روش امام شافعی در اثبات عقیده

فهرست کتاب

بحث دوم: مراتب قضا و قدر

بحث دوم: مراتب قضا و قدر

و ایمان به‌ قدر متضمن ایمان به‌ مراتب چهارگانه‌ آن است:

نخست: علم و آگاهی خداوند به‌ هر چیزی قبل از اینکه‌ به‌ وجود بیاید، خداوند سبحان به‌ هر موجود و معدوم و ممکنات و مستحیلاتی آگاهی دارد، خداوند سبحان آگاهی دارد به‌ هر آنچه‌ رخ داده‌ و رخ می‌دهد، و آنچه‌ رخ نداده‌ اگر قرار بر این می‌بود که‌ رخ دهد پس هر آنجور که بوده‌‌ رخ می‌داد، و از جمله‌ی آنها این است که‌ خداوند به‌ کردار بندگان آگاهی دارد قبل از اینکه‌ آن را انجام دهند ودلیل این این مرتبه‌ قول خداوند است که‌ می‌فرماید:﴿لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا[الطلاق: ۱۲]. ترجمه: «تا بدانید که خدا بر هر چیزى تواناست و به راستى دانش وى هر چیزى را در بر گرفته است».

و می‌فرماید:﴿عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِۖ لَا يَعۡزُبُ عَنۡهُ مِثۡقَالُ ذَرَّةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ[سبأ: ۳]. ترجمه: «[همان] داناى نهان[ها] که هموزن ذره‏اى نه در آسمانها و نه در زمین از وى پوشیده نیست و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن است».

و می‌فرماید:﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱهۡتَدَىٰ[النجم: ۳۰]. ترجمه: «پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاه‏تر است».

و می‌فرماید:﴿هُوَ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِذۡ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَإِذۡ أَنتُمۡ أَجِنَّةٞ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡۖ فَلَا تُزَكُّوٓاْ أَنفُسَكُمۡۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱتَّقَىٰٓ[النجم: ۳۲]. «وى از آن دم که شما را از زمین پدید آورد و از همان‏گاه که در شکمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاک مشمارید او به [حال] کسى که پرهیزگارى نموده داناتر است».

و در واقع آیاتی که‌ بیانگر این مرتبه‌ هستند بسیار فراوانند.

مرتبه‌ی دوم: ایمان به‌ اینکه‌ خداوند هر چیزی را در لوح المحفوظ نوشته‌ است.

خداوند متعال می‌فرماید:﴿مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ أَن نَّبۡرَأَهَآۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٢٢[الحدید: ۲۲]. «هیچ مصیبتى نه در زمین و نه در نفسهاى شما [به شما] نرسد مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم در کتابى است این [کار] بر خدا آسان است».

و می‌فرماید:﴿وَكُلَّ شَيۡءٍ أَحۡصَيۡنَٰهُ فِيٓ إِمَامٖ مُّبِينٖ[یس: ۱۲]. و ترجمه: «هر چیزى را در کارنامه‏اى روشن برشمرده‏ایم».

و می‌فرماید:﴿وَكُلُّ شَيۡءٖ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ ٥٢ وَكُلُّ صَغِيرٖ وَكَبِيرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣[القمر: ۵۲-۵۳]. ترجمه: «و هر چه کرده‏اند در کتابها[ى اعمالشان درج] است * و هر خرد و بزرگى [در آن] نوشته شده».

و می‌فرماید:﴿وَمَا تَكُونُ فِي شَأۡنٖ وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيۡكُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِيضُونَ فِيهِۚ وَمَا يَعۡزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَلَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكۡبَرَ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٍ ٦١[یونس: ۶۱]. «در هیچ حال (و اندیشه‏اى) نیستى، و هیچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى‏کنى، و هیچ عملى را انجام نمى‏دهید، مگر اینکه ما گواه بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن مى شوید! و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى‏ماند؛ حتّى به اندازه سنگینى ذرّه‏اى، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه (همه آنها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است!».

و سایر آیات و احادیثی که‌ بر این امر دلالت می‌کنند.

مرتبه‌ سوم: ایمان به‌ اینکه‌ خداوند دارای مشیتی نافذ و قدرتی شامل است.

خداوند متعال می‌فرماید:﴿وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٩[التکویر: ۲۹]. ترجمه: «و تا خدا پروردگار جهانیان نخواهد [شما نیز] نخواهید خواست».

و می‌فرماید:﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰ[الأنعام: ۳۵]. ترجمه: «و اگر خدا مى‏خواست قطعا آنان را بر هدایت گرد مى‏آورد پس زنهار از نادانان مباش».

و می‌فرماید:﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ ٱلنَّاسَ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ ١١٨[هود: ۱۱۸]. ترجمه: «و اگر پروردگار تو مى‏خواست قطعا همه مردم را امت واحدى قرار مى‏داد در حالى که پیوسته در اختلافند».

و امثال این آیه‌ها در قرآن فراوان هستند.

مرتبه‌ی چهارم: مرتبه‌ی خلق است و آن هم عبارت است از ایمان داشتن به‌ اینکه‌ خداوند سبحان خالق هر چیزی است، پس او خالق هر عمل و عاملی و هر حرکه‌ و محرکی و هر سکونت و سکوتی است.

و هیچ ذره‌ای در آسمانها و زمین یافت نمی‌شود مگر اینکه‌ آن خداوند سبحان - که‌ هیچ خالق و پروردگاری غیر از او وجود ندارد - خالق آن و خالق تمامی حرکات و آرامش و سکونت آن است.

