عثمان بن عفان رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه سوم

فهرست کتاب

مقدمه

مقدمه

إِنَّ الحَمْدَلِله نَحْمَدُه، ونَسْتَعِینُه، ونَسْتَغْفِرهُ، ونَعُوذُ بِاللهِ مِنْ شُرُورٍ أَنْفُسِنا، وَمِنْ سَیِّئَاتِ أَعْمالِنا، مَنْ یَهْدِهِ اللهُ فَلامُضِلَّ لَه، وَمَن یُضْلِلْ فَلاهادِیَ لَه. وأَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَه لا شَرِیكَ له، وأَشْهَدُ أَنْ مُحَمَّدًا عَبْدُه ورَسُولُه.

﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢[آل عمران: ۱۰۲]

﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا ١[النساء: ۱].

﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا ٧٠ يُصۡلِحۡ لَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا ٧١[الأحزاب: ۷۰- ۷۱].

این کتاب در ادامه مطالعۀ تاریخ خلفای راشدین و بعد از کتاب‌های ابوبکر صدّیقسو عمر فاروقسدر مورد شخصیت و دوران خلافت عثمان بن عفّانسنگاشته شده است. هدف از تألیف این سلسله کتاب‌ها، آن است که با مطالعه عصر آن بزرگواران درس‌ها گیریم و پندها پذیریم و با شناخت سنت‌ها و قوانین ثابت الهی در جهت احیای جوامع، تشکیل حکومت‌ها و پرورش رهبران و افرادی که در راستای گسترش دین خداوند در میان مردم مثمر ثمر باشد، حرکت کنیم.

باید دانست که بازگشت امت اسلام به جایگاه رهبریت کاروان بشریت که در سال‌های اولیه تاریخ خود بدان دست یافته بود تنها در گرو تبعیت از راه و روش نبی‌اکرم جو خلفای راشدین آن حضرت جاست. پیامبر خدا جخود در حدیثی خبر از مراحلی داده‌اند که در طول تاریخ، امّت او آن‌ها را پشت سر خواهند گذاشت، ایشان در آن حدیث چنین فرموده‌اند:

«تکون النبّوةُ مِنکم ما شاءَ اللهُ أن تکون، ثمَّ یَرْفَعُها اللهُ إذا شاءَ أَنْ یَرْفَعَها، ثمّ تکون خلافةً علی مِنْهاجِ النبوّةِ، فتکون ما شاءَاللهُ أَنْ تکونَ، ثمَّ یَرْفَعُها إذا شاءَ اللهُ أنْ یَرْفَعَها، ثمّ تکون مُلکاً عَاضّاً فیکون ماشاءَ اللهُ أَنْ تکونَ، ثمّ یَرْفَعُها إذا شاءَ اللهُ أن یَرْفَعَها. ثمّ تکون خلافةً علی مِنْهاجِ النبوّةِ». [۱]

(تا آن زمان که خداوندبخواهد نبوت در میان شما خواهد ماند سپس خداوندخلافتی را که به سنت نبوت وفادار است جایگزین آن می‌نماید، پس از آن امت اسلام در دورانی بسیار سخت و در سرزمینی نابسامان به سرخواهند برد. تا آن زمان که خداوند بخواهد آن دوران سخت بطول خواهد انجامید. سپس بار دیگر خلافتی برقرار خواهد شد که پایه‌های آن بر راه و روش نبوت بنیان گذاشته شده است).

در واقع شناخت عمیق و درست دوران خلفای راشدین و راه و روش نبوت، گامی است که برای تحقق اهداف امت اسلام، ناگزیر به رعایت و تبعیت آن می‌باشیم، همانطور که رسول‌ اکرم جچنین فرموده‌اند:

«علیکم بسنتی وسنّة الخلفاء الراشدین المهدیین من بعدی» [۲]

(از سنت من و راه و روش خلفای راشدین و هدایت یافته‌ای که پس از من می‌آیند تبعیت کنید).

تاریخ خلفای راشدین مملو از درس‌ها و عبرت‌هایی است که در لابه‌‌لای کتاب‌ها و منابع تاریخی، حدیثی، فقهی، ادبی و تفسیری به طور پراکنده ثبت شده و ما نیازمند آنیم که آن‌ها را جمع‌آوری کنیم، مرتب سازیم، صحت و سقم آن‌ها را معین نماییم و به تجزیه و تحلیل آن‌ها بپردازیم؛ زیراکه این تاریخ، اگر خوب و به نحو أحسن عرضه گردد، می‌تواند روح را تغذیه کند، جان‌ها را تهذیب نماید، قلب‌ها را روشن سازد، عقل‌ها را پرورش دهد، همّت‌ها را بلند گرداند، افکار را نضج دهد، پندها ودرس‌ها عرضه دارد و ویژگی‌های آن عصر، خصوصیات رهبرانش، نظام حکومتش، اخلاق مردمانش، عوامل شکوفایی و پیشرفتش و دلایل زوال و سقوطش را بیان ‌دارد و ما تنها با شناخت این مسایل است که می‌توانیم نسلی مسلمان را بر اساس شیوه و سنت پیامبر جو خلفای راشدین تربیت کنیم و تنها با مطالعه‌ی آن دوران است که می‌توان مردمان آن عصر را شناخت. آنانی‌که خداوند متعال در ستایش‌شان فرموده است:

﴿ وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٠٠ [التوبة: ۱۰۰].

«پیشگامان نخستین مهاجران و انصار، و کسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودند، خداوند از آنان خوشنود است و ایشان هم از خدا خوشنودند، و خداوند برای آنان بهشت را آماده ساخته است که در زیر (درختان و کاخ‌های) آن رودخانه‌ها جاری است و جاودانه در آن‌جا می‌مانند. این است پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ».

و در جایی دیگر می‌فرماید:

﴿ مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطۡ‍َٔهُۥ فَ‍َٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا ٢٩ [الفتح: ۲۹].

«محمد فرستاده‌ی خدا است، و کسانی که با او هستند در برابر کافران تند و سرسخت، و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزند. ایشان را در حال رکوع و سجود می‌بینی. آنان همواره فضل خدای را می‌جویند و رضای او را می‌طلبند. نشانه ایشان بر اثر سجده در پیشانی‌هایشان نمایان است. این، توصیف آنان در تورات است، و اما توصیف ایشان در انجیل چنین است که همانند کشتزاری هستند که جوانه‌های (خوشه‌های) خود را بیرون زده، و آن‌ها را نیرو داده و سخت نموده و بر ساقه‌های خویش راست ایستاده باشد، بگونه‌ای که برزگران را به شگفت می‌آورد. (مؤمنان نیز همین گونه‌اند. آنی از حرکت بازنمی‌ایستند، و همواره جوانه می‌زنند، و جوانه‌ها پرورش می‌یابند و بارور می‌شوند، و باغبانانِ بشریت را بشگفت می‌آورند. این پیشرفت و قوّت و قدرت را الله نصیب مؤمنان می‌کند) تا کافران را به سبب آنان خشمگین کند. خداوند به کسانی از ایشان که ایمان بیاورند و کارهای شایسته بکنند آمرزش و پاداش بزرگی را وعده می‌دهد».

آنانی‌که رسول‌خدا جخود، در شأن آنان چنین فرموده‌ است:

«خَیْرُ أُمَّتی القَرْنُ الّذی بُعِثْتُ فِیهِم» [۳]

(بهترین امت من آنانی هستند که در میانشان مبعوث شدم و با آنان زیستم).

و عبدالله بن مسعودسدر وصف آنان می‌فرماید: «هر کس می‌خواهد از سنت تبعیت کند، از راه و روش آنان (صحابه) که مرده‌اند پیروی کند؛ زیرا که زندگان را از فتنه و انحراف امانی نیست، آنان یاران محمد جو بهترین افراد این امت بودند، آنان را پاکترین قلب‌ها و ژرف‌ترین شناخت‌ها و معرفت‌ها بود و از کمترین تکلف‌ها در دین برخوردار بودند، قومی که خداوند، آنان را برای مصاحبت و یاری پیامبرش و اقامه دین او برگزید، پس ای مردم! مقام آنان را بشناسید، از سنّت‌شان تبعیت کنید و به اخلاق و دین آنان چنگ زنید که آنان، به حقیقت، بر راه راست بودند. [۴]

