عثمان بن عفان رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه سوم

فهرست کتاب

گفتار دوم: عوامل و زمینه‌های بروز فتنه شهادت عثمانس

گفتار دوم: عوامل و زمینه‌های بروز فتنه شهادت عثمانس

امام زهری در این رابطه چنین گفته است: عثمان، دوازده سال امیر المؤمنین و خلیفه مسلمین بود. در شش سال نخست خلافت او، هیچ کس علیه او اقدامی ننمود. در واقع قریشیان عثمان را بیشتر از عمر دوست می‌داشتند؛ زیرا عثمان بر خلاف عمر -که مردی بود سخت‌گیر و قاطع- نسبت به مردم نرم‌خو بود و آسان‌گیر، اما به تدریج از نیمه دوم خلافت او حوادثی روی داد که مؤرخان، آن‌ها را حوادث فتنه نام نهاده‌اند. این فتنه، سرانجام در سال (۳۵ ه‍) به شهادت عثمان منجر شد [۱۲۴۷]. اگر مسلمانان در دوران خلافت ابوبکر و عمر و نیمه اول ولایت عثمان، با هم در صلح و صفا می‌زیستند هرگز هیچ اختلافی میان آنان به وجود نمی‌آمد، اما از اواخر عهد این وحدت، آرام آرام از میان آنان رخت بست و جای خود را به تفرقه میان امت داد و در این میان فتنه‌گران و منافقان مقدمات و زمینه‌های حوادثی را پدید آوردند که نه تنها قتل خلیفه مسلمین را به همراه داشت بلکه امت را در گرداب جنگ‌ها و نزاع‌های متعددی گرفتار آورد. [۱۲۴۸]

جامعه مسلمانان در عهد صدیق، فاروق و نیمه نخست خلافت ذی‌النورین، از ویژگی‌های منحصر به فرد زیر برخورددار بود:

۱- جامعه مسلمانان در آن دوران‌، به تمام معنا، جامعه‌ای اسلامی بود که افراد آن ایمانی عمیق و راسخ به خدا و روز قیامت داشته و کاملاً متعهد و پایبند به تعالیم و دستورات شریعت بودند، جامعه‌ای که افراد آن چنان از گناه و عصیان اجتناب می‌کردند که تاریخ هرگز چنین جامعه‌ای را به خود ندیده بود. در واقع، دین در آن جامعه، خود زندگی بود نه امری زائد و حاشیه‌ای که مردمان، هر از چند گاهی سروقت آنان بروند. دین در چنین جامعه‌ای، تنها انجام مناسک و اعمالی تعبدی نبود که هم و غم مردمانش فقط این باشد که آن‌هارا به بهترین شکل انجام دهند، بلکه دین، خود اخلاق، افکار، اهداف، ارزش‌ها، روابط اجتماعی، خانوادگی و همسایگی و خویشاوندی آنان را تشکیل می‌داد. دین در این جامعه، اساس خرید و فروش، تجارت، کسب و کار، امانت‌داری و وفاداری بود. بر پایه دین بود که مردمان ثروتمند، فقرا را تحت کفالت خود قرار می‌دادند و همگان خود را مسئول انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر و نظارت بر اعمال و رفتار دولتمردان و والیان می‌‌دانستند. این معنای این نیست که تک تک افراد این جامعه، همه از چنین خصوصیاتی برخوردار بودند، زیرا تحقق این وضعیت در هیچ جامعه بشری امکان‌پذیر نیست. کما این‌که در جامعه عهد رسول‌خدا جنیز منافقانی وجود اشتند که تظاهر به مسلمان بودن می‌کردند اما در واقع دشمن اسلام و مسلمین بودند. همچنین در آن جامعه افرادی حضور داشتند که ایمانی ضعیف و متزلزل داشته و نه تنها خود را از غزوات و جنگ‌ها پنهان می‌کردند بلکه دیگران را نیز از حضور در میادین کارزار باز می‌داشتند. اما مجموع این افراد آن قدر نبود که بتواند بر مسیر حرکت جامعه عهد رسول جکه به یقین جامعه مؤمنان راستین و مجاهدان فی سبیل الله بود تأثیرگذار باشد و آن را از مسیر خویش منصرف سازد. [۱۲۴۹]

۲- جامعه آن دوران، به معنای حقیقی کلمه، یک امت بود که مشترکاتی چون زبان، زمین و منافع افراد آن‌را به هم پیوند نمی‌داد که این مسایل، روابط انسان‌ها را در عصر جاهلیت به هم مرتبط می‌ساخت، بلکه دین و عقیده مشترک، افراد این جامعه را به هم نزدیک کرده و میان آنان، پیوندی قوی برقرار ساخته بود. این امت، بدون در نظر گرفتن زبان، نژاد، رنگ پوست، جامعه‌ای را پدید آورده بودند که در تاریخ نظیر آن وجود ندارد. در واقع، امت اسلامی، جامعه‌ای است که تنها عقیده و ایمان، کیان آن را تضمین می‌کند و هر مسلمانی را با هر نژاد و زبان و رنگ پوستی که داشته باشد در خود حل می‌نماید. این امت، رابطه‌ای برابر و برادرانه میان فاتحان و مردمان سرزمین‌های به تصرف در آمده ایجاد می‌کند که دین، اساس و پایه آن را تشکیل می‌دهد. بیقین دوران صدر اسلام، درخشان‌ترین عصری است که معنای امت، به بهترین شکل آن و براساس مفاهیم والای اسلام تحقق یافت [۱۲۵۰].