خداوند متعال می‌فرماید:﴿ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ ٦٢[الزمر: ۶۲]. ترجمه: «خدا آفریدگار هر چیزى است و اوست که بر هر چیز نگهبان است».

و می‌فرماید:﴿وَهُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ[یس: ۸۱]. «آرى اوست آفریننده دانا».

و می‌فرماید:﴿وَخَلَقَ كُلَّ شَيۡءٖ فَقَدَّرَهُۥ تَقۡدِيرٗا[الفرقان: ۲]. ترجمه: «و هر چیزى را آفریده و بدان گونه که درخور آن بوده اندازه‏گیرى کرده است».

و می‌فرماید:﴿وَٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَمَا تَعۡمَلُونَ ٩٦[الصافات: ۹۶]. «با اینکه خدا شما و آنچه را که برمى‏سازید آفریده است».

و داخل همین قسم می‌شود ایمان به‌ اینکه‌ خداوند خالق بندگان و اعمال و کردار آنها است.

شیخ الاسلام ابن تیمیه‌ می‌گوید:

کردار و گفتار و طاعات و معاصی قائم به‌ عبد هستند و به‌ مشیت و قدرت او به‌ وجود می‌آیند و همان عبد است که‌ متصف به‌ آن فعل می‌شود و به‌ عملی برمی خیزد که‌ حکم آن به‌ او باز می‌گردد و آن عمل از خدا است به‌ این معنی که‌ خداوند آن عمل قائم به‌ عبد را خلق می‌کند‌ و آن را به‌ عنوان کردار و کسب او قرار میدهد. همچنانکه‌ مسببات را به‌ اسباب خلق می‌کند، پس مسببات نسبت به‌ خدا مخلوق حساب می‌شوند و نسبت به‌ عبد هم همانند صفت قائم به‌ او و به‌ وجود آمده‌ به‌ قدرت و کسب او حساب می‌شود.

همچنانکه‌ اگر بگوییم این میوه‌ از آن درخت است و این کشت از آن زمین است به‌ معنی این است که‌ از آن به‌ وجود آمده‌ و اگر بگوییم آنها از خداوند هستند به‌ این معنی است که‌ خداوند آن را از درخت و زمین خلق کرده‌، میان این دو جمله‌ هیچ گونه تضاد و‌ تفاوتی وجود ندارد [۸۱۴].

و سفارینی /می‌گوید: و خلاصه‌ی مذهب سلف و محققین اهل سنت این است که‌ خداوند متعال توانایی و اراده‌ و کردار عبد را خلق می‌کند و عبد هم فاعل حقیقی و به‌ وجود آورنده‌ی فعل خویش است؛ و خداوند سبحان عبد را فاعل و به‌ وجود آورنده‌ی آن فعل قرار داده‌ است، خداوند متعال می‌فرماید:﴿وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا ٣٠[الإنسان: ۳۰].

«و تا خدا نخواهد [شما] نخواهید خواست قطعا خدا داناى حکیم است» [۸۱۵].

و شیخ حافظ حکمی /می‌گوید: و بندگان بر اعمال خود توانایی دارند و آنها دارای مشیت هستند و خداوند متعال خالق آنها و خالق توانایی و مشیت و گفتار و کردار آنها است و خداوند متعال آن کردارها را به‌ آنها داده‌ و آنها را بر آن توانایی بخشیده‌ و آن را قائم به‌ آنها نموده‌ است و به‌ طور حقیقی به‌ آنها نسبت داده‌ است و طبق توانایی خودشان مکلف شده‌اند و مطابق آن پاداش می‌گیرند و مورد معاقبه‌ قرار می‌گیرند و خداوند جز در حد قدرت و توانآیهایی که‌ به‌ انسانها داده‌ است آنها را مکلف ننموده‌، و خداوند اینها را در کتاب و سنت به‌ ثبت رسانده‌ و آنها را بدان توصیف نموده‌ است، سپس اعلام داشته‌ که‌ بشر بر چیزی توانایی ندارد مگر اینکه‌ خداوند او را توانایی بخشد و چیزی نمی‌خواهد مگر اینکه‌ خدا آن را بخواهد و کاری را انجام نمی‌دهند مگر اینکه‌ خداوند آنها را انجام دهنده‌ی آن کار قرار بدهد، همچنانکه‌ خداوند در جاهای بسیاری از قرآن به‌ این نکته‌ اشاره‌ کرده﴿مَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِيۖ وَمَن يُضۡلِلۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ١٧٨[الأعراف: ۱۷۸].‌ ترجمه: «هر که را خدا هدایت کند او راه ‏یافته است و کسانى را که گمراه نماید آنان خود زیانکارانند» [۸۱۶].

این مختصری از عقیده‌ی اهل سنت و جماعت در رابطه‌ با قضا و قدر و کردار بندگان بود [۸۱۷].

[۸۱۴] الارشاد الی صحیح الاعتقاد (۲۷۴) [۸۱۵] لوامع الانوار البهیة ۱/۳۱۳ نوشته‌ی سفارینی. [۸۱۶] معارج القبول ۲/۳۴۸. [۸۱۷] برای اطلاعات بیشتر به‌ کتاب " شفاء العلیل " نوشته‌ی ابن قیم و جلد هشتم مجموع الفتاوی و معارج القبول ۲/۳۲۸ و شرح الطحاویة ۲۴۸ مراجعه‌ فرمایید.