گفتار نخست: آغاز فتنه
پس از موفقیت کینهتوزان دروغگو در عزل ولید بن عقبه از ولایت کوفه، عثمانس، سعید بن عاص را به ولایت این شهر منصوب نمود. چون سعید به کوفه رسید، بر منبر رفت و خطاب به مردم اعلام نمود که او علیرغم میل خود و فقط به خاطر اجرای دستور عثمان این منصب را پذیرفته است. او همچنین خطاب به آنان گفت: که زمزمه فتنه و تمرد را در این شهر میشنود اما مردم باید بدانند که او با شدت به مقابله با آن بر خواهد خواست و در این مبارزه یا من آنرا از میان خواهم برد و آن را در نطفه خفه میکنم و یا فتنهانگیزان خواهند توانست او را شکست دهند اما هرگز با ایشان مدارا و مصالحه نخواهد نمود [۱۳۶۶]. سعید پس از مدت زمانی کوتاه دانست که اوضاع کوفه بسیار نابسامان است و کینهتوزان و سفلگان و بد طینتان و اعراب بادیهنشین خشن و سنگدل بر اوضاع شهر مسلط هستند [۱۳۶۷].
از اینرو سعید نامهای به امیرالمؤمنین نگاشت و ضمن آن از اوضاع نابسامان کوفه اطلاع داد که اهل کوفه در وضعیتی ناهنجار بسر میبرند، چنان است که افراد شریف و سابقین مغلوب واقع شدهاند و پسینیان فرمان را به دست گرفتهاند و بر دیگران غالب آمدهاند و و وضعیت طوری شده که هیچگونه توجهی به تلاشگران و دعوتگران واقعی نمیشود و ... .
عثمانسنیز در جواب آن نامه، به او نوشت که باید تمام تلاش خود را در جهت سروسامان دادن به اوضاع آن شهر و باز گرداندن پیشگامان در اسلام و مجاهدان به صحنه قدرت و مقدم کردن آنان بر دیگران به کار برد. از جمله در این نامه آمده بود که: مردمانی دارای پیشینه پرافتخاری در اسلام هستند، آنان را بر دیگران مقدم بدار، زیرا که خداوند آن سرزمینها را به دست ایشان فتح نمود و آنانی را که پس از ایشان در آن سرزمینها سکنی گزیدهاند در مرتبه پس از آنان قرار بده و تنها در صورتیکه سابقین در اسلام از جهاد امتناع کردند و دیگران در میادین کارزار حضور یافتند، آنگاه این مجاهدین را بر آن سابقین در دین مقدم گردان. منزلت و جایگاه هر انسانی را بشناس و آن را رعایت کن و سهم هر یک را براساس حق و عدالت به ایشان واگذار کن؛ بدان که شناخت مردم امکان اجرای عدالت در مورد آنان را میسر میسازد [۱۳۶۸].سعید بن عاص مو به مو دستورات و سفارشات عثمانسرا اجرا میکرد و روند کار را به او اطلاع میداد. در مدینه نیز عثمانساهل حل و عقد را -که متشکل از بزرگان صحابه بود- گرد هم آورد و وخامت اوضاع کوفه و شرایط بغرنج و خطرناک آن سامان و نیز اقدامات پیشگیرانه سعید در آن دیار را به اطلاع ایشان رسانید؛ آنان نیز با تأیید اقدامات او و سعید، خواستار برخورد قاطع حکومت با فتنهانگیزان و طرد آنان از صحنه قدرت و کوتاه کردن دست ایشان از بیتالمال شدند و از عثمان خواستند تا آنان را از مناصب و مقامهایی که شایسته آنها نیستند، دور نگاه دارد، زیرا سپردن امور به افراد نالایق، موجب فساد و تباه شدن منافع و مصالح میگردد. همچنین عثمان خطاب به مردم مدینه اعلام نمود که: ای مردم مدینه! بدانید افرادی قصد فتنهانگیزی در میان امت را دارند، پس خود را برای مقابله با این قبیل افراد آماده سازید. بدانید که من اخبار و اقدامات آنان را جزء به جزء و به طور مبسوط به شما اطلاع خواهم داد [۱۳۶۹].
[۱۳۶۶] تاریخ طبری (۵/۳۸۰). [۱۳۶۷] الخلفاء الراشدون، الخالدی، ص۱۲۲. [۱۳۶۸] تاریخ طبری (۵/۲۸۰). [۱۳۶۹] تاریخ طبری (۵/۲۸۱).