صحابهشافرادی بودند که به اجرای احکام اسلام اقدام نمودند و آن‌را در سرتاسر جهان گسترانیدند، وعصر آن‌ها بهترین دوران تاریخ اسلامی بود، کسانی که به امت، قرآن کریم را آموختند و سنت رسول اکرم جرا به آنان منتقل ساختند، بنابراین تاریخ آنان، گنجی است پر از ذخایر فکری، فرهنگی، علمی، جهادی و تعامل با دیگر ملّت‌ها وادیان که نسل‌های مختلف می‌توانند با مطالعه این تاریخ با شکوه، مسیر درست و صحیح را بشناسند و از شناخت عمیق آن به رسالت و نقش آن در میان بشریت پی ببرند.

دشمنان اسلام با هر مذهب و اعتقادی که دارند با ایجاد شبهات و افترائات در اسلام و تاریخ درخشان آن این دین را آماج حملات خود قرار داده تا از این طریق، مردمان را از آن شریعت عظیم و میراث گران‌بهای علم و تمدن آن جدا سازند و در این راستا برای سم‌پاشی افکار زهراگین خویش از هیچ کوششی دریغ نکرده‌اند.

خاورشناسان- و پیش از آن‌ها رافضی‌ها-، با اشاعه‌ی روایات و احادیث باطل، کوشیده‌اند از شأن و مقام صحابه کاسته و در تاریخ عظیم این امت خلل وارد نمایند، آنان چنان وانمود کرده‌اند که تاریخ صحابه، سرشار از اختلافات و درگیری‌های آنان بر سر قدرت و ریاست بوده است، بنابراین لازم می‌آید با اجتناب از همه رافضی‌های دروغگو، خاورشناسان کینه‌توز و سکولارهای نادان و هر کس که پیرو افکار آنان است، به دفاعی شجاعانه و همه جانبه از تاریخ جاودانمان بپردازیم و با هجومی دلیرانه بر صف افکار دروغگویان و منحرفان از دین حمله‌ور شویم اما باید دانست که لازمۀ این کار مسلح شدن به سلاح علم، حقیقت، دلیل و برهان روشن و کوبنده است.

در واقع پرداختن به تاریخ اسلام از خلال عقائد اهل سنّت و جماعت ضرورتی است مبرم که خوشبختانه محقّقان و نویسندگان به تدوین تاریخ از این دیدگاه روی آورده‌اند البته آن‌ها این کار را بدون پشتیبانی محکمی آغاز نکرده‌اند چون‌که خداوندبرای حمایت از دین خود و امّت اسلام، افرادی را برخواهد انگیخت تا با تحقیق در تاریخ صحابه به پالایش آن اقدام نمایند و اکاذیب و اباطیل جاعلان و دروغگویان را آشکار کنند، با این اوصاف واضح است که امتیاز و افتخار این کار نخست از آن خداونداست و سپس متعلق به فقها و محدّثان اهل سنت و جماعت؛ آنان‌که کتاب‌هایشان آکنده از احادیث و روایات صحیحی است که اکاذیب متقلّبان و جاعلان را برملا می‌سازد. [۵]

بر این اساس من در عین التزام به راه و روش اهل سنت و جماعت به مطالعه کتاب‌ها و منابع قدیم و جدید پرداختم و در این مسیر تنها به تاریخ طبری، ابن أثیر، ذهبی و دیگر تاریخ‌های مشهور اکتفا ننموده، بلکه به دیگر منابع مطالعه این عصر، چون کتاب‌های تفسیر، حدیث و شرح‌های آن‌ها، کتاب‌های عقائد، فرق و مذاهب، تراجم و زندگینامه‌ها، کتب فقه، جرح و تعدیل راویان و رجال حدیث مراجعه نمودم. در طول تحقیق با انبوهی از مطالب مربوطه رو به رو شدم که یافتن حقیقت را بسیار مشکل می‌نمود.

در این کتاب من تلاش نموده‌ام راجع به عثمان بن عفّانس؛ آن یار با وفای پیامبر ج، و کسی که رسول اکرم جدر وصف او فرمودند: «وَأَصْدُقها حَیَاءً» [۶].

(عثمان در حیا وآزرم، صادق‌ترین است).

