مرحلهی چهارم فروکش کردن شایعات (۱۴۸ ـ ۲۶۰ هـ)
این مرحله، جزو مراحلی است که در آن شایعات عقیدتی فروکش میکند. بگونهای که تقریباً یادی از آن نمیشود و شاید علت آن در این دو چیز باشد:
۱ـ برخی از اهلبیت غیر از کسانی که شیعه معتقد به امامت آنها هستند علیه دولت عباسی قیام نمودند و دست به اسلحه بردند شاید این امر، مردم را به خود مشغول ساخت و شایعات را به فراموشی سپردند.
۲ـ برخی دیگر از اهلبیت بویژه کسانی که شیعه معتقد به امامت آنها هستند با دولت عباسی مدارا نمودند گرچه شایعهی امامت و خروج علیه دولت باعث حصر خانگی و چه بسا زندانی شدن آنها نیز گردید.
شخصیتهایی که در این مرحله از زمان میزیستند و شیعه معتقد به امامت آنها میباشد عبارتاند از:
ـ موسی بن جعفر.
ـ علی بن موسی.
ـ محمد بن علی.
ـ علی بن محمد.
و حسن بن علی.
مدارای این افراد با حکومت وقت، با وجود آنکه عموزادگانشان با حکومت درگیر بودند، امامت این افراد را زیر سوال میبرد چرا که اگر واقعاً امام بودند، نباید از حمل سلاح علیه دشمن و جهاد در راه تحقق امامت الهی شانه خالی میکردند.
باید پرسید: چرا کسانی که به گمان شما از جانب خدا به امامت منصوب شدهاند، در برابر منکر، موضع نمیگیرند و قیام نمیکنند در حالی که عموزادگانشان که فاقد چنین مقامی از جانب خدا هستند، علیه دولت قیام میکنند و اسلحه بدست میگیرند؟!
اینجاست که شایعه سازان امامت، برای فرار از این مخمصه، دست به نیرنگ دیگری میزنند و میگویند: امامان از روی تقیه دست به مدارا و سازش و سکوت زدهاند. و تقیه را جزو مسائل ضروری دین قلمداد نموده، صدها روایت و حدیث ساختگی از پیامبر و ائمه در فضیلت آن، نقل میکنند تا بدینوسیله رفع اشکال نمایند.
ولی این اشکال به راحتی رفع نمیشود؛ چگونه ممکن است عموزادگان ائمه که مسئولیت آنچنانی در قبال دین ندارند، دست به اسلحه ببرند و در پی اصلاح امور بر آیند ولی ائمه از چنین شجاعتی برخوردار نباشند و بخاطر حفظ جان خویش به سکوت مرگبار خویش ادامه دهند؟!
اما چه میتوان کرد وقتی امامت تراشان، با خلق روایات و توجیه و تاویل توانستهاند خردهای مردم را به بازی گیرند و آنها را در مورد سکوت و مدارای ائمه با دلایلی قانع سازند که واقعاً محکمه پسند نیست.
و اما شرح حال این شش نفر به صورت اختصار به شرح زیر است: