بحث اول: چکیدهی عقیده امام:
امام شافعی /یکی از سلف صالح این امت به شمار میآید و در این مورد راه آنها را پیموده است حتی با مخالفین مناظره داشته و علیه آنها جحت اقامه کرده و از او ثابت شده که بعضی از مخالفان فکری خود را که از روش سلف صالح پیروی نکردهاند تکفیر فرموده، دلیل بر تمسک امام به روش سلف این است که در تمام کتابهای ایشان خداوند را با همان صفاتی توصیف میکند که در قرآن و سنت صحیح روایت شدهاند بدون اینکه در مورد یکی از آنها راه تکییف یا تمثیل یا تعطیل یا تشبیه را پیموده باشد.
از ابن تیمیه در مورد دو مردی که در مورد صفات بحث میکردند پرسش به عمل آوردند، قضیه از این قرار بود: یکی میگفت: هر کس بگوید خدا در آسمان است گمراه است و دیگری میگفت: خداوند در مکانی منحصر نمیشود، در حالی که هر دو شافعی مذهب بودند؛ از ابن تیمیه پرسیدند عقیدهی امام شافعی /در این مورد چیست و حقیقت کدام است؟
امام فرمود: عقیده امام شافعی /مانند سلف صالح امت همچون مالک و ثوری و اوزاعی و ابن مبارک و احمد بن حنبل و اسحاق و فضیل بن عیاض و ابی سلیمان دارانی و سهل بن عبدالله تستری و دیگران بود، چون بین امام شافعی /و این أئمه در اصول دین اختلافی وجود نداشت.
همچنین ابو حنیفه روش اینها را برگزیده و اعتقاد همه اینها از اعتقاد اصحاب و تابعین سرچشمه گرفته بود و لب عقیده اصحاب در این خلاصه میشود که منطوق قرآن وسنت را بپذیرفتهاند.
امام شافعی /در ابتداء مقدمه الرساله میفرماید: سپاس خداوندی که دارای همان صفاتی است که خود بیان فرموده و بالاتر از توصیف مخلوقات است [۶۳۸].
امام /بیان فرموده که خداوند با همان صفاتی متصف میشود که در قرآن ذکر شده یا بر زبان پیامبرشصجاری گشته [۶۳۹].
از این نص و نصوص دیگر به مذهب امام پی میبریم و همچنین متوجه میشویم که مذهبش از بدعت و گمراهیهای اهل کلام که در کتابههایشان ذکر شده و آنرا دین میدانند سالم است، همانطور که ابو یعلی با سندش از یونس بن عبدالاعلی مصری نقل کرده که گفته: از امام ابا عبدالله محمد بن ادریس شافعی /شنیدم وقتی که در مورد صفات از او پرسیدند میفرمود: خداوند دارای اسماء و صفاتی است که در قرآن آمدهاند یا سنت مطهر از آن خبر دادهاند، هر کس که بر او اقامه جحت شده باشد نمیتواند اسماء ذکر شده در قرآن و سنت را رد کند، اگر بعد ار اقامه جحت مرتکب چنین کاری شد از دائره اسلام بدر میرود. اما اگر قبل از اقامه جحت باشد به خاطر جهل و نادانی معذور است چون اسماء با عقل و تفکر قابل درک نیستند.... یعنی اسمائی که در قرآن بیان شدهاند یا در سنت بدانها خبر داده شده به دام عقل و تفکر انسانی در نمیآیند و انسان با عقل نمیتواند به آنها پی برد، در نتیجه هیچ کس قبل از اقامه جحت و خبر دار نشدن تکفیر نمیشود، اما اگر در خبری وارد شد که در حکم مشاهده بود بر شنونده واجب است بدان تسلیم شود و به صحتش شهادت بدهد همنطور که از رسول خداصدیده و شنیده باشد، اما این صفات برای خدا ثابت میگردد و تشبیه نفی میشود همانطور که خداوند میفرماید:
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ﴾[الشوری: ۱۱].
بیهقی با سندش از سعید بن اسد روایت کرده، ابن اسد به شافعی /گقت: در مورد حدیث رؤیت چه میفرماید؟
فرمود: ای ابن اسد، در مورد من اینگونه قضاوت کن، زنده باشم یا مرده، هر حدیثی که از رسول خداصبه صحت رسیده باشد من بدان فتوا میدهم هر چند آنرا هم ندیده باشم [۶۴۰].
ابن کثیر میفرماید: از ربیع و چند نفر از یاران شافعی /روایت شده که امام هنگام خواندن آیات یا احادیث صفات بدون صورت دادن و تعطیل و تشبیه کردن و تحریف از روش سلف صالح آنرا میپذیرفت [۶۴۱].
از امام محمد بن شهاب زهری و مکحول در مورد تفسیر آیات صفات سؤال شد؟ فرمودند: همنگونه که ذکر شدهاند.
نمونه این کلام از مالک و لیث و ثوری روایت شدهاند [۶۴۲].
در بیانات گذشته مذهب امام شافعی /در مورد اسماء روشن شد، میتوان آنرا در چند قواعد ذیل خلاصه نمود:
۱ـ هر صفتی که قرآن بدان نطق کرده یا سنت صحیح دال بر آن هستند بدون تشبیه و تعطیل همینطور که در آیه:﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ﴾[الشوری: ۱۱]. بیان شده برای خداوند ثابت میشود.
۲ـ تشبیه به مخلوقات از خدا نفی میشود و حقیقت صفات ثابت میگردد.
۳ـ در مجالی که عقل حق کاویدن ندارد فرو نمیرویم و از درک کیفیت آنها قطع امید میکنیم همانگونه که ابن ابی حاتم با سندش از ابی اسحاق بن محمد روایت کرده که از شافعی /شنیده که فرموده: عقل هم مانند چشم دارای حد و مرزی است تا سر مرز خود میتواند حرکت کند.
[۶۳۸] امام میفرماید: ستایش خدایى را که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکیها و روشنایى را پدید آورد با این همه کسانى که کفر ورزیدهاند [غیر او را] با پروردگار خود برابر مىکنند. سپاس پروردگاری شکر نعمت هایش تنها با نعمتی از سوی خودش به جا آورده میشود. برای شکر نعمت گذشته باید نعمت دیگری ایجاد شود تا با نعمت تازه نعمت گذشته را سپاس گوید ، هرگز توصیف کنندگان به حقیقت عظمت خداوند دست پیدا نمیکنند ، دارای همان صفاتی است که خود بیان فرموده و بالاتر از توصیف مخلوقات است. [۶۳۹] مجموع فتاوی ۵/۲۵۶. [۶۴۰] الاعتقاد ۱۳۱ و المناقب ۱/۴۲۱. [۶۴۱] البدایة و النهایة ۱۰ / ۲۶۵. [۶۴۲] به شرح اصول اعتقاد اهل السنة و الجماعة نگاه کنید ۳/۴۳۱.