روش امام شافعی در اثبات عقیده

فهرست کتاب

صفت پنچم: دست

صفت پنچم: دست

یکی دیگر از صفات ذاتی پروردگار دست است نصوص فراوانی از قرآن و حدیث خداوند را انگونه که شایسته ایشان است به این صفت متصف می‌نمایند.

خداوند می‌فرماید:

۱ـ ﴿قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّۖ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ ٧٥[ص: ۷۵].

ترجمه: «فرمود اى ابلیس چه چیز تو را مانع شد که براى چیزى که به دستان خویش خلق کردم سجده آورى آیا تکبر نمودى یا از [جمله] برترى‏جویانى».

۲ - ﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ يَدُ ٱللَّهِ مَغۡلُولَةٌۚ غُلَّتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْۘ بَلۡ يَدَاهُ مَبۡسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيۡفَ يَشَآءُ[المائدة: ۶۴]. «و یهود گفتند دست‏ خدا بسته است دستهاى خودشان بسته باد و به [سزاى ] آنچه گفتند از رحمت‏خدا دور شوند بلکه هر دو دست او گشاده است هر گونه بخواهد مى‏بخشد».

۳ ـ ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ ٱللَّهَ يَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَيۡدِيهِمۡۚ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِمَا عَٰهَدَ عَلَيۡهُ ٱللَّهَ فَسَيُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا ١٠[الفتح: ۱۰]. «در حقیقت کسانى که با تو بیعت مى‏کنند جز این نیست که با خدا بیعت مى‏کنند دست‏ خدا بالاى دستهاى آنان است پس هر که پیمان‏ شکنى کند تنها به زیان خود پیمان مى‏شکند و هرکه بر آنچه با خدا عهد بسته وفادار بماند به زودى خدا پاداشى بزرگ به او مى‏بخشد».

نمونه‌ای از سنت مطهر پیامبر ص

۱ـ حدیث ابو هریره س: «احْتَجَّ آدَمُ وَمُوسَى فَقَالَ لَهُ مُوسَى أَنْتَ آدَمُ الَّذِي أَخْرَجَتْكَ خَطِيئَتُكَ مِنْ الْجَنَّةِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ أَنْتَ مُوسَى الَّذِي اصْطَفَاكَ اللَّهُ بِرِسَالَاتِهِ وَبِكَلَامِهِ ثُمَّ تَلُومُنِي عَلَى أَمْرٍ قُدِّرَ عَلَيَّ قَبْلَ أَنْ أُخْلَقَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَحَجَّ آدَمُ مُوسَى مَرَّتَيْنِ».

«موسی و آدم به بحث و گفت وگو پرداختند: موسی گفت: تو پدر ما هستی اما با یک گناه ما را از بهشت بیرون آوردی، آدم هم گفت: تو فرستادی خدا هستی خداوند با دست خودش به تو تورات داده، آیا بر کاری مرا ملامت می‌کنید که چهل سال قبل از آفریدنم خداوند آنرا مقدر کرده بود، سپس پیامبر صفرمودند بدین علت آدم دو با بر موسی اقامه حجت کرد» [۷۰۶].

و احادیث فراوان دیگری که صفت دست را برای خداوند منان ثابت می‌کنند، برای دست یابی به آنها می‌توان به کتاب «التوحید ابن خزیمه» ۱/۱۱۹ نگاه کنید.

اهل سنت و جماعت در اثبات صفات تمام آیات و احادیث روایت شده را پذیرفته‌اند. ابو عثمان صابونی /می‌گوید: یاران سنت ـ خداوند زندگانشان را حفظ و مردگانشان را رحمت نماید ـ بر وحدانیت خداوند و رسالت محمد صشهادت می‌دهند، خداوند را با همان صفاتی می‌شناسند که خود در وصف خود فرموده یا محمد صدر اخبار صحیح بدان اشاره نموده است، و همچنین چیزهای را برای خداوند منان ثابت می‌کنند که خودش در قرآن یا پیامبرش صدر سنت آنرا برای حق تعالی ثابت کرده است، هرگز قائل به تشیبه خداوند به مخلوقاتش نیستند، می‌گویند: خداوند آدم را با دست خودش آفریده همان طور که قرآن می‌فرماید:

﴿قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّۖ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ ٧٥[ص: ۷۵]. ترجمه: «فرمود اى ابلیس چه چیز تو را مانع شد که براى چیزى که به دستان قدرت خویش خلق کردم سجده آورى آیا تکبر نمودى یا از [جمله] برترى‏جویانى».

کلام را از جایی خود منحرف نمی‌گردانند مثلاً دست را مانند معتزله ـ خداوند آنها نابود کند ـ بر نعمت یا قدرت حمل نمی‌کنند، یا مانند مشبه ـ خداوند آنها را رسوا کند ـ برای دست خدا کیفیت قائل نیستند، دست خدا را به دست مخلوقات تشبیه نمی‌نمایند.

خداوند اهل سنت را از تحریف و تبدیل و صورت دادن پناه داده بلکه تنها با شناختن و فهم کردن بر آنها نعمت ارزانی داده تا راه توحید و تنزیه را بپیمایند و قول به تعلیل و تشبیه را رها کنند و دنباله رو آیه ۱۱ سوره شوری باشند که:﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ [الشوری: ۱۱].

روایت شده که امام شافعی /به این صفت ایمان داشته و خداوند را بدونه تشبیه بنا به آیه به این صفت متصف فرموده است.

ابو یعلی با سند خودش از امام شافعی /نقل کرده که امام فرمودند: خداوند منان دارای اسماء و صفاتی است که در قرآن آمده و سنت مطهر رسول صاز آنها خبر داده‌اند...... بنا به دو آیه ذیل خداوند دو دست دارد:

۱- ﴿بَلۡ يَدَاهُ مَبۡسُوطَتَانِ[المائدة: ۶۴]. «بلکه هر دو دست او گشاده است».

۲- ﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِيعٗا قَبۡضَتُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِۦۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٦٧[الزمر: ۶۷]. آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند، در حالى که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او؛ خداوند منزّه و بلندمقام است از شریکیهایى که براى او مى‏پندارند».

ابن تیمیه اعتقاد امام شافعی /را ذکر می‌کند و آنرا به امام الحرمین (ابی حسن محمد بن عبدالملک کرخی) [۷۰۷]نسبت می‌دهد [۷۰۸].

[۷۰۶] مسلم کتاب قدر باب احتجاج آدم و موسی ۴/۲۰۴۲ و بخاری کتاب توحید باب کلم الله موسی تکلیما ۶/۲۷۳۰ [۷۰۷] فقیه و مفتی شافعیه بوده و به شهرهای فراوانی سفر کرده و تألیفات فراوانی دارد یکی از آنها کتاب « الفصول فی اعتقاد الأئمة الفحول » است. در آن دیدگاه سلف صالح را ذکر نموده. ایشان معتقد به قنوت نماز فجر نبودند، می‌گفت: چون حدیث صحیحی در این مورد روایت نشده و قصیده ای در اعتقاد به او نسبت می‌دهند که بیش از دو هزار بیت است و بر اشعریه و دیگران حمله کرده بدین علت اشاعره او را متهم به تجسیم می‌کنند. طبقات سبکی ۴/۱۳۷و طبقات شافعیه ابن شهبه ۱/۳۴۹ و البدایه و النهایه ۱۲/۲۲۹. [۷۰۸] مجموع فتاوی ۴/۱۷۵.