بحث ششم: تالیفات امام شافعی
دانشمندان کتابهای زیادی را به امام شافعی نسبت دادهاند که در اینجا به دو مورد از آنها اشاره خواهیم کرد:
۱ ـ «الاُم»، این کتاب از چهار مجلد تشکیل یافته وشامل صد وبیست وهشت سرفصل میباشد. ابن حجر پیرامون شمار سرفصلهای الام میگوید: صد وچهل وچند سرفصل است که با کتاب طهارات (پاکیزگیها) وسپس مبحث مربوط به نماز شروع وبه همین ترتیب ادامه مییابد وآن را بر اساس ترتیب ابواب فقهی تنظیم نموده است، مزنی شاگرد برجسته ایشان کتاب مزبور را مختصر کرده که همراه با اصل کتاب به چاپ رسیده است. برخی گمان بردهاند کتاب الام از نوشتههای شافعی نیست بلکه بویطی شاگرد شافعی آن را به رشته تحریر در آورده وربیع ابن سلیمان مرادی (یکی دیگر از شاگردانش) تغییراتی را در آن انجام داده است، ولی پژوهشگر کتاب "مناقب الشافعی" بیهقی [۷۲]وعلامه احمد شاکر نیز در تحقیق خود بر کتاب "الرساله" آن را مردود دانستهاند [۷۳].
نخستین کسیکه این دیدگاه را رد نموده ابوطالب مکی است که در کتاب "قوت القلوب) بدان اشاره کرده است [۷۴]. پس از وی ابوحامد غزالی در کتاب "احیاء علوم الدین ۲/۱۸۵" این موضوع را به اثبات رسانده وسپس تحقیقی نیز در این زمینه به رشته تحریر درآورده است.
چند کتاب دیگر هم به همراه کتاب الام به چاپ رسیده است از جمله:
۱ـ کتاب جماع العلم که در زمینه دفاع از سنت وعمل بدان بحث میکند.
۲ـ کتاب ابطال دلیل "استحسان" که شافعی آن را در رد فقهای حنفی مذهب نگاشته است.
۳ـ کتاب موارد اختلاف نظر شافعی وامام مالک.
۴ـ کتاب پاسخ به محمدبن حسن.
۲ ـ "الرساله جدید"، این کتاب که در یک مجلد بزرگ جای داده شده و ربیع بن سلیمان مرادی آن را از امام شافعی نقل نموده، از سوی علامه احمد شاکر تحقیق وبه زیور طبع آراسته است.
امام شافعی / در کتاب الرساله به قرآن، سنت وجایگاهش نسبت به قرآن، ارائه دلایل بر حجیت سنت، ناسخ ومنسوخ قرآن وسنت، علل احادیث، استناد به حدیث آحاد، تفکیک زمینه هایی که اختلاف نظر در آنها جایزاست ازدیگر زمینهها، ارائه دلیل بر تایید خبر آحاد، اجماع وافراد مورد اعتبار در انعقاد آن، قیاس، اقسام وشرایطش وبالاخره به اجتهاد، استحسان ودیگر مسائل پرداخته است.
ایشان /مقدمهای طولانی برای کتاب مزبور نوشته که بیانگر اعتقاد خوب و پسندیده وی میباشد ودر آن آمده است:
سپاس خدایی که آسمانها وزمین را آفرید وتاریکیها وروشنایی را نیز ایجاد کرد ولی کافران از برنامه پروردگارشان تجاوز میکنند. وسپاس خدایی که هرکس شکر یکی از نعمتهایش را به جا آورد، نعمتش افزون کند که باز شکر ایشان بر وی واجب میگردد. هیچ ستایشگری توانایی پی بردن به واقعیت عظمت وی را ندارد و او طوری است که خودش میفرماید و والاتر از ویژگیهایی میباشد که مخلوقاتش ایشان را بدان توصیف مینمایند.
خدا را چنان سپاس میگویم که شایسته عظمت وبزرگیش باشد، او را گونهای به فریاد میطلبم که هیچ تغییر وتحولی جز به اراده وی تحقق نمیپذیرد، هدایتی را از ایشان میجویم که انسان یهره مند از آن گمراه نخواهد شد و بخاطر گناهان گذشته وآینده بسان کسی از او آمرزش میخواهم که به بندگیش اعتراف کرده ویقین دارد که هیچ کس جز وی توان بخشیدن گناهان ونجاتش را ندارد و به یکتایی خدا وبندگی ورسالت محمدصنیزگواهی میدهم.
احمد شاکر مقدمهی بسیار ارزشمندی را برای کتاب الرساله نوشته که در آن به بررسی جایگاه علمی، رد کسانیکه صحت انتسابش را به شافعی زیر سؤال بردهاند وتوضیح علت نگارش آن از سوی شافعی، پرداخته است.
نوشتههای دیگری از جمله: کتاب المسند، السنن، پاسخ برهمنیها وآزمون جانکاه شافعی، احکام قرآن و کتابهای دیگری نیز به ایشان نسبت داده شده که پارهای از آنها از دست رفته وپارهای هم از سوی برخی علمای شافعی مذهب گردآوری شدهاند [۷۵].
[۷۲] مقدمه المناقب ۱/۳۳. [۷۳] الرساله ۹. [۷۴] قوت القلوب ۲/۲۲۷ ـ ۲۲۸. [۷۵] برای آگاهی بیشتر از تالیفات شافعی به کتاب: مناقب البیهقی ۱/۲۴۶ ـ ۲۴۵، توالی التاسیس ۱۴۷ ـ ۱۵۷، معجم الادباء ۱۷/۳۲۴ ـ ۳۲۷ والفهرست ابن ندیم ۲۹۵ ـ ۲۹۶.