دهم: نقشهها و تدابیر زیرکانه فتنهانگیزان علیه عثمانس
همانطور که گفتیم، در اواخر عهد عثمان، اوضاع و احوال جامعه به گونهای بود که مردم پذیرای هر نوع افترا و دروغی بودند. فتنهانگیزان و غوغاسالاران نیز که در ابتدا به بهانهی امر به معروف و نهی از منکر، والیان و امرای دستگاه خلافت را مورد انتقادات شدید و گاه اتهامات ناروا قرار داده بودند به تدریج نوک پیکان حملات ناجوانمردانه خود را به سوی شخص خلیفه مسلمین گرفته و به او افترا و دروغ میبستند. مهمترین انتقادات و اتهاماتی که متوجه خلیفه بود میتوان در پنج حوزه زیر خلاصه و طبقهبندی نمود:
۱- اقداماتی که عثمان، پیش از به خلافت رسیدن انجام داده بود، مانند عدم حضور در تعدادی از غزوات و موقعیتهای حساسی چون حدیبیه.
۲- سیاستهای مالی عثمان، چون شیوه پرداخت دستمزدها.
۳- سیاستهای اداری او چون به کار گماشتن خویشان و نزدیکان و نیز شیوه او در انتصاب والیان و امرا.
۴- اجتهادات و فتاوای او در خصوص قصر نماز چهار رکعت، توسعه مسجد الحرام و مسجد النبی و تدوین مصحف واحد قرآن.
۵- نوع رفتار او با صحابهای چون عمار، ابوذر و ابن مسعود [۱۳۲۲]
در مورد هر یک از مسایل فوق، در جای خود سخنی گفتیم و تنها حقیقت رابطه عثمان و عمار میماند که آنرا در فرصتی مناسب تبین خواهیم نمود. با وجودی که موج اتهامات دروغین علیه عثمان و عملکرد او، چه در دوران حیات آن حضرت و چه در لابهلای روایات و اخبار، بسیار زیاد و همه جانبه بود اما هرگز تا بدان حد نرسید که مرگ او را توجیه نماید.
تمام روایات و اخباری که از افراد مجهول و با اسناد ضعیف نقل شدهاند و در منابع کتب تاریخی چون تاریخ طبری ثبت گردیدهاند حقایق و واقعیات تاریخ خلفا و پیشوایان دین، به خصوص جریان فتنهها و اختلافات را چنان در هالهای از ابهام فرو بردهاند که درک درست از آن تاریخ را بس دشوار مینمایاند. در واقع این جعل روایات، در راستای اهداف غالیان و منحرفان از دین قرار دارد که تلاش دارند چهره درخشان صحابه را مشوه و زشت نشان دهند. عثمان نیز با درک این فتنه و زمینههای بروز آن، در نامه خود خطاب به امرا و والیان، رفاه و وفور نعمت، رواج و تبعیت از هوی و هوس و وجود کینه و نفرت در میان مردم را مهمترین عوامل گرایش آنان به شر و فتنه میداند. ابن عربی نیز در مورد این نوع روایتها چنین میگوید: مؤرخان با استناد به روایت دروغپردازان بیان میکنند که عثمان در دوران خلافت خود، دچار ظلمها و کارهای زشت شد؛ اما باید دانست که سند و متن تمام این سخنان، باطل و نادرست میباشند.
شیخ الإسلام ابن تیمیه در تبیین این مسأله چنین میگوید: ما، بعد از نبی اکرم ج، هیچ کس را معصوم نمیدانیم؛ همهی خلفا و غیر ایشان، ممکن است مرتکب اشتباه و گناه شوند؛ اما باید دانست که آنان میتوانند از گناهان خود توبه کنند و یا با انجام کارهای نیک و پسند، اشتباهات گذشته خود را جبران کنند. از طرف دیگر، خداوند متعال با مصائب و دردهای متعدد و نیز موارد دیگری که بر سر مردمان نازل میکند، گناهان و بدیهای آنان را پاک میگرداند.
حال اگر در قضیه عثمان همهی این شایعات را نیز بپذیریم و او را ستمکار و گناهکار تصور کنیم، مگر نه این است که او از نخستین مسلمانان و پیشگامان اسلام بود که در بسیاری از میادین کارزار حضور یافت، مگر نه این است که رسولخدا جاو را به خاطر مصیبتی که بر او نازل خواهد شد به بهشت بشارت داد و مگر همو نبود که در ملأ عام از تمامی کارهایی که انجام نداده بود و یا به او نسبت میدادند اظهار توبه و استغفار نمود، همانا او در برابر آن فتنه بزرگ صبر پیشه نمود تا سرانجام مظلومانه جان به جان آفرین تسلیم نمود و این، خود، بزرگترین کفاره گناهان و اشتباهات اوست.
[۱۳۲۲] همان، ص۴۰۰.