ـ بر حذر داشتن ائمه از دروغگویان:
۱ـ از ابوعبدالله روایت است که فرمود: مغیره بن سعید بر پدرم دروغ میبست. شاگردانش وارد صفوف شاگردان پدرم میشدند و کتابهای شاگردان پدرم را نزد مغیره میبردند. او در آن سخنان کفر آمیر و خلاف شرع میگنجانید و آنها را به پدرم نسبت میداد و کتابها را به دست شاگردانش میداد تا آنها را در میان شیعیان منتشر کنند. بنابراین هر آنچه از سخنان غلو آمیز از شاگردان پدرم میشنوید نتیجهی همان دستبرد مغیره بن سعید میباشد. [۴۰۵]
۲ـ و در عبارت دیگری از ابوعبدالله چنین آمده است: لعنت خدا بر مغیره بن سعید که در کتابهای شاگردان پدرم؛ محمد بن علی باقر احادیثی گنجانیده که پدرم نگفته است. پس از خدا بترسید و از ما سخنی را که مخالف کلام خدا و رسولش باشد نپذیرید. زیرا سخن ما جز این نیست که میگوئیم: قال الله و قال رسول الله. [۴۰۶]
۳-یونس بن عبد الرحمن از شاگردان ابوالحسن رضا می گوید بعضی از کتابها واحادیث شاگردان ابو جعفر وابوعبد الله راکه ازعراق فرا گرفته بودم بر ابو الحسن رضا خواندم .ایشان احادیث زیادی را نپذیرفت وگفت:خدا لعنت کند ابو الخطاب وشاگردانش را که بر ابو عند الله دروغ می بندند ودر کتابهای اگردانش احادیث دروغینی می گنجانند .بنابر این سخنی از ما خلاف قرآن وسنت پیامبر نپذیرید (همان)
[۴۰۵]. البحار (۲/۲۵۰)، موسوعة احادیث أهل البیت (۸/۱۶۳)، معجم رجال الحدیث (۱۹/۳۰۰)، قاموس الرجال (۱۰/۱۸۹) و کلیات فی علم الرجال ص ۴۱۶. [۴۰۶]. البحار (۲/۲۵۰)، الحدائق الناضرة (۱/۹) جامع احادیث الشیعة (۱/۲۶۲) اختیار معرفة الرجال (۲/۴۸۹) توضیح المقال فی علم الرجال ص ۳۸، رجال الخاقانی (ص ۲۰۹) و رجال ابن داوود (ص ۲۷۹).