نیز که پیامبر جدر غزوه‌ی تبوک در ستایش سخاوتی که عثمان برای تأمین مایحتاج سپاه اسلام، از خود نشان داد فرمودند:

«مَا ضَرَّ عثمانُ بعدَ الیَوْمِ» [۷].

(عثمان بعد از امروز (با این کارش) هرگز زیان نخواهد دید).

آن‌که بخاطر مصیبتی که بر سر او خواهد آمد بشارت بهشت را بدو دادند [۸]. و مردم را سفارش می‌فرمود در هنگام بروز فتنه‌هایی که در آینده رخ خواهد داد جانب عثمان و یارانش را بگیرند و او را تنها نگذارند. از أبوهُرَیرهسروایت است که رسول‌خدا جفرمودند:

«إنّکم تَلْقَون بَعْدی فِتْنةً وَ اخْتِلافاً (أو اختلافاً و فتنةً)، فقَالَ له قائلٌ مِن الناسِ: فَمَن لَنا یا رسولَ الله؟ قال: علیکم بالأَمینِ و أَصْحابِه (و هو یُشْیِر إِلی عثمانَ)» [۹].

(شما بعد از مرگ من دچار فتنه و اختلاف عظیمی خواهید شد. یاران پرسیدند یا رسول‌الله! در این صورت از که حمایت کنیم؟. ایشان در حالی‌که به عثمانساشاره می‌کردند فرمودند: امین و یارانش را رها نسازید).

خود صحابه در زمان حیات نبی‌اکرم جکسی را در شأن ابوبکر و عمر و عثمان نمی‌دانستند. ابن عمر در شأن عثمانسفرموده‌اند: «ما در زمان حیات نبی‌اکرم ج، هیچ کس را در شأن ابوبکر نمی‌دانستیم، بعد از او کسی را هم طراز عمر نمی‌پنداشتیم و بعد از عمر نیز هیچ کس را هم شأن عثمان تصور نمی‌کردیم، بعد از این سه تن، میان دیگر صحابه، کسی را برتر از دیگران قرار نمی‌دادیم» [۱۰].

شاعر نمیری در رثای عثمانسگفته است:

عَشِیَّةً یَدْخُلُون بِغَیرِ إِذْنٍ
عَلی مُتَوکِّلِ أوْفی وطابا
خَلِیلُ محَمَّدٍ ووزیرُ صِدْقٍ
ورابعُ خَیْرِ مَنْ وَطِیَ التُّرابا [۱۱]

((آن طغیانگران) شبانگاه و بدون اذن بر مردی وارد شدند که تنها بر خدایش توکل داشت و در ایمان پاکش وفادار ماند. او که دوست محمد و وزیر راستین او بود، مردی که بعد از رسول‌خدا جو ابوبکر و عمر بهترین انسان‌ها بود).

ابومحمد قطحانی [۱۲]نیز در منقبت آن حضرت چنین سروده است:

لَمَّا قَضَی صدِّیقُ أَحْمَد نَحْبَهُ
دَفَعَ الخِلافةَ لِلإِمامِ الثَّانی
أَعْنِی به الفَاروقَ عَنْوَةً
بِالسَّیْفِ بینِ الکفرِ و الإِیمانِ
هو أَظْهَرَ الإِسلامَ بَعْدَ خَفَائِه
وَ مَحَا الظَّلامَ و باحَ بِالکِتْمانِ
وَمَضَی و خَلَّی الأمرَ شُوری بَیْنَهم
فی الأَمْرِ فَاجْتَمَعُوا علی عُثْمانِ
مَنْ کانَ یَسْتَهُر لَیْلَةً فِی رَکْعَةٍ
وَتْراً فَیَکْمُلُ خَتْمَةَ القُرْآنِ

(آنگاه که ابوبکر؛ آن دوست راستین محمد وفات نمود، خلافت را به پیشوای دوم مسلمانان سپرد، آن پیشوا؛ عمر فاروق بود که با عزمی راسخ و با تمام توان، شمشیرش را برای جدا نمودن کفر و ایمان از همدیگر به کار بست. او اسلام را بعد از این‌که در خفا و نهان بود آشکار نمود و تاریکی‌های کفر را از میان برد. پس از رحلت او شورای امّت، عثمان را به مقام خلافت برگزید. او که شب‌ها را در یک رکعت نماز وتر به صبح می‌رساند و در آن یک رکعت تمام قرآن را ختم می‌نمود).

