چهارم: أباطیل و أکاذیب رافضیها در مورد ماجرای شورا
رافضیها در مورد تاریخ اسلام، دست به جعل اخبار و روایات دروغینی زدهاند که ماجرای شورا وانتخاب عثمان نیز از این امر مستثنی نیست. خاورشناسان نیز در آثار خود این روایات را منعکس کرده و آنها را گسترش دادهاند. بعد از آنان، متأسفانه نویسندگان و محقّقان معاصر نیز بدون تحقیق و پالایش روایت و اخبار، در کتابهای خود، آنان را مورد استناد قرار میدهند.
رافضیها با اهتمام به این رویداد مهم در تاریخ اسلام، به تألیف در این زمینه و نشر أکاذیب و أباطیل راجع به آن پرداختهاند که به عنوان مثال میتوان به أبومخنف و کتاب او، کتاب الشوری، ابن عقده، ابن بابویه [۲۱۳]اشاره کرد. ابن سعد از طریق واقدی نه روایت راجع به ماجرای شورا و بیعت مردم با عثمان نقل نموده است [۲۱۴]. همچنین از طریق عبیدالله بن موسی روایتی در مورد قتل عمر و تعیین اعضای شورا، وصیت او در برای علی و عثمان و وصیت او به صهیب در این زمینه را در کتاب خود به ثبت رسانیده است. [۲۱۵]
نیز بلاذری خبری را در مورد ماجرای شورا و جریان بیعت با عثمانس، از ابومخنف [۲۱۶]، هشام کلبی [۲۱۷]، واقدی [۲۱۸]و عبیدالله بن موسی [۲۱۹]نقل کرده است. طبری هم در این ماجرا، به روایتی از ابومخنف استناد کرده است. [۲۲۰]
ابن ابیحدید در بیان جریان شورا، از روایات احمد بن عبدالعزیز جوهری [۲۲۱]و همچنین کتاب «الشوری» واقدی استفاده کرده است [۲۲۲]. مهمترین مضامین این روایات عبارتند از:
[۲۱۳] الذریعة إلی تصانیف الشیعه (۱۴/۲۴۶). [۲۱۴] الطبقات الکبری (۳/۶۳ – ۶۷). [۲۱۵] الطبقات الکبری (۳/۳۴۰). [۲۱۶] أنساب الأشراف (۱۸ -۱۹). [۲۱۷] أنساب الأشراف (۱۸ -۱۹). [۲۱۸] أنساب الأشراف (۱۸ -۱۹). [۲۱۹] أنساب الأشراف (۵/۶). [۲۲۰] أثر التشیع علی الروایات التاریخیه، عبدالعزیز نور، ۳۲۱. [۲۲۱] شرح نهج البلاغه (۹/۴۹، ۵۰ و۵۸). [۲۲۲] شرح نهج البلاغه (۹/۱۵).