دوم: مرجع عالی قوانین دولت
عثمان در خطبه نخستین خود اعلام نمود که مرجع عالی قوانین و عملکرد دولت او قرآن، سنت و شیوه حکومت شیخین است، همانطور که خود او چنین گفته: «من پیرو قرآن و سنّت رسولخدا جهستم و از بدعت اجتناب خواهم نمود و سوگند یاد میکنم که بعد از تبعیت از آن دو، از راه و روش دو خلیفه پیشین خود که شما بر آنان و حکومتشان اجماع نظر داشتید، پیروی نمایم». [۲۸۳]
۱- مرجع اول، قرآن است. خداوند در رابطه با مرجعیت آن چنین فرموده است:
﴿ إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِتَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِمَآ أَرَىٰكَ ٱللَّهُۚ وَلَا تَكُن لِّلۡخَآئِنِينَ خَصِيمٗا ١٠٥ ﴾[النساء: ۱۰۵].
«ما کتاب (قرآن را که مشتمل بر حق و بیانگر هر آن چیزی که حق است) به حق بر تو نازل کردهایم تا (مشعل راه هدایت باشد و بدان) میان مردمان طبق آنچه خدا به تو نشان داده است داوری کنی، و مدافع خائنان مباش».
بنابراین قرآن شامل تمام احکام مربوط به امور زندگی یک فرد مسلمان و اصول و مبادی میباشد که برای اصلاح بخشهای مختلف حیات یک جامعه لازم است، نیز قواعد و اصولی را که دولت اسلامی باید بر آنها استوار گردد را در بردارد.
۲- مرجع دوم: سنت پاک رسولخدا است که اصول قوانین اسلامی بر پایه آن میباشد و از طریق آن میتوان موارد و مصادیق اجرای احکام قرآن را شناخت. [۲۸۴]
۳- تبعیت از راه و روش ابوبکر و عمر
رسول خدا جدر مورد آن دو چنین فرمودند:
«اِقْتَدُوا باللَّذین مِنْ بَعْدی: أبی بکرَ و عُمَرَ». [۲۸۵]
«به آن دو نفر بعد از من (ابوبکر و عمر) اقتدا نمایید و از آنها پیروی کنید).
دولت ذیالنورین، دولتی بود تحت تأثیر دین و احکام آن، به عبارتی دیگر در آن حکومت، شریعت اسلام مافوق تمام قوانین دیگر بود به نحوی که تصویری درخشان از حکومت اسلام را به منصه ظهور رسانید که در آن حاکم و مردم، همه تابع قوانین و دستورات شریعت میباشند [۲۸۶]. در واقع در جامعۀ صحابه، همه در برابر شریعت سر تسلیم فرود آورده و به آن مقید بودهاند. در چنین جامعهای، اطاعت از خلیفه، تنها در گرو اطاعت او از شریعت است کما اینکه پیامبر خدا جفرموده است:
«لاطَاعةَ فی المَعْصِیَةِ، إنَّما الطَّاعةُ فی المَعْروفٍ». [۲۸۷]
«برای انجام گناه از کسی اطاعت نمیشود، بلکه باید در صورت فرمان به معروف، دستورات را دنبال نمود».
قدرت شریعت در دولت خلفای راشدین، در کنار دیگر ویژگیها، از مهمترین ویژگیهای آن دولت بود. این ویژگیها عبارتند از:
• قدرت حکومت فراگیر بوده و در جهت ایجاد تعامل و توازن بین نیازهای دنیا و آخرت امت اسلام بود.
• حکومت متعهد به اطاعت از شریعت بود.
• حکومت فقط بر پایه وحدت امّت اسلام استوار بود. [۲۸۸]
[۲۸۳] تاریخ الطبری (۵/۴۴۳). [۲۸۴] مؤلف، فقه التمکین فی القرآن الکریم، ۴۳۲. [۲۸۵] صحیح سنن الترمذی (۳/۲۰۰) [۲۸۶] نظام الحکم فی الإسلام، ص۲۲۷. [۲۸۷] صحیح البخاری (حدیث ۷۵۴۵) [۲۸۸] السَّنْهوری، فقه الخلافة، ۸۰.