تا آن‌جا که می‌گوید:

والویلُ للرَّکْبِ الَّذِینَ سَعَوْا إِلی
عُثْمانَ فَاجْتَمَعُواْ عَلَی العِصْیانِ

(وای بر آن مردمانی که بر ضد عثمانسقیام کردند و علیه او سرکشی نمودند).

زندگی عثمان ذی النورینس، خود، صفحه‌ای درخشان در تاریخ باشکوه امّت اسلام است، به همین دلیل من تصمیم گرفتم پس از جستجو و تحقیق در زندگی حضرت عثمان و حوادث و رویدادهای دوران خلافت او، آن‌ها را مرتب و هماهنگ نموده و سپس به تجزیه و تحلیل و پالایش آن‌ها بپردازم تا تمامی اقشار مختلف مردم اعم از علما و داعیان، سیاستمداران و متفکران، فرماندهان ارتش، دانشجویان و عامّۀ مردم بتوانند با مطالعه آن، از درس‌ها مفاهیم والای آن تاریخ برای سعادت در دنیا و آخرتشان سود جویند.

من در این کتاب به ترتیب راجع به مسایل زیر سخن رانده‌ام: اسم ذی النورین، نسب حضرت عثمان، کنیه، القاب، خانواده و جایگاه آن حضرت در زمان جاهلیت، اسلام آوردن آن بزرگوار، ازدواجشان با رقیه دختر رسول اکرم ج، هجرت آن بزرگوار به حبشه، رابطه‌ی او با قرآن و مصاحبت و ملازمت ایشان با پیامبر اکرم ج، نقش او در غزوات رسول‌الله ج، زندگی او در مدینه و مشارکت ایشان در ایجاد دولت اسلامی، تحقیق در مورد احادیثی که در مورد فضائل آن حضرت روایت شده و نیز احادیثی که خبر از وقوع فتنه‌ای می‌دهد که منجر به شهادت حضرت عثمانسشد، جایگاه آن بزرگوار در دوران خلافت ابوبکر صدیق و عمر فاروقب، داستان به خلافت رسیدن او و مدیریت شگرفی که عبدالرحمان بن عوفسدر طول جلسات شوری از خود نشان داد، پاسخ به دروغ‌ها و أباطیل رافضی‌ها در خصوص مسایل شوری و اثبات بطلان و کذب بودن سخنان آنان با استناد به دلایل علمی و محکم، بازگو کردن سخنان علما در خصوص شایسته‌تر بودن آن حضرت به امر خلافت و بیان این مطلب که اجماع شوری بر تأیید او، خود، بیانگر این مهم است، بیان راه و روش آن حضرت در حکومت از طریق مطالعه و بررسی نامه‌های ایشان به والیان و فرماندهان لشکر و عامّه‌ی مردم.

