مقدمه: عقیده سلف در مورد اسماء و صفات:
روش اهل سنت و جماعت در باب اسماء و صفات خداوند چنین است که خدا را با همان صفاتی که خودش در وصف خود یا رسول صفرمودهاند بدون تأویل و کیفیت قرار دادن و تمثیل و تشبیه توصیف میکنند. بنا به آیه ۱۱ سوره شوری:
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ﴾[الشوری: ۱۱]. ترجمه: «هیچ چیزى مانند او نیست و اوست شنواى بینا».
ابو عثمان صابونی میگوید: یاران سنت ـ خداوند زندگانشان را حفظ و مردگانشان را رحمت کند ـ بر وحدانیت خداوند و رسالت محمد صشهادت میدهند، خداوند را با همان صفاتی میشناسند که خود در وصف خود فرموده یا محمد صدر اخبار صحیح بدان اشاره نموده است، و همچنین چیزهای را برای خداوند منان ثابت میکنند که خودش در قرآن یا پیامبرش صدر سنت آنرا برای حق تعالی ثابت کرده است، هرگز قائل به تشیبه خداوند به مخلوقاتش نیستند، میگویند: خداوند آدم را با دست خودش آفریده همان طور که قرآن میفرماید:
﴿قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّۖ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ ٧٥﴾[ص: ۷۵]. «فرمود اى ابلیس چه چیز تو را مانع شد که براى چیزى که به دستان خویش خلق کردم سجده آورى آیا تکبر نمودى یا از [جمله] برترىجویانى».
کلام را از جایی خود منحرف نمیگردانند مثلاً دست را مانند معتزله ـ خداوند آنها نابود کند ـ بر نعمت یا قدرت حمل نمیکنند، یا مانند مشبه ـ خداوند آنها را رسوا کند ـ برای دست خدا کیفیت قائل نیستند، دست خدا را به دست مخلوقات تشبیه نمینمایند.
خداوند اهل سنت را از تحریف و تبدیل و صورت دادن پناه داده بلکه تنها با شناختن