گفتار سوم: ملازمت و مصاحبت با نبی اکرم جدر مدینه
بدون شک عاملی که در شخصیت و روحیهی عثمانستأثیری شگرف نمود و استعدادها و تواناییهای او را بارور کرد، مصاحبت و ملازمت با رسولخدا جو شاگردی آن حضرت جدر مدرسهی نبوّت بود؛ زیرا عثمانسچه در مکه چه در مدینه، همیشه با پیامبر جبود و خود را ملزم به حضور در جلسات مدرسه رسالت و فراگرفتن انواع معارف نزد آن معلم و هدایتگر بشریت؛ حضرت رسول اکرم جکه خود پرورش یافتهی پروردگار بود، میدانست و با عشق و علاقه به فراگرفتن قرآن و سنّت پاک سرور مردمان، حضرت رسول اکرم جپرداخت. خود ایشان دربارهی مصاحبت و ملازمت رسولخدا جچنین فرموده است: «خداوند بزرگ و عظیمالشأن، محمّد را به حقّ نزد ما فرستاد و قرآن را بر او نازل نمود و من از آنانی بودم که دعوت ایشان را لبیک گفتم، در دو هجرت نخستین شرکت نمودم، افتخار دامادی رسول اکرم جرا یافتم و سنّت ایشان را به چشم دیدم» [۷۸]. عثمان در مکتب قرآن و به دست مبارک رسولخدا جپرورش یافت و نقطۀ آغازین این حرکت بزرگ، ملاقات او با نبی اکرم جبود که به مجرّد پیش آمدن این دیدار تحوّلات شگرفی در او پدیدار گشت، تحولاتی که عثمان از تاریکیهای کفر و ضلالت به سرزمین نور و ایمان رهنمون شد و او را برای تحمل سختیها و مصائب این راه پرخطر اما سعادتبخش مهیّا نمود.
شخصیّت رسول اکرم ج، از عظمت و قدرت تأثیرگذاری عجیبی برخوردار بود و این امریست که از تربیت ایشان به دست پروردگارشان حاصل آمده بود، پرورشی که آن حضرت را به کاملترین انسانها در طول تاریخ بشریت تبدیل نمود. این دو امر، خود، سبب گرایش مردم به سوی آن حضرت جو اظهار محبت و ارادت آنان به ایشان میشد. اما باید به این نکته مهم توجه داشت که رسولخدا ججدا از این خصائص منحصر بهفرد، پیامبر خدا و دعوتگر مردم به سوی حق بود و این بُعد دیگری است که احساسات مؤمنان نسبت به آن حضرت جرا تحتالشعاع خود قرار میدهد؛ زیرا آنان، حضرت جرا تنها به خاطر خود ایشان دوست ندارند، بلکه در کنار این محبت، ارادت نسبت به آن مقام والایی که خداوند به ایشان عطا فرمودهاند و احساس حضور با آن حضرت در آستانه وحی، خود، عامل این احساسات عمیق و خالصانه نسبت به آن حضرت است. مؤمنان در پیامبرشان انسانی والا و بزرگوار و پیامبری بزرگ را میبینند که به صورت ذات واحدی، عشق و ارادت عمیق و خالصانهی پیروانش را به هر دو بعد خویش جذب نموده است. این عشق به پیامبر همان محبت به خدا است که در وجود رسول اکرم جتبلور یافته است و محور احساسات و رفتار مؤمنان گشته است.
این عشق، کلید تربیت و پرورش اسلامی است و مسیر حرکت در آن وادی است [۷۹]. که نسل اول مسلمانان را به چنان نهضت عظیمی واداشت. و به برکت مصاحبت و ملازمت رسول اکرم، ایمانی والا را نصیب عثمان و دیگر صحابه نمود، آنان در محضر نبیاکرم جقرآن را آموختند، سنت ایشان را دیدند و راه و روش پرورش و تربیت روح و جان را فراگرفتند:
﴿ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ ٦٤ ﴾[آل عمران: ۶۴].
«بگو: ای اهل کتاب! بیائید به سوی سخن دادگرانهای که میان ما و شما مشترک است (و همه آن را بر زبان میرانیم، بیائید بدان عمل کنیم، و آن این) که جز خداوند یگانه را نپرستیم، و چیزی را شریک او نکنیم، و برخی از ما برخی دیگر را، به جای خداوند یگانه، به خدائی نپذیرد. پس هرگاه (از این دعوت) سر بر تابند، بگوئید: گواه باشید که ما منقاد (اوامر و نواهی خدا) هستیم».
عثمان نیز بر همین اساس، از خلال مصاحبت و ملازمت رسولخدا جو حضور در جنگ و صلح ایشان، از سنت پیامبر خدا جتبحر یافت که در این مسیر، علم و معرفت او نسبت به مسایل جنگ و شناخت خصوصیّات انسانها ایشان را کمک نمود و در مباحث آینده به طور مفصّل به مواضع و فعالیتهای جهادی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایشان در زمان حیات رسولخدا جخواهیم پرداخت.
[۷۸. ] فضائل الصحابّه، أحمد بن حنبل (۱/۵۹۷). [۷۹] منهج التربیة الإسلامیة، محمّد قطب، ص۳۴ و۳۵.