همچنین ما در این کتاب بیان می‌کنیم که آن حضرت مرجع وضع قوانین را قرآن و سنّت می‌دانست و در عین حال بازخواست از خلیفه را از حقوق امّت برمی‌شمرد. سپس به بیان قواعد و اصول شوری، اهمیت عدالت و مساوات، آزادی و امر به معروف و نهی از منکر در جوامع می‌پردازیم. بیان خصوصیات آن حضرت در مقام رهبری و خلافت از دیگر موضوعات این کتاب است که در این مبحث با استناد به چند مورد از موضعگیری‌های ایشان، نوزده صفت از این خصوصیات را عرضه می‌نماییم. سیاست‌های حضرت عثمانسبعد از به خلافت رسیدن، و نیز هزینه‌های عمومی دوران ایشان چون حقوق والیان و سربازان، هزینه‌ی امور حج، بازسازی مسجد النّبی و توسعه مسجدالحرام، تشکیل اولین ناوگان دریایی حکومت، انتقال ساحل حجاز از شعیبه به جدّه، حفر چاه‌ها، حقوق مؤذنان و پرداختن به تأثیر این هزینه‌ها در زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم از موضوعات دیگر این کتاب می‌باشد. سپس به واقعیت روابط عثمان با نزدیکانش، سیاست‌های حقوقی و قضایی آن حضرت، اجتهادات فقهی ایشان و تأثیر آن اجتهادات در مدارس و مکاتب فقهی، فتوحات دوران آن حضرت و ترسیم مسیر حرکت لشکریان اسلام در شرق جزیرة العرب شام، مصر و شمال آفریقا و تبیین درس‌ها و عبرت‌های آن جریان، تحقق وعده‌ی خداوندبه مؤمنان و نیز پیشرفت در فنون جنگ و سیاست، چون توجه به حفظ حدود دولت، اهتمام به حفظ وحدت میان مسلمانان در مقابله با دشمن، کسب اطلاعات در مورد دشمنان، همچنین پرداختن به زندگینامه چند تن از فرماندهان لشکر اسلام، مثل احنف بن قیس، عبدالرحمان بن ربیعه جاهلی، سلمان بن ربیعه، حبیب بن مسلمه فهری خواهیم پرداخت. بیان تلاش‌های حضرت عثمان در ایجاد وحدت امّت در خصوص قرائت قرآن، بیان مراحل کتابت قرآن و عوامل اهتمام مسلمانان به کتابت آن در دوران خلافت آن حضرت و مشورت‌های ایشان با همه صحابه در این رابطه، تعداد مصحف‌هایی که ایشان به سرزمین‌های مختلف ارسال نمودند، بیان نوع فهم صحابه از آیاتی که مسلمانان را از اختلاف برحذر می‌دارند نیز موضوعات دیگر این کتابند. سپس ما در مورد دیوان والیان و سرزمین‌های تحت سلطه‌ی خلافت در دوران آن حضرت، سیاست آن حضرت در رابطه با والیان و میزان اختیارات و حقوق‌شان، روش‌های آن حضرت در تحقیق و تفحّص از آنان، بیان واقعیات والیان آن حضرت، بیان نوع رابطه‌ی آن حضرت با ابوذر، ابن مسعود و عمّار بن یاسر شسخن گفته و بعد از آن به دلایل بروز فتنه‌ای که به شهادت حضرت عثمانسمنجر شد و بررسی حوادث و رخدادهای آن واقعه و دلایل پیدایش آن، هچون رشد رفاه و آسایش در میان مسلمانان و تاثیر آن بر جامعه، پیدایش تغییرات مهم در جامعه، و برگزیدن عثمان بعد از عمر فاروق به عنوان خلیفه‌ی مسلمانان، علل خروج بزرگان صحابه از مدینه، بروز تعصب‌های عصر جاهلیت، طمع و آز جاه‌طلبان، توطئه‌ی کینه‌توزان، اتخاذ تدابیر زیرکانه برضدّ خلیفه مظلوم و به کارگیری وسایل تحریک‌آمیز در میان مردم، تأثیر سبئیه در این فتنه و گا‌م‌هایی که حضرت جهت برطرف نمودن آن برداشتند و تلاش‌هایی که آن حضرت در ردّ ادعاهای شورشیان انجام داد را به طور جداگانه مورد مطالعه قرار می‌دهیم، تلاش‌هایی همانند: ارسال هیئت تحقیق و بررسی، و ارسال نامه‌ای سرگشاده به تمام شهرها و برای تمام مردم، و مشورت با والیان تمام شهرها، و اقامه‌ی حجت بر شورشگران، و پذیرفتن برخی از مطالبات آن‌ها. سپس با بررسی مواضع عثمانسدر آن شرایط به تبیین ضوابط تعامل با فتنه‌ها چون مقاومت، صبر، اهتمام به عوامل وحدت و اجتناب از عوامل تفرقه، و لزوم پرهیز از زیاده‌گویی، و مشورت با علما، تبعیت از احادیث رسول‌الله جدر رابطه با فتنه‌ها و آشوب‌ها خواهیم پرداخت. توصیف وضعیت مدینه، مواقع اشغال آن و محاصره خانه‌ی حضرت عثمان توسط شورشیان و مواضع صحابه نسبت به آن حضرت، شهادت ایشان و سخنان آنان در وصف آن فتنه، آخرین مباحث این کتاب می‌باشد.

