تشیع از پیدایش تا تکامل

فهرست کتاب

ب) نظری به روایات مدعی عصمت:

ب) نظری به روایات مدعی عصمت:

۱ـ دیدیم که علیسبا خطیب یمنی که اطاعت علی را عین اطاعت خدا قرار داد چه برخوردی نمود و او را تکذیب کرد و گفت: این سخن در مورد رسول الله صدق پیدا می‌کند نه من، و آنچه علی در این گفتار خویش بیان نمود سخن حقی است که همه‌ی مسلمانان انرا قبول دارند و ده‌ها موضع‌گیری و سخنان علی و فرزندانش مؤید آن هستند.

۲ـ طارق بن شهاب می‌گوید: ... حسن به پدرش (علی) گفت: حرف مرا ناشنیده گرفتی می‌ترسم فردا در حالی که هیچ یار و یاوری نداری کشته شوی.

۳ـ حسن از قیس روایت می‌کند که علی روز جنگ جمل به حسن (فرزندش) گفت: ای کاش پدرت بیست سال قبل کشته شده بود، حسن گفت: پدرجان مگر من تو را از این کار باز نداشتم؟ گفت: فرزندم من نمی‌دانستم که کار تا به اینجا پیش خواهد رفت.

در اینجا علی به صراحت از کاری که به جنگ انجامید و در آن هزاران مسلمان کشته شدند ابراز پشیمانی می‌کند که اگر معصوم بود برکرده‌ی خویش پشیمان نمی‌شد.

همچنین اگر حسن معتقد به معصوم بودن پدرش بود به خود جرأت نمی‌داد که عملکر پدرش را زیر سوال ببرد یا اینکه او را از کاری باز دارد.

۴ـ آنچه در روایت نهج البلاغه آمده بود که علی خود را مصون از اشتباه نمی‌داند بیانگر این است که ایشان خود را معصوم نمی‌دانست و گرنه به دیگران نمی‌گفت: مرا نصحیت کنید.

۵ـ همچنین دعای طلب آمرزش از خداوند برای گناهان خویش بیانگر این است که علی خود را معصوم نمی‌دانسته است.

۶ـ و نیز روایت نهج البلاغه که علی به حسن نسبت نادانی می‌دهد بیانگر این مطلب است که حسن در معرض خطا و نادانی قرار دارد و چنین شخصی نمی‌تواند معصوم باشد. بنابراین روایات و نصوص زیاد دیگری نتیجه می‌گیریم که جز شخص رسول الله کسی دیگر معصوم نیست.

۷ـ در روایت بخاری به نقل از ابن ابی لیلی آمده که علی و فاطمه از رسول خدا، خدمتکاری خواستند تا آنها را در آبیاری و امور منزل کمک کند. رسول الله نزد آنها رفت و گفت: آیا به شما چیزی بهتر از آنچه خواسته‌اید ندهم؟ هنگامی که به بسترهایتان می ‌روید و قصد خواب دارید سی و سه بار سبحان الله و سی و سه بار الحمدلله و سی‌وچهار بار الله اکبر بگوئید این برای شما از خدمتکار خیلی بهتر است. [۱۰۵]

این حدیث بیانگر آن است که فاطمه و علی نمی‌دانستند که چه چیزی بیشتر به نفعشان است از اینرو چیزی از رسول خدا خواستند که کمتر به نفعشان بود و رسول خدا آنها را به چیزی که نفع بیشتری دارد رهنمون گردید.

۸ـ اختلاف بین علی و فاطمه: سهل بن سعد می‌گوید: رسول خدا به خانه‌ی فاطمه آمد. علی را نیافت پرسید: پسر عمویت کجا است؟

فاطمه گفت: در میان ما سخنانی رد و بدل شد او مرا خشمگین ساخت و بدون اینکه بگوید کجا می‌رود، از خانه بیرون شد، رسول خدا به کسی دستور داد تا ببیند علی کجا رفته است؟ مرد بازگشت و گفت او در مسجد بسر می‌برد. رسول خدا به مسجد رفت و دید که علی در مسجد به پهلو خوابیده و بخشی از بدنش خاک آلود شده. رسول خدا در حالی که خاکها را با دستش از او می‌زدائید فرمود: برخیز ابوتراب برخیز ابوتراب (کنایه از خاک آلود شدن). [۱۰۶]

می‌گوئیم مخالفت علی و فاطمه با یکدیگر خلاف رفتار یک معصوم است.

۹ـ خودداری علی از حذف نام پیامبر در صلح نامه‌ی حدیبیه: براء بن عازب می‌گوید: رسول خدا در صلح نامه‌ی حدیبیه نوشت: این قرار دادی است از جانب محمد رسول خدا ... این نوشتار با اعتراض مشرکین روبرو شد آنها گفتند: ما تو را بعنوان رسول خدا قبول نداریم، آنگاه رسول خدا به علی دستور داد تا واژه‌ی «رسول خدا» را خط بزند. علی گفت: من هرگز چنین کاری نخواهم کرد. نهایتاً خود رسول خدا آن کلمه را خط زد. [۱۰۷]

در اینجا گرچه خودداری علی از حذف نام رسول خدا بخاطر احترام و تعظیم رسول ‌الله بود ولی در کل سرپیچی از دستور رسول الله محسوب می‌شود.

[۱۰۵]. صحیح بخاری (ش ۵۰۴۶). [۱۰۶]. صحیح بخاری ش . ۴۳. [۱۰۷]. صحیح بخاری ش ۲۵۵۱ المسند (۱۷۸۳).