۳- آن جامعه، جامعه‌ای پایبند به ‌اخلاق بود که آن را از دستورات و رهنمودهای شریعت دریافت می‌نمود. این اصل، تنها منحصر به روابط زن و مرد نمی‌شود، هر چند که سلامت این روابط، مهم‌ترین خصوصیت چنین جامعه‌ای می‌باشد. جامعه آن دوران از هر نوع آرایش زنان، اختلاط مرد و زن، رفتار و گفتاری که شرم و حیا را خدشه‌دار کند و نیز هر نوع فحشائی بدور بود. تنها گاه و بی‌گاه استثنائاتی در این میان بروز می‌کردند که طبیعتاً هیچ جامعه‌ای به طور کامل از این نوع مسایل پاک نمی‌باشد. اما همانطور که بیان شد، اخلاق در این جامعه، تنها به روابط زن و مرد منحصر نمی‌گردید بلکه تمام عرصه‌های سیاست، اقتصاد، جامعه، فکر و بیان را در بر می‌گرفت. حکومت و روابط میان افراد در این جامعه، براساس صدق و راستی، امانت‌داری، وفاداری، اخلاص، تعاون و همکاری و عشق و محبت راستین استوار بود. و از هر نوع عیب‌جویی، تمسخر و تحقیر، غیبت، نمامت و سخن چینی و دروغ و افترا مبرا بود. [۱۲۵۱]

۴- جامعه آن دوران، جامعه‌ای کوشا بود که به مسایل و اهداف والا اهتمام داشت و از هر نوع مسائل بی‌ارزش اجتناب می‌کرد. این جدیّت هرگز به خشونت و عدم انعطاف‌پذیری منجر نشد بلکه چونان روحی حیات‌بخش، همّت مردمان را به فعالیت و کار و تلاش وا می‌داشت. در عین حال این جامعه، اهتمام خویش را تنها صرف واقعیات محسوس نمی‌کرد و از هر نوع رخوت و بطالت که در جوامع ضعیف، خانه‌ها و خیابان‌های آن‌ها را متعفن کرده‌است و هم و غم افراد آن‌ها، گذراندن اوقات خود است، بدور بود. [۱۲۵۲]

۵- در این جامعه، افراد آن همانند سربازان، در هر زمینه‌ای آماده فعالیت بودند. این جامعه، جهاد را تنها در میادین کارزار نمی‌دید، هر چند که جنگ در راه خدا، قسمت اعظم وقت و توان افراد آن را به خود مبذول داشته بود، بلکه در همۀ عرصه‌ها، تلاش و فعالیت را چونان جهاد می‌دید و همه توان خود را صرف موفقیت در آن زمینه‌ها می‌کرد. افراد این جامعه به گونه‌ای آماده بودند که هر لحظه و بدون این‌که بسیج نظامی و یا شهری اعلام شود، خودجوش و با انگیزه‌ای بر گرفته از عقیدۀ راستین، مهیای تلاش و کوشش می‌شدند. [۱۲۵۳]

۶- آن جامعه، جامعه‌ای محسوب می‌شد که روح عبودیت در تار و پود آن نمایان بود. از این رو، تنها در ادای فرایض و یا نوافل تجلی نمی‌یافت بلکه این احساس، در انجام تمامی اعمال و اقدامات افراد جریان داشت. کار در این جامعه، خود عبادتی است که با روحیه‌ای نشأت گرفته از عبودیت خداوند انجام می‌گرفت؛ حاکمان و والیان این جامعه، معلمان و فقهایی که قرآن و احکام شریعت را به مردم آموزش می‌دادند، بازرگانانی که در خرید و فروشش خدا را در نظر داشتند، همسرانی که به فکر یکدیگر و زندگی مشترکشان هستند، همه و همه در پرتو همین روحیه عبودیت پروردگار به وظایف خویش عمل می‌کردند و هر یک از کارهای خود را عبادت می‌شمردند. این روحیه، در واقع، در راستای عمل به این حدیث رسول‌خدا جمی‌باشد که فرمود:

«کلّکُم راعٍ و کلُّکُم مَسئولٌ عن رَعیّته» [۱۲۵۴]

«همه شما در قبال [اوضاع و احوال] دیگر مسلمانان مسئول و پاسخگو هستید».

