بحث اول: اسم و نسب امام
ایشان محمد بن ادریس بن عباس بن عثمان بن شافع بن سائب بن عبید بن عبد یزید بن هاشم بن مطلب بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب ابو عبدالله قریشی شافعی مکی هستند که در عبدالمناف نسبش به نسب پیامبر صمیرسد پس امام شافعی /عمو زاده پیامبر هستند.
مطلب برادر هاشم پدر عبدالمطلب جد پیامبرصاست پس در عبدالمناف نسبش به پیامبر صمیرسد.
امام نووی میفرماید: شافعی /با اجماع اهل نقل از هر گروهی، قریشی مطلبی است و مادرش از قبیله ازدیه میباشد [۶].
لقب شافعی /به پدر بزرگش شافع بن سائب بر میگردد که یکی از اصحاب صغار بود و به خدمت پیامبر صرسیده است و میگویند: چوان شاداب و با طراوت بوده است.
روایت شده که پیامبرصروزی در فسطاط هنگام سر رسیدن سائب بن عبید و پسرش شافع بن سائب، بدو نگاه کرد و فرمود:
«من سعادة الـمرء أن یشبه أباه» [۷].
«از علائم سعادت انسان این است که به پدرش بماند».
سائب بن عبید به پیامبر صمیماند، در روز بدر که پرچم دار لشکر قریش بود اسیر شد، خودش را با فدیه آزاد کرد و به دین مبین اسلام در آمد، مردم خطاب به او گفتند چرا قبل از پرداختن فدیه مسلمان نشدی؟
جواب داد: چون دوست نداشتم امیدی که مسلمانان در فدیه به من داشتند ضایع شود و آنها را از این بهره محروم کنم.
امام حاکم در مناقب شافعی /روایت میکند که روزی سائب بیمار شد، عمر فرمود: بیا تا به عیادت سائب برویم چون یکی از اصیل ترین افراد قریش است.
هرگاه پیامبر صبه سائب و عمویش میرسید میفرمود:
«هذا اخی وانا اخوه» [۸].
«سائب برادر من و من هم برادی او هستم».
[۶] تهذیب اسماء و لغات ۱/۴۴ [۷] الاصابه ۲/۱۱ [۸] مناقب بیهقی ۱/۴۷۲ و توالی التأسیس ۴۰