ملازمت با محمد بن حسن بعد از آزادی
بعد از اینکه شافعی /از اتهامات وارده تبرئه شد حدود پنچ سال در منزل محمد بن حسن سکنی گزید و علم اهل عراق را از او فرا گرفت، همه احادیث و نوشتهها و سمعیات او را آموخت حتی خودش میفرماید: بار یک شتر کتاب را از محمد بن حسن شنیدم.
هرچند میان شافعی /و محمد بن حسن اختلافات و مناظراتی به وجود آمد چون مذهب حنفی و شافعی اختلافات اساسی با هم دارند ولی امام خیلی از او تعریف و تمجید میکرد و اختلافات مذهبی هرگز درون شافعی /را نسبت به ایشان مکدر نساخته و مدام از وی تمجید می نمود.
امام در مورد او میفرماید: به جز محمد بن حسن هیچ فرد چاقی ندیدم که دانا و عاقل و فقیه باشد [۳۴].
بازهم میفرماید: هیچ انسانی را ندیدم که در هنگام سؤال پرسیدن چهرهاش را به هم نزند مگر محمد بن حسن که همیشه و با هر سؤالی خوشحال میشد [۳۵].
اما با وجود محبت و احترامی که برای ایشان قائل بود هرگز هنگام طرح مسائل علمی و مخالفت در مسائل اختلافی، رد و مناظره با ایشان را فراموش نمیکرد بدین علت وقتی از حلقه درس فارغ میشد با شاگردانش به بحث و گفت و گو میپرداخت. محمد بن حسن خیلی دوست داشت با امام مناظره کند و هر وقت امام را به مناظره دعوت میکرد، امام به دعوتش لبیک میگفت و به میدان میآمد وبر روی صندلی مناظره در مقابل استاد قد علم میکرد، مناظرات گوناگونی بین استاد و امام در حضور هارون رشید و یا در حلقه تدریس استاد رخ داده که تأریخ آنها را به ثبت رسانده تا بیان کند اختلاف بزرگان چگونه و با چه ادبی حل و فصل شده است. هر چند امام همه کتابهای استادش را جمع آوری کرده ولی هیچ کدام از نظرات استاد را بدونه دلیل و مدرک نپذیرفته و اگر در جاهای با دلیل استاد مخالفت کرده به رد آنها پرداخته و نظریه استادش را چالش کشانیده است، امام میفرماید: برای به دست آوردن کتابهای امام شست درهم را پرداخت نمودم سپس همه آنها را با دقت مطالعه کردم، در هر مسئلهای که با امام مخالف بودم در کنار آن حدیثی در رد استاد روایت کردهام [۳۶].
این است ویژگی سلف صالح امت اسلامی که تقلید را رها میکردند و برای پذیرفتن هر چیزی تنها خواستار دلیل و حریص بر آن بودند هرچند با نظر و دیدگاه امامشان مخالفت کنند، با این روش نیکو امت اسلامی قلههای معرفت و بزرگی را فتح کردند و سنت را به گوش جهانیان رسانیدند یعنی یکی از خطر ناک ترین اسباب ارتجاع و نابودی، تعصب برای مذهب معین در صورت مخالفت آن با دلیل صحیح و صریح میباشد نتیجه این میوه شوم است که امت اسلامی در جهالت غوطه ور شده و به بدعت و اماته سنت رسول خدا صرو آورده است.
[۳۴] مناقب بیهقی ۱/ ۱۵۹ [۳۵] مناقب بیهقی ۱/۱۵۹ [۳۶] آداب الشافعی ۳۳