سوم: عثمانسبعد از عمرسبه خلافت رسید
با روی کار آمدن عثمان، او سیاست سختگیرانه و شدید عمر را تغییر و سیاستی ملایمتر و مهربانانهتر را در قبال مردم در پیش گرفت، او هرگز چون عمر که به شدت و دقت بسیار، نفس خود و نیز دیگر مردمان را زیر ذرهبین قرار میداد و آنان را محاسبه مینمود، رفتار نمیکرد بلکه تلاش مینمود آنجا که حلالی حرام و حرامی حلال نشود و حق هیچ کس ضایع نگردد. تا با روش ملایمتر، نسبت به محاسبه و باز خواست مردم رفتار نمود و با عطوفت و رحمت با ایشان برخورد میکرد. این تفاوت تا بدان حد بود که خود عثمان راجع به روش عمر چنین گفته است: «خداوند عمر را بیامرزد، هیچ کس نمیتواند چونان او رفتار نماید» [۱۳۰۰]. هر چند در سالهای نخستین خلافت عثمان، مردم از این شرایط جدید ابراز رضایت مینمودند تا آنجا که عثمان را مثل رأفت و محبت میدانستند، اما به تدریج از این اخلاق نیکو و والای او سوء استفاده نمودند به نحویکه جریان حوادث و پیشامدهای عصر عثمان با روند رویدادهای عهد عمر کاملاً متفاوت بود و میزان برش دستورات و اوامر دستگاه خلافت، کاهش یافت. این تفاوت اقتدار را میتوان در ماجرای باز داشت مردمانی دید که از فروش ما یملک و مستغلات خود به دولت که قصد داشت مسجد الحرام و مسجد النبی را توسعه دهد امتناع میکردند، مشاهده نمود، آنجا که عثمان خطاب به این افراد و در نکوهش مخالفت آنان با تصمیم خلیفه چنین گفت: تنها گذشت و آرامش من شما را چنین جسور و نافرمان کرده است. [۱۳۰۱]
چون شورشیان و باطلگرایان، نیات شوم خود را آشکار کردند و آن فتنه بزرگ را به راه انداختند عثمان با دلایل قاطع و دندان شکن آشکارا و نزد همگان، پاسخ افتراها و انتقادات تند و نادرست آنان داد اما این بد طینتان ناپاک، جز رسیدن به هدف خویش که همانا قتل خلیفه بود. به هیچ چیز دیگری نمیاندیشیدند و دراین شرایط است که خلیفه امت، درسی دیگر به مردم تاریخ میدهد که هرگز از یادها نمیرود. او در پاسخ درخواست اطرافیان برای سرکوب آن شورشیان کینهتوز در کمال گذشت و رأفت چنین گفت: آنان را مورد عفو قرار میدهیم و تا زمانیکه کار در خور مجازاتی را انجام نداده و کفر راعیان ننمودهاند در برابر اعتراضاتشان صبر پیشه میکنیم و به انتقادات ایشان پاسخ میدهیم. [۱۳۰۲]
[۱۳۰۰] تاریخ طبری (۵/۴۱۸). [۱۳۰۱] تاریخ طبری (۵/۲۵۰). [۱۳۰۲] تحقیق مواقف الصحابه فی الفتنة (۱/۳۶۴).