مقدمه
با شهادت عمر بن خطّابس، دشمنان اسلام جان تازهای گرفتند و بر آن شدند انتقام شکستهای پیشین را بگیرند. از یک سو، یزدگرد، آخرین پادشاه ساسانیان، در شهر فرغانه واقع در ماوراءالنهر، تدارک حملات جدیدی را میدید تا بار دیگر قلمرو خویش را پس گیرد و آن حکومت ستمکار و مستبد را بر ایرانیان تحمیل کند و از دیگر سو، رومیان بودند که پس از دست دادن شامات و مصر، در صدد برآمدند تا مجدداً سیطره شوم خود را بر آن سرزمینها احیا کنند. در این میان، بهترین پایگاه آنان برای تدارک حملات بر جبهه مسلمانان در مصر، اسکندریه بود که با شهادت عمر، مسلمانان فرصت فتح آن را نیافته بودند و به همین دلیل، همچنان تحت نفوذ رومیان قرار داشت. آنان نیز شهادت عمر را غنیمت شمردند و این شهر و بندر بزرگ و مستحکم را مملو از سرباز و تجهیزات و سلاحهای متعدد کردند و خود را مهیای حملهای شدید و همه جانبه به جبههی مسلمانان نمودند. نقل است که هراکلیوس، امپراتورم روم، خود، به این بندر آمد تا بر روند کار، نظارت مستقیم داشته باشد [۵۹۷]. در تاریخ ذکر میکنند که رومیان، بیش از سیصد کشتی جنگی را در سواحل اسکندریه مستقر کردند تا در طول این حمله عظیم از نیروهای روم حمایت نمایند، تنها یک گام دیگر لازم بود تا آتش جنگ شعلهور شود و این گام، نقض صلحنامه میان رومیان و مسلمانان بود [۵۹۸]. اما عثمان بن عفّانستمام این خطرات و تهدیدات را با تدابیری حکیمانه و مناسب برطرف نمود و توطئههای دشمنان اسلام را یکی پس از دیگری خنثی کرد. در واقع، مهمترین طرحها و برنامههای عثمان بن عفان در جهت مقابله با این تهدیدات همه جانبه را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
۱- شکست دادن سپاهیان فارس و روم.
۲- تداوم جهاد در آنسوی مرزهای قلمرو حکومت اسلامی و خنثی نمودن تهدیدات و توطئههای دشمنان اسلام و حفظ آن مرزها.
۳- ایجاد پایگاهها و مراکزی ثابت و مستحکم در مرزها جهت مقابله با حملات گاه و بیگاه دشمنان اسلام و حفظ آن مرزها.
۴- تأسیس نیروی دریایی که در آن شرایط حساس، که سپاهیان اسلام، به شدت بدان نیازمند بود. [۵۹۹]که در حمایت از دولت و تقویت و تداوم روند فتوحات نقش بسیار مهمی ایفا نمودند. از جمله این مراکز میتوان کوفه و بصره در عراق، دمشق در شام و فسطاط در مصر را نام برد که بعدها به مهمترین شهرهای قلمرو اسلامی و عمدهترین مراکز نشر و گسترش اسلام مبدّل شدند. [۶۰۰]
[۵۹۷] الخلافة و الخلفاء الراشدون، ص۲۲۱. [۵۹۸] جوله تاریخیة فی عصر الخلفاء الراشدین، ص۳۲۴. [۵۹۹] الخلافة و الخلفاء الراشدون، ص۲۲۲. [۶۰۰] عثمان بن عفان، صادق عرجون، ص۱۹۹-۲۰۰.