این موارد مهم‌ترین و بارزترین ویژگی‌های دوران خلفای راشدین بود که هرچه از دوران حضرت رسول جدورتر می‌شویم، این خصوصیات را در جامعه، کمرنگ‌تر می‌بینیم. همین ویژگی‌های کم نظیر بود که جامعه‌ای چونان جامعه صحابه را به وجود آورد که در کمتر از پنجاه سال توانست سر تا سر سرزمین‌های ما بین اقیانوس اطلس و هند را تصرف نموده و پرچم اسلام را در جای جای این مناطق به اهتزاز در آورد. بدون شک این ویژگی‌ها مهم‌ترین عامل این فتوحات عظیم و نشر اسلام در میان مردمان آن سرزمین‌ها بود که بدون هیچ‌گونه اجبار و ارعابی، به دین مبین اسلام گرویدند. بیقین مردمان دیگر سرزمین‌ها چون این خصوصیات برجسته و والا را در میان مسلمانان می‌دیدند، ناخودآگاه آرزو می‌کردند که جزو این امت نیک سیرت می‌شدند. [۱۲۵۵]

مطالعه تاریخ صحابه، باید این تأثیر را بر خوانندگان بگذارد که اسلام دینی است قابل اجرا و می‌توان تمامی دستورات و ایده‌آل‌های آن‌را در جهان بشریت پیاده نمود. باید دانست که اسلام، تنها یک نظریه صرف و یا یک آرزوی دور و دراز نیست که نتوان به اهداف آن دست یافت، بلکه تمامی دستورات و رهنمودهای آن بشرط تلاش و ممارست قاطعانه مردم قابل عملیاتی شدن در جای جای زندگی بشریت می‌باشد. از طرف دیگر، باید به این باور رسید که این دستورات و رهنمودها همانطور که یک بار در دنیا اجرا شدند بار دیگر نیز می‌توان آن‌ها را اقامه نمود، زیرا انسان، همان انسان است و از همان توانایی‌ها و نقصان‌ها برخوردار می‌باشد و اگر توانسته است یک بار به قله سعادت و رستگاری صعود کند بار دیگر نیز می‌تواند چنین کاری را انجام دهد و این تنها راه فتح و ظفر بر تمام جهانیان است کما این‌که خود قرآن نیز چنین می‌فرماید:

﴿ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ كَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمۡ دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗاۚ يَعۡبُدُونَنِي لَا يُشۡرِكُونَ بِي شَيۡ‍ٔٗاۚ وَمَن كَفَرَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٥٥ [النور: ۵۵].

«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که آنان را قطعاً جایگزین (پیشینیان، و وارث فرماندهی و حکومت ایشان) در زمین خواهد کرد (تا آن را پس از ظلم ظالمان، در پرتو عدل و داد خود آبادان گردانند) همان گونه که پیشینیان (دادگر و مؤمن ملّت‌های گذشته) را جایگزین (طاغیان و یاغیان ستمگر) قبل از خود (در ادوار و اعصار دور و دراز تاریخ) کرده است (و حکومت و قدرت را بدانان بخشیده است). همچنین آئین (اسلام نام) ایشان را که برای آنان می‌پسندد، حتماً (در زمین) پابرجا و برقرار خواهد ساخت، و نیز خوف و هراس آنان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌سازد، (آن چنان که بدون دغدغه و دلهره از دیگران، تنها) مرا می‌پرستند و چیزی را انبازم نمی‌گردانند. بعد از این (وعده راستین) کسانی که کافر شوند، آنان کاملاً بیرون شوندگان (از دائره ایمان و اسلام) بشمارند (و متمرّدان و مرتدّان حقیقی می‌باشند)».

از مهم‌ترین راه‌هایی که می‌توان از طریق آن‌ها به همان خلافت ره‌یافته بازگشت، شناخت عوامل و زمینه‌هائی است که موجبات زوال آن خلافت را فراهم آورد. در واقع با شناخت این عوامل، می‌توان از یک طرف راه‌های اجتناب از آن‌ها را پیدا کرد و از دیگر سو، به دنبال دست یافتن به زمینه‌های بازگشت عزت و کرامت امت اسلام بود. ما در اینجا به تفصیل در رابطه با عوامل و زمینه‌های بروز فتنه قتل عثمانسسخن می‌گوییم. این عوامل عبارتند از:

[۱۲۴۷] طبقات ابن سعد (۱/۳۹-۴۷) و البدایة و النهایة (۷/۱۴۴-۱۴۹). [۱۲۴۸] مجموع الفتاوی (۱۳/۲۰). [۱۲۴۹] کیف نکتب التاریخ الإسلامی، ۱۰۰. [۱۲۵۰] کیف نکتب التاریخ الإسلامی، ۱۰۱. [۱۲۵۱] کیف نکتب التاریخ الإسلامی، ۱۰۲. [۱۲۵۲] کیف نکتب التاریخ الإسلامی، ۱۰۲. [۱۲۵۳] کیف نکتب التاریخ الإسلامی، ۱۰۲. [۱۲۵۴] کیف نکتب التاریخ الإسلامی، ۱۰۲. [۱۲۵۵] کیف نکتب التاریخ الإسلامی، ۱۰۰.