تشیع از پیدایش تا تکامل

فهرست کتاب

عصر هفتم عصر کشف حقیقت و بازگشت (۱۴۰۹ ـ هـ)

عصر هفتم عصر کشف حقیقت و بازگشت (۱۴۰۹ ـ هـ)

شیعه در زمانهای گذشته در لفافه ‌ی تقیه بسر برده، عقاید خویش را در جوامعی که زندگی می‌کردند آشکار نمی‌نمودند چرا که روایات دینی، آنان را به پنهان کاری در این امر و عدم آشکار نمودن باورها دستور داده، آشکار کننده را تهدید به عذاب دوزخ نموده است.

تقیه حسب روایات شیعه اصل مردمی در دین محسوب می‌شود و فقط یک رخصت نیست که هنگام نیاز، از آن استفاده گردد.

و در هیچ روایت صحیح یا ضعیفی در منابع شیعی سراغ نداریم که تقیه را رخصت بدانند و پندار بعضی از علمای مذهب در مورد اینکه تقیه رخصتی بیش نیست، ادعایی فاقد دلیل می‌باشدو اما بخشی از روایاتی که در مورد تقیه آمده است بشرح زیر است:

- به علی بن ابیطالب نسبت داده‌اند که گفته است: تقیه دین من و دین پدرانم می‌باشد. [۵۲۰]

- به باقر نسبت داده‌اند که گفته است: تقیه دین من و پدرانم می‌باشد و دین و ایمان ندارد کسی که تقیه نکند. [۵۲۱]

- خمینی می‌گوید: ترک تقیه از گناهان بزرگ محسوب می‌شود و مرتکب آن، دوزخی و این عمل برابر با انکار نبوت و کفر به خدای بزرگ است. [۵۲۲]

شیعیان مبتنی بر این روایات ، حدود هزار سال در سرداب و پنهانکاری زیسته تا اینکه امروز علیه این باور خویش انقلاب نمودند و برخی از عقاید خویش و یا بهتر است بگویم عقاید خویش را بطور کامل برای همگان آشکار ساختند و احساس نمودند که زمان تقیه سپری شده و نباید بیش از این پنهانکاری نمایند و بدینصورت، آئینی که قرنها در تاریکی بسر می‌برد به میدان آمد و بسیاری از مسلمانان که با حقیقت این دین آشنائی زیادی نداشتند آنرا از نزدیک دیدند، شنیدند و شناختند که بدون تردید این شناخت، پیامدهای ناگواری در‌پی خواهد داشت بخاطر اینکه امت، عقیده‌ای را که اسلام و مقدسات اسلامی را زیر سوال ببرد تحمل نخواهد کرد. علاوه بر سایر مسلمانان، برملا شدن هرچه بیشتر عقاید این دین بر پیروان خودش تأثیر نا مطلوبی خواهد گذاشت چرا که بسیاری از شیعیان، بخشی از عقاید و باورهای دینی خویش را بخاطر کتمان کاری علما ورجال دینی، نشنیده و نمی دانند و با مسائلی از عقیده‌ی اسلامی مواجه می‌شوند که باورهای آنان را به چالش می‌کشد همه‌ی اینها برای توده مردم، تازگی دارد و به انقلاب و تزلزل در باورها خواهد انجامید.

همچنین در گذشته کتابهای مذهب شیعه زیاد در دسترس نبوده و بخاطر اینکه حاوی مطالب زشت و زننده ای بوده ترجیح می‌دادند که آنها را دور از دسترس قرار دهند و معمولاً در تألیف کتابهای عقیدتی خویش، بجای استفاده از روایات شیعه، از روایات اهل‌سنت استفاده می‌کردند، چنانکه عالم معروف شیعه؛ ابن حلی که در اواخر قرن هفت و اوائل قرن هشتم می‌زیسته در کتابی به نام «منهاج الکرامة» که برای خدا بنده نوشت و می‌خواست او را در مورد عقاید شیعه‌ی اثنای عشری به قناعت برساند، از روایات شیعه اصلاً استفاده نکرد.

سپس در دوران حکومت صفوی در قرن یازدهم برخی از کتابهای شیعه آنهم به قدر محدودی آشکار شد.

ولی امروز کتابهای شیعه به حد وافر چاپ و نشر و همه‌ی خرافات و روایات پوچی که با هیچ عقل سلیمی هم‌خوانی ندارند رو شده و خردمندان قوم به نقد و تحلیل آنها پرداختند و جمع زیادی از آن، اعلام برائت نموده‌اند چنانکه دراین‌باره در مباحث قبلی اشاراتی داشتیم.

بدون تردید، این رویکرد نتایج مثبتی برای پیروان این عقیده در بر خواهد داشت زیرا همه‌ی آنان در پی باطل نیستند و اگر تا کنون از این تفکر پیروی کردند بخاطر این بوده که آنرا دین حقیقی می‌دانستند و اگر برای آنان خلاف آن ثابت شود، قطعاً از آن دست خواهند کشید.

[۵۲۰]. مستدرک الوسائل (۱۲/۲۵۲)، البحار (۶۳/۴۹۵). جامع احادیث الشیعه (۱۴/۵۰۴). [۵۲۱]. الکافی (۲/۲۱۹) من لایحضر (۲/۱۲۸)، البحار (۱۳/۱۵۸) الوسائل، المستدرک و جامع الاخبار. [۵۲۲]. المکاسب المحرطه (۲/۱۶۲) برای تفصیل بیشتر در این باره مراجعه شود به کتاب مولف، گفتگوی عقلانی با گروه اثنا عشری در مورد منابع».