پنجم: عبدالله بن سعد ابی سرح
هنگامی که مؤرخان در مورد عبدالله بن سعد و انتصاب او به امارت مصر سخنی به میان میآورند، چنین باب سخن را میگشایند: عثمان برادر شیری خود، عبدالله بن سعد بن ابی سرح را به ولایت مصر منصوب نمود. [۱۱۲۷]
ارتباط دادن این نکته که ابن سعد، برادر عثمان بوده است با انتصاب او به ولایت مصر، در واقع نوعی انتقاد پنهان از عثمان بن عفان میباشد که او به خاطر این نسبت، عبدالله را به امارت مصر انتخاب کرد، اما این نگرش مؤرخان به این قضیه، نادرست است و برای اثبات این اعتقاد و رد تمام انتقادات و تهمتهایی که در این زمینه به ساخت خلیفه مسلمانان وارد میشود کافی است که به شجاعتها و رشادتهای عبدالله بن سعد، این جنگجوی دلیر بنی عامر بن لوی [۱۱۲۸]که در جریان فتوحات مصر از خود نشان دادند، و تجارب و شناخت کاملی که او در طول آن نبردها و در کنار عمرو بن عاص، سردار بزرگ آن فتوحات، به دست آورد، اشاره نمود. علاوه بر این تلاشهای مستمر او در مصر و نبرد با دشمنان اسلام، و اینکه چندین سال در دوران خلافت عمر و نیز اوایل خلافت عثمان امارت چند ناحیه از آن سرزمین چون صعید مصر را به عهده داشت. [۱۱۲۹]
این سوابق درخشان، او را بعد از عمرو بن عاص، بهترین گزینه ولایت مصر ساخته بود. عبدالله بن سعد، از طریق سیاستهای جدیدی که در مصر اعمال نمود و با سیاستهای پیشین عمرو تفاوت داشت توانست میزان درآمدهای بیتالمال مصر از محل خراج و نیز پسانداز حاصل از آن را به مراتب بیشتر از دوران ولایت عمرو نماید. [۱۱۳۰]
از طرف دیگر ابن سعد، در طول ولایتش بر مصر به نبردهای متعددی دست زد که حاصل آنها فتوحاتی چند بود. از جمله این نبردها، جنگ آفریقا در سال (۲۷ ه) بود که در جریان آن، جرجیز پادشاه آفریقا به قتل رسید. هر چند این جنگ مهم که در آن صحابهای چون عبدالله بن زبیر، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو بن عاص و تنی چند از دیگر اصحاب حضور داشتند. سرانجام با پیشنهاد صلح اسقف اعظم آفریقا و قبول پرداخت جزیه از جانب آنان به مسلمانان پایان پذیرفت [۱۱۳۱]. اما ابن سعد بار دیگر و در سال (۳۳ ه) به آفریقا لشکرکشی نموده و پس از نبردهایی چند پایههای اسلام را در آن سرزمین محکمتر از قبل کرد [۱۱۳۲]. از دیگر جنگهای ابن سعد، نبرد با مردمان سرزمین نوبه بود. مؤرخان این جنگ را جنگ سپاهان و جنگ حبشه نامیدهاند. در این جنگ که در سال (۳۱ ه) روی داد به دلیل مهارت شگفتانگیز سربازان نوبه در تیراندازی، نبرد سنگینی میان دو سپاه به وقوع پیوست، سرانجام دو سپاه قبول کردند که در صورت پرداخت جزیه از جانب سرزمین نوبه، مصالحه میان طرفین جنگ صورت گیرد [۱۱۳۳]. به یقین عبدالله بن سعد، نخستین فرمانده مسلمانی بود که به سرزمین نوبه حمله کرد و آنان را مجبور به پرداخت جزیه نمود. در طول حکومت ابن سعد بر مصر و آفریقا، روابط فیمابین مسلمانان و سپاهیان، از ثبات خوبی برخوردار بود و این خود بیانگر مدیریت و قدرت ابن سعد در آن مناطق است. همچنین در دوران حکومت ابن سعد، جنگ بزرگ و سرنوشتساز «ذات الصواری» میان مسلمانان و رومیان رخ داد که در آن، مسلمانان توانستند پس از تدابیر زیرکانه و رشادتهای کمنظیر، رومیان را به شدت شکست دهند. در واقع عبدالله بن سعد در دوران حکومت خود مردی بود محبوب مردم که هرگز کارناشایستی را از او ندیدند. مقریزی در این رابطه چنین گفته است: او در طول خلافت عثمان، منصب ولایت مصر را بر عهده داشت و در میان مردم، شخصیتی محبوب و مورد احترام بود [۱۱۳۴]. ذهبی نیز در مورد ابن سعد گفته است که: ابن سعد هرگز از راه حق و عدالت منحرف نشد و هیچ وقت مرتکب کاری نشد که خشم مردم را علیه خود برانگیزد. او از مردان خردمند و سخاوتمند روزگار خود محسوب میشد [۱۱۳۵].
دوران حکومت او، دورانی با ثبات بود تا اینکه فتنهانگیزانی چون عبدالله بن سبأ به مصر آمدند و مردم را علیه حکومت تحریک نمودند. مردمان این سرزمین نیز اسیر وسوسههای زیرکانه و دروغهای هوشمندانه سبئیون شدند و در کنار آنان، دستان خود را به خون عثمان بن عفانسآغشته ساختند. این وضعیت، پس از شورش علیه ابن سعد و اخراج او از مصر، از شدت بیشتری برخوردار شد و غوغا سالاران توانستند در طول مدّت حکومت نامشروع خود بر مصر، با جعل اکاذیب و اباطیل مختلف، مردمان را علیه خلافت بر حق عثمان بن عفانستحریک کنند و آنان را در راستای نقشههای شوم خود به کار برند. [۱۱۳۶]
پس از شهادت عثمانس، عبدالله بن سعد، خود را از جاروجنجالهای پس از آن واقعه، دور نگه داشت و در منطقه عسقلان یا رمله فلسطین ساکن شد. بغوی از طریق سندی درست و از قول یزید بن ابی حبیب روایت میکند که: پس از مهاجرت ابن ابی به رمله در فلسطین، روزی پیش از نماز صبح از خداوند درخواصت نمود که مرگ او را در صبح قرار دهد. نقل است که چون وضو گرفت و نماز گزارد، پس از سلام دوم، جان به جان آفرین تسلیم نمود. [۱۱۳۷]
[۱۱۲۷] الکامل لابن الأثیـر (۳/۸۸). [۱۱۲۸] فصل الخطاب فی مواقف الأصحاب، ص۷۷. [۱۱۲۹] تحقیق مواقف الصحابة فی الفتنة، ص۴۱۸. [۱۱۳۰] الولایة علی البلدان (۱/۱۸۰). [۱۱۳۱] فتوح مصر و اخبارها، ۱۸۳ و الولایة علی البلدان (۱/۱۸۰). [۱۱۳۲] النجوم الزاهرة (۱/۸۰). [۱۱۳۳] الولایة علی البلدان (۱/۱۸۱) و فتوح مصرو أخبارها، ۱۸۸. [۱۱۳۴] الخطط (۱/۲۹۹). [۱۱۳۵] سیر أعلام النبلاء (۳/۳۴). [۱۱۳۶] الولایة علی البلدان (۱/۱۸۶). [۱۱۳۷] الإصابه (زندگینامه: ۴۷۱۱ و سیر اعلام النبلاء (۳/۳۵).