هشتم: نبرد «الباب» و «بلنجر» در سال۳۲ ه
عثمان در نامهای خطاب به سعید بن عاص دستور داد تا سعید، سلمان بن ربیعه را به منطقه «الباب» اعزام نماید. همچنین به عبدالرحمن بن ربیعه نامه نوشت که غنایم مردم را از شور و شوق جهاد دور ساخته است، بنابراین آنان را در مهلکه نیانداز. اما هیچ چیز نمیتوانست عبدالرحمن را از خواستهاش که همانا فتح «بلنجر» بود منصرف سازد. او در سال نهم خلافت عثمان، با نصب منجیقها و ایجاد سنگرهای متعدد، بلنجر را به محاصره خود در آورد. محاصره چنان تنگ بود که هر کس از قلعه خارج و یا بدان نزدیک میشد به قتل میرسید. اما مدافعان قلعه و ترکان، در خفا و دور از چشم سپاه مسلمانان، با هم پیمان دفاع بستند؛ در روز موعود ترکان از یک سو و مدافعان قلعه از سوی دیگر بر خطوط مقدم سپاه اسلام تاختند و ضربات سختی را بر پیکره سپاه وارد آوردند [۶۲۱]. در این روز، عبدالرحمن مجروح و سپس کشته شد؛ سپاه مسلمانان دچار تفرقه شد. دستهای از آنان به جانب سپاه سلمان بن ربیعه، برادر عبدالرحمن، شتافتند تا بدو پناه برند و دستهای دیگر هم که صحابهای چون سلمان فارسیسو ابوهریرهسهمراه آن بود به سوی مناطق گیلان و گرگان عزیمت نمود. آنان، پیش از عقبنشینی، جسد عبدالرحمن را در صندوقی نهاده و در همانجا دفن نمودند. [۶۲۲]
[۶۲۱] همان (۵/۳۰۸). [۶۲۲] همان (۵/۳۰۹).