در واقع این کتاب با ارائه‌ی دلیل و برهان به اثبات عظمت شخصیت و جایگاه حضرت عثمان در اسلام می‌پردازد و علم و معرفت و اخلاق والای ایشان را نشان می‌دهد، عظمت و جایگاهی که برگرفته از فهم او از اسلام و اجرای احکام و ارتباط تنگاتنگ ایشان با قرآن و سنت رسول‌الله است.

حضرت عثمانسیکی از پیشوایان دین است که مسلمانان به سخنان و سنّت او اقتدا می‌کنند و سیرت ایشان خود از منابع ایمان و فهم درست از دین اسلام است، به همین دلیل تلاش نمودم که در بررسی شخصیت این رادمرد بزرگ و دوران ایشان از هر نوع ادعای عصمت و یا مبرّا بودن از اشتباه دوری جویم و تنها رضای خداوند کریم و اجر و پاداش او را مدّ نظر قرار دهم.

من این کتاب را در ساعت هفت صبح چهارشنبه، هشتم ربیع الثانی۱۴۲۳ ه‍ مطابق با۱۸/۶/۲۰۰۲ م به پایان رساندم و از خداوند پاک و سبحان می‌خواهم که به وسیله‌ی أسمای حسنی و صفات علیای خویش این کار مرا خالص گرداند و آن‌را مثمر ثمر برای بندگانش قرار دهد. از او می‌خواهم مرا در ازای هر حرف آن از پاداش خود بی‌نصیب نسازد، و نیز به تمامی برادرانی که مرا در تألیف این اثر یاری دادند اجر جزیل عطا فرماید. نیز از تمامی مسلمانانی که با این کتاب آشنا شده و آن‌را مطالعه می‌نمایند، می‌خواهم این عبد نیازمند مغفرت و رحمت پروردگار را از دعای خویش بی‌بهره نکنند.

﴿ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَدۡخِلۡنِي بِرَحۡمَتِكَ فِي عِبَادِكَ ٱلصَّٰلِحِينَ ١٩ [النمل: ۱۹].

«پروردگارا! چنان کن که پیوسته سپاسگزار نعمت‌هائی باشم که به من و پدر و مادرم ارزانی داشته‌ای، و (مرا توفیق عطاء فرما تا) کارهای نیکی را انجام دهم که تو از آن‌ها راضی باشی (و من بدان‌ها رستگار باشم)، و مرا در پرتو مرحمت خود از زمره‌ی بندگان شایسته‌ات گردان».

﴿ مَّا یَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا یُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَكِیمُ ٢ [فاطر: ۲].

«خداوند (درِ خزائن) هر رحمتی را برای مردم بگشاید، کسی نمی‌تواند (آن را ببندد و) از آن جلوگیری نماید، و خداوند هر چیزی را که باز دارد و از آن جلوگیری کند، کسی جز او نمی‌تواند آن را رها و روان سازد، و او توانا و کار بجا است. (لذا نه در کاری در می‌ماند، و نه کاری را بدون فلسفه انجام می‌دهد).

وصلى الله على سیدنا محمد وعلى آله وصحبه أجمعین

سبحانك اللّهم وبحمدك، أشهد أن لا إله إلا أنت، أستغفرك وأتوب إلیك.

وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین.

دلباخته‌ی رحمت و مغفرت و رضایت خداوند

علی محمد محمد صلابی

[۱] مسند احمد (۴/۲۷۳) و بزّار (حدیث۱۵۸۸)، راویان این حدیث ثقه و مورد اطمینان هستند. [۲] سنن ابوداوود (۴/۲۰۱) و ترمذی (۵/۴۴). [۳] صحیح مسلم (۴/۱۹۶۳ –۱۹۶۴). [۴] شرح السنّة بغوی (۱/۲۱۴ –۲۱۵). [۵] المنهج الإسلامی فی کتابة التاریخ، محمد محزون، ع. [۶] فضائل صحابه، احمد بن حنبل (۱/۶۰۴). [۷] سنن ترمذی (۳۷۸۵). [۸] بخاری (۳۶۹۵). [۹] فضائل الصحابه (۱/۵۰). [۱۰] بخاری، کتاب فضائل أصحاب النبیّ ج(۳۶۹۸). [۱۱] البدایة و النهایه) ۷/۲۰۶). [۱۲] نونیّة القحطانی، ص۲۱ –۲۵.