه چرا باید «مهدی» کشته شود؟ مگر نه اینکه هیچ یک از امامانی که در زمان حکومت اموی و عباسی میزیستند کشته نشدند جز حسین که ایشان هم در خانهاش کشته نشد بلکه وقتی به دعوت مردم عراق برای بیعت عازم آن دیارگردید، در مسیر راه مظلومانه کشته شد و اما سایر امامان بعد از وی چون علیه حکومتها قیام نکردند، کشته نشدند
پس چرا امام دوازدههم کشته شود در حالی که از پدرانش جز حسین کسی کشته نشده است؟!
۵ـ علاوه بر این، شیعیان در طول تاریخ به حکومتهای مهمی دست یافتند مانند دولت بویهیان در قرن چهارم و پنجم یا فاطمیان که در سال ۲۹۶ هـ در مغرب تاسیس شد و در سال ۳۶۲ هـ مصر را اشغال نمود و در سال ۵۶۷هـ سقوط کرد و دولت صفویها که در سالهای (۹۰۶ هـ تا ۱۱۳۴هـ) حکومت نمود در دوران این حکومتها، علمای شیعه همچون شاهان میزیستند. چرا مهدی در دوران طلایی شیعه ظهور نکرد؟ امروز نیز دولت شیعی ایران از نظر نظامی جزو قویترین کشورهای منطقه است چرا مهدی ظهور نمیکند؟
چه زیبا گفته است احمد کسروی، یکی از شیعیان هدایت یافته: اگر امام موعودشان از ترس جان خویش پنهان شده است چرا در زمانی که بویهیان بر بغداد مسلط شدند و خلفای عباسی تابع دستور آنان بودند، ظهور نکرد؟ چرا زمانی که شاه اسماعیل صفوی قیام نمود و از خون اهلسنت، نهرها جاری ساخت، ظهور نکرد؟ چرا زمانی که بزرگترین شاه ایران؛ کریم خان زند سکه به نام امام زمان میزد و خود را نائب او میدانست ظهور نکرد؟ چرا امروز که تعداد شیعیان از مرز شصت میلیون فراتر رفته و بیشترشان جزو منتظران وی هستند ظهور نمیکند؟ [۳۸۲]
۶ـ سپس این چه روایتی است که این امت منتخب را شبیه خنازیر و امت نفرین شده توصیف میکند! شما را به خدا آیا ممکن است که فردی از اهلبیت پیامبر، نسبت به امتی که امامش محمد بن عبدالله، بهترین پیامبر الهی و سرور انبیاء باشد چنین سخنان زشتی بر زبان بیاورد و آنها را شبیه خنازیر و امتی نفرین شده بخواند؟! پناه بر خدا از نسبت دادن چنین سخنان زشتی به آن بزرگواران!
اما آنچه مسلم است اینکه اینها سخنان دروغگویان و دشمنان این امت است که به خاطر خشم و کینهی درونی خویش، راهی جز ناسزاگویی به امتی که پروردگارش او را بهترین امت قرار داده نمیبیندچنانکه فرموده است: ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ وَلَوۡ ءَامَنَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۚ مِّنۡهُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَأَكۡثَرُهُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ١١٠﴾[آل عمران: ۱۱۰].
ترجمه: «شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آمدهاید؛ امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به الله ایمان دارید. و اگر اهل کتاب ایمان مىآوردند، برایشان بهتر بود. برخی از ایشان ایمان دارند و بیشترشان، فاسق و گمراهند».
و قطعاً گفتار خداوند راستتر و محکمتر است.
آری، امتی که جهانی را فتح کرده و با چراغ نبوت اطراف واکناف آنرا متجلی ساخته، به فرمودهی پروردگار عالم، بهترین امتهاست ولی این روایت ساختگی که به دروغ به اهلبیت نسبت داده شده، میخواهد چهرهای زشت و کریه از امتی که خدا او را ستوده است نشان دهد.
این بود گام نخست و عملکرد اول مؤسسین دین شیعه که در راستای حفظ عقاید بدعت آمیز خود برداشتند تا بتوانند همچنان به عنوان تافتهی جدا بافته از امت اسلام بمانند. خداوند پاداش تک تک کسانی که در این گناه مشارکت داشتند بدهد.
[۳۷۸]. اصول کافی (۱/۳۳۸)، الغیبه نعمانی (۱۱۸) اکمال الدین ۴۴۹. [۳۷۹]. همان. [۳۸۰]. الغیبة طوسی در فصل ذکر علل مانع ظهور ۱۹۹. [۳۸۱]. التوحید ابن بابویه ۳۳۶، اکمال الدین ۷۵ و بحار الانوار (۱۳/۳۷). [۳۸۲]. التشیع و الشیعه، کسروی ۴۲.