نخست: دنیاخواهان و هواپرستان از اصلاحات سعید، احساس خطر میکنند
پس از انجام اصلاحاتی که سعید در نظر داشت و طی آن افراد پیشگام در اسلام و مجاهدین و فرزانگان و فرهیختگان جامعه کوفه، مسئولیتها و مدیریت مختلف را بر عهده گرفتند، افراد پست و اعراب بادیهنشین احساس کردند که در این مسایل، نسبت به آنان تبعیض و اجحافی صورت گرفته است و بنابراین شروع به ایراد گرفتن از والیان و امرا نمودند. کینهتوزان و دشمنان نیز فرصت را غنیمت شمرده و تلاش کردند با نشر اکاذیب و شایعات، بذر کینه و نفرت نسبت به خلیفه و دولت او را در دل مردم بکارند اما چون با مخالفت و مقابله عموم مردم روبهرو شدند، در ظاهر سکوت اختیار کردند اما در خفا همچنان به تحت تأثیر قرار دادن اعراب و غوغاسالاران و افرادی که بنا به دلایل متعدد از جانب حکومت مجازات شده بودند، ادامه دادند [۱۳۷۰]. یهودیان و مسیحیان و زردشتیان کینهتوز نیز که همیشه در پی توطئه چینی برای مسلمین بودند دست به کار شدند و به نشر شایعات بیپایه و اساس علیه خلیفه و اطرافیان او پرداختند. آنان کوچکترین اشتباه و لغزش والیان و امرا را غنیمت میشمردند و با دمیدن در بوق و کرنا و جعل دروغ و افترا علیه ایشان، تلاش میکردند مردم را بر ضد حکومت تحریک نمایند و به این ترتیب بذر آشوب و تفرقه را در میان ایشان بیافشانند. در واقع آنان کینه دینی را در دل داشتند که ادیان باطل ایشان را به چالش کشیده و حکومتهای فاسد و ستمکارشان را از میان برداشته بود، آنان در راه ضربه زدن به وحدت مسلمانان و متزلزل کردن پایههای حکومت اسلام، افراد پست و نادان را آلت دست خود ساختند و توانستند هر آنکه را که نسبت به خلیفه و حکومت او کینهای به دل داشت، گرد خود جمع کنند و جمعیتی پنهان را تشکیل دهند. آنان همچنین پا را فراتر گذاشتند و تلاش کردند تا امثال این جمعیت پلید را در دیگر سرزمینهای تحت سلطه خلافت تشکیل دهند [۱۳۷۱]. مهمترین شکبههای این جمعیت خبیث در کوفه و بصره و مصر قرار داشت که بعدها توانستند عناصری را نیز در مدینه و شام با خود همراه سازند. [۱۳۷۲]
[۱۳۷۰] الخلفاء الراشدون، الخالدی، ص۱۲۴. [۱۳۷۱] الخلفاء الراشدون، الخالدی، ص۱۴. [۱۳۷۲] همان، ص۱۲۴.