شخصیت نخست: حسن بن علی بن ابیطالب (۴ هـ ـ ۵۰ هـ)
ابتدا موضع حسن در مورد خلافت با برخی رویدادهای زمان ایشان، ارائه میگردد و با این بشارت پیامبر در حق حسن آغاز میکنیم که فرمود: وی باعث جلوگیری از ریختن خون مسلمانان میشود، چنانکه این حدیث بشرح زیر روایت شده است:
ـ حسن بصری میگوید از ابابکره شندیم که گفت: رسول خدا را در حالی بر منبر دیدم که حسن بن علی در کنارش بود فرمود: این فرزندم، سرور است، امیدوارم که خداوند او را سبب صلح و آشتی میان دو گروه بزرگ از مسلمانان قرار دهد. [۱۷۲]
نگاهی به این بشارت نبوی
این بشارت پیامبر در حق حسن، تاکیدی بر بطلان ادعای امامت است زیرا اگر طرف مقابل حسن، کسانی بودند که با امامت الهی و دستور خدا به مخالفت پرداخته بودند، هیچگاه رسول خدا آنان را مسلمان نمینامید، و نمیفرمود: دو گروه بزرگ از مسلمانان.
همچنین اگر مخالفین حسن، جزو کافران و دشمنان حق بحساب میآمدند، رسول خدا، حسن را بخاطر ترک جنگ با آنها و حفاظت خونشان، تحسین نمیکرد.
از طرفی اگر آنها کافر و مخالف دستور الهی بودند، حسن اجازه نداشت که زمام امور امت را دو دستی تقدیم کافران نماید. پس این حدیث و همچنین عملکرد حسن جزو دلایل قوی بر بطلان شایعهی امامت می باشند که در زمان پدر حسن آغاز شده بود.
از اینرو میبینیم این شایعات در عهد حسنسفروکش میکند و در این دوره ثبت نشده که کسی سخن از امامت بر زبان بیاورد زیرا شایعه سازان از اینکه در عهد حسن ،به آرزوی خویش برسند نا امید شده بودند.
[۱۷۲]. صحیح بخاری ش ۲۵۰۵، ابوداود (ش ۴۶۶۴) ترمذی (ش۳۷۷۳) نسائی(ش۱۴۱۰) و احمد (ش۲۰۵۱۷).