عثمان بن عفان رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه سوم

فهرست کتاب

پنجم: تعصبات جاهلیت

پنجم: تعصبات جاهلیت

ابن خلدون در تاریخ خویش در مورد تأثیر تعصبات قبیله‌ای جاهلیت چنین گفته است:

چون حکومت اسلام توانست ارکان خویش را استوار نماید و سرزمین‌های بسیاری را فتح کند، عرب‌های فاتح در مناطقی چون بصره، کوفه، شام و مصر که مرز شبه جزیره با دیگر سرزمین‌های به تصرف در آمده محسوب می‌شدند سکنی گزیدند. در میان ایشان، تنها مهاجرین و انصار و دیگر صحابه و نیز قریش و مردمان حجاز بودند که پیامبر خدا جرا درک نموده و به راه و روش او اقتدا می‌کردند اما دیگر عرب‌ها چون قبایل بنی بکر بن وائل، عبدالقیس، ربیعه، ازد، کنده، تمیم، قضاعه و دیگران از این نعمت، بی‌بهره بودند. اینان که در جنگ‌های فتوحات، نقش فعال ایفا نمودند نتایج آن‌را حق خود می‌دانستند. از طرف دیگر ایشان، چون از تعلیم و تربیت ژرف اسلامی و درستی برخوردار نبودند، همچنان نسبت به حقانیت رسالت حضرت محمد ج، قرآن و دیگر معارف شریعت، دچار تردید و حیرت بودند و چون حرکت خروشان فتوحات، متوقف شد و سلطه همه جانبه حکومت، جایگزین آن جنگ‌ها و لشکرکشی‌ها گردید، این قبایل بادیه‌نشین، احساس کردند که ریاست و مدیریت حکومت، در انحصار مهاجرین و انصار و قریش قرار گرفته و آنان از مقام‌ها و مناصب، بی‌بهره مانده‌اند. این احساسات جاهلی، جان‌های این مردمان را از اطاعت کارگزارن حکومت باز داشت و به این ترتیب، اولین گرایشات فتنه‌انگیز در میان مسلمانان بروز پیدا کرد. این رویدادها و حوادث که با دوران خلافت عثمان مصادف بود در ابتدا با انتقاد و ایراد از والیان و عدم اطاعت از آنان و درخواست عزل و برکناری ایشان آغاز شد اما به تدریج به اعتراض علیه خود عثمان و خلافت او انجامید تا آن‌جا که از عثمان خواستند تا از مقام خویش استعفا دهد و والیان و امرای خود را بر کنار سازد. اما چون عثمانس، هیأت‌های تحقیق و تفحصی را به بلاد مختلف فرستاد تا از حقیقت این جریانات اطلاع حاصل نمایند روشن شد که تمام این انتقادات و اعتراضات، تنها هیاهو و جاروجنجال افراد و گروه‌های ستیزه‌جو و غوغا سالار می‌باشد. [۱۳۰۸]

[۱۳۰۸] تاریخ ابن خلدون (۲/۴۷۷).