تشیع از پیدایش تا تکامل

فهرست کتاب

موضع علی بن حسین در برابر علمای اهل‌سنت:

موضع علی بن حسین در برابر علمای اهل‌سنت:

الف) آنچه در اینمورد ذکر شده، به شرح زیر است:

منابع سنت بر این امر تاکید می‌ورزند که علی بن حسین، علم را از همان راهی که دیگران فرا گرفته‌اند، فرا گرفته و در محفل علمی علمای اهل‌سنت شرکت نموده است. او خود به صراحت بیان داشته که جز آنچه فراگرفته‌ دانش بیشتری ندارم. و چه بسا در حل قضایای علمی به علمای اهل‌سنت مراجعه نموده است.

برخی از اینگونه روایات بشرح زیرا است:

۱ـ از مالک روایت است که نافع بن جبیر به علی بن حسین گفت: چرا در مجلس اینهائی که از تو کمتراند مشارکت می‌کنی؟ علی گفت: من در مجلس هرکسی که بدانم در دین برایم مفید خواهد بود، شرکت خواهم نمود. نافع از این پاسخ وی دلگیر می‌شد. راوی می‌گوید علی بن حسین در دین آدم بزرگواری بود. [۲۲۹]

۲ـ مالک می‌گوید: عبیدالله بن عبدالله بن عتبه بن مسعود از علمای برجسته بود او را عادت بر این بود که هرگاه وارد نماز می‌شد نمازهای طولانی می‌خواند و رعایت حال کسانی را که در انتظار (درس) وی نشسته بودند نمی‌کرد. علی بن حسین که مرد بزرگواری بود نیز به مجلس عبیدالله می‌آمد. او طبق روال نمازش را طولانی می‌خواند. علی بن حسین با او در این‌باره سخن گفت. عبیدالله در پاسخ به وی گفت: کسی که دنبال علم و دانش است، باید به نماز اهمیت دهد. [۲۳۰]

۳ـ هشام بن عروه می‌گوید: علی بن حسین بر مرکب خویش سوار می‌شد و بدون ترس به مکه می‌رفت و بر می‌گشت. و در حلقه‌ی درس اسلم؛ غلام آزاد شده‌ی عمرسمی‌نشست. مردی از قریش به او گفت: قریش را رها می‌کنی و با برده‌ای از بردگان بنی عدی می‌نشینی؟ علی در پاسخ گفت: انسان جایی می‌نشیند که بهره‌ای ببرد. [۲۳۱]

۴ـ عبدالرحمان بن اردک می‌گوید: علی بن حسین وارد مسجد می‌شد و از میان جمعیت عبور می‌کرد و در حلقه‌ی درس زید بن اسلم می‌نشست. نافع بن جبیر بن مطعم به وی گفت: خدا بیامرزدت تو سرور مردم هستی و با این شیفتگی در درس این برده شرکت می‌کنی؟ علی بن حسین گفت: علم و دانش را هر کجا باشد باید جست. [۲۳۲]

۵ـ از مسعود بن مالک روایت است که می‌گوید: علی بن حسین به من گفت: می‌توانی برایم ملاقاتی با سعید بن جبیر ترتیب دهی؟ گفتم چرا؟ گفت: می‌خواهم از او در مورد برخی مسائل پرس و جو کنم چرا که گاهی مردم از ما چیزهایی می‌پرسند که نمی‌دانیم [۲۳۳]

۶ـ زهری می‌گوید: برای علی بن حسین حدیثی خواندم در پایان گفت: آفرین بارک الله. من نیز چنین شنیده بودم. زهری می‌گوید: گفتم: هیچگاه نشد که برای شما حدیثی بخوانم و شما آنرا بهتر از من ندانید؟ گفت: چنین مگو علم آن نیست که کسی آنرا نداند بلکه علم آنست که دیگران آنرا بدانند و بر سر زبانها بگردد. [۲۳۴]

ب) نگاهی به این روایات:

از این روایات چنین بر می‌آید که:

۱ـ اهل بیت مانند سایرین، نیاز به فراگیری علم و دانش دارند و به آنها از آسمان وحی نمی‌شود و نه کتاب ویژه‌ای دارند که نیاز علمی خود را از آن برطرف نمایند وگرنه نیازی به استفاده از حلقه‌های درسی علما پیدا نمی‌کردند.

۲ـ منابع اهل‌سنت از اهل بیت همان مواردی را نقل کرده‌اند که از سایر علما نقل کرده‌اند و در آن تصریح شده که اهل بیت از صحابه و علمای زمان خویش شنیده و نقل نموده‌اند و از علوم لدنی و برگرفته از الهام آنگونه که روایات شیعه می‌گویند، خبری نیست.

۳ـ میان علی بن حسین و دانشمندان اهل‌سنت زمان وی، مودت و محبت حکمفرما بود و این دست ردی است بر شایعاتی که به اهل بیت نسبت داده می‌شود از قبیل ادعای امامت و غیره.

[۲۲۹]. تاریخ دمشق (۴۱/۳۶۸). [۲۳۰]. همان (۴۱/۳۶۸). [۲۳۱]. همان (۴۱/۳۶۹). [۲۳۲]. تاریخ دمشق (۴۱/۳۶۹). [۲۳۳]. همان (۴۱/۳۶۹). [۲۳۴]. همان (۴۱/۳۷۶).