هفتم: فتوحات عبدالله بن عامر در سال۳۱ ه
در سال۳۱ ه عبدالله بن عامر قصد خراسان نمود و در این لشکرکشی خود توانست ابر شهر (نیشابور)، طوس، ابیورد، نسا و سرخس را فتح نماید و در آنجا با اهل مرو مصالحه نماید. از سکن بن قناده عرینی نقل است که چون عبدالله بن عامر فارس را فتح کرد پس از گماشتن شریک بن اعور حارثی بر اصطخر، مرکز ارس، به بصره بازگشت. شریک نیز در اصطخر به مبنای مسجد آن شهر مهم اقدام نمود. هنگامی که عبدالله به بصره رسید، مردی از بنی تمیم که بنا به قولی احنف و بنا به قولی دیگر مردی بنام اوس بن جابر جشمی بود، نزد عبدالله آمد و بدو گفت: که دشمن تو، یزگرد، بخاطر ترس از تو پا به فرار گذاشته است اما تو به تعقیب او نمیپردازی، بلند شو و به دنبال او رو که خداوند یاری رسان تو و دین خود است. ابن عامر نیز سپاهی فراهم نمود و به جانب کرمان و از آنجا به سوی خراسان به راه افتاد. هر چند دستهای نیز بر این باورند که او از راه اصفهان به جانب خراسان حرکت کرده. او در میانه راه مجاشع بن مسعود سلمی را به عنوان امیر کرمان بدانجا فرستاد و خود را از طریق صحرای «وابر» به طبسین رساند. سپس از آنجا عزم ابر شهر یا همان نیشابور را نمود. احنف بن قیس که پیش قراول سپاه بود از جانب قهستان قصد ابر شهر نمود، در میانه راه هباطله که ساکنان هرات بودند به مصاف او آمدند، در نبردی که میان آن دو صورت گرفت، احنف توانست بر آنان فایق آید، آنگاه ابن عامر به جانب نیشابور روانه شد [۶۱۷]. در روایتی آمده است که چون ابن عامر به شهر وارد شد توانست نیمی از آن را به تصرف خود در آورد اما نیم دیگر در اختیار آل «کناری» بود، به ناچار با او مصالحه نمود و پسر خود و پسر برادرش را نزد «کناری» گروگان گذاشت؛ عبدالله دو پسر کناری را که نزد او گروگان بودند نزد نعمان بن افقم نصری برد و آن دو را آزاد نمود [۶۱۸]. سپس به فتح شهرهای اطراف ابر شهر، چون طوس و ابیورد پرداخت تا آنگاه که به سرخس رسد. از آنجا اسود بن کلثوم عدوی از افراد بنی رباب، را به جانب بیهق که از توابع ابر شهر و در شانزده فرسنگی آن واقع بود، گسیل داشت، او که مردی فاضل و اهل دین بود توانست آن شهر را فتح نماید، اما خود در اثنای نبرد کشته شد. نقل است که چون عبدالله بن عامر از بصره خارج شد، چنین میگفت: تنها وجود گرمای نیمروزی، صدای مؤذنان و مصاحبت دوستانی چون اسود بن کلثوم است که درد فراق از عراق را تسکین میبخشد [۶۱۹]. بعد از تصرف نیشابور، ابن عامر به جانب سرخس شد. در آنجا با نمایندگان مردم مرو روبهرو شد که از جانب مردم آن دیار پیشنهاد صلح دادند. ابن عامر نیز پس از عقد صلحنامهای به مبلغ دو میلیون و دویست هزار سکه، حاتم بن نعمان باهلی را به عنوان امیر بدانجا فرستاد [۶۲۰].
[۶۱۷] تاریخ طبری (۵/۳۰۵). [۶۱۸] تاریخ طبری (۵/۳۰۶). [۶۱۹] تاریخ طبری ۰۵/۳۰۷). [۶۲۰] تاریخ طبری ۰۵/۳۰۷).