چهاردهم: شکست «قارن» در خراسان
چون ابن عامر از خراسان باز میگشت، قیس بن هیثم سلمی را به امارت آنجا گماشت. در این اثنا قارن با چهل هزار جنگجوی ترک عزم قلمرو مسلمانان نمود. عبدالله بن خازم سلمی نیز با چهار هزار سرباز به مقابله با او شتافت. او پیشاپیش سپاه خود، ششصد پیش قراول را گسیل داشت و به آنان دستور داد تا بر بالای نیزههای خود آتش بیافروزند. چون شب فرا رسید، سپاهیان قارن به جانب آتش پیش قراولان یورش بردند و با آنان درگیر شدند، در این گیرودار سپاه ابن خازم، آنان را به محاصره در آورد و توانست با حمله غافلگیرانه و برقآسا شکست سختی را بر دشمن وارد سازند، در این جنگ، بیشتر سپاهیان ترک و از جمله خود قارن به قتل رسیدند و غنایم عظیمی نصیب مسلمانان شد، چون خبر این پیروزی بزرگ به ابن عامر رسید، او ابن خازم را به امارت خراسان منصوب نمود. در واقع ابن خازم که بیشتر توانسته بود قیس بن هیثم را قانع کند که از خراسان خارج شود تا خود او جانشین قیس گردد، با این پیروزی عظیم، توانست اعتماد ابن عامر را به خود جلب کند و به این ترتیب، به حکومت خراسان دست یابد. [۶۳۸]
با این تفاصیل میبینیم که عثمان بن عفّان چگونه توانست با تدبیری درست و عزمی راسخ و با کمک سردارانی دلیر و کارآمد، علاوه بر شکست دادن انواع شورشها و طغیانهای داخل فلات ایران، روند فتوحات مسلمانان را همچنان تداوم بخشد. با مطالعه تاریخ طبری، ابن کثیر، ابن اثیر و تاریخ کلاعی در حوادث دوران خلافت آن حضرت میبینیم که انتخاب چنین اُمرا و والیانی که توانستند با درایت و شجاعت خود، بحرانهای آن روزگار را کنترل کنند و به آن پیروزیهای بزرگ دست یابند، خود، دلیلی است بر درست بودن تصمیمات عثمان و انتخاب صحیح آن والیان و امرا. عثمان بن عفان که در آغاز خلافت خویش با معضلات و بحرانهای بزرگی روبهرو شده بود با عزمی خلل ناپذیر، مدیریتی خردمندانه، سرعت عمل بموقع و احاطه و شناختی کامل بر امور و در عین حال، حفظ آرامش و متانت خاصّ خود که حکایت از توان و قدرت شخصیت و نیز بصیرت و درک عمیق او نسبت به مسایل دارد، توانست از عهدهی آن مشکلات و بحرانها برآید و سر بلند از میدان آزمایش به درآید، در واقع، مهمترین نتایج این تصمیمگیریها و مواضع عثمان در آن برهه از زمان را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
الف: سرکوب شورشیان و بازگرداندن امنیت و آرامش به سرزمینهای تحت امر خلافت.
ب: ادامه روند فتوحات و گسترش روز افزون قلمرو حکومت اسلامی؛ در حقیقت، با این اقدامات، دسیسهها و توطئههای دشمنانی که به آن سوی مرزها گریخته و در پی اقدامات تلافی جویانه علیه مسلمانان بودند خنثی شد.
ج: ایجاد پایگاهها و مراکزی که سپاهیان اسلام از طریق آنها به مراقبت و محافظت از مرزهای حکومت اسلامی نائل میآمدند.
حال این پرسش مطرح میشود که اگر عثمان بن عفّان، فردی ضعیف و ناتوان بود، آیا میتوانست چنان سیاستهای حکیمانه و شجاعانهای را اتخاذ نماید و در عین حفظ قلمرو حکومت اسلامی، بر دامنه و وسعت آن بیافزاید؟ [۶۳۹]. بدون شک، این حقایق برخلاف دروغها و تبلیغات سوء رافضیان و خاورشناسان و پیروان آنان میباشد.
[۶۳۸] البدایة و النهایة (۷/۱۶۷). [۶۳۹] تحقیق مواقف الصحابة فی الفتنة (۱/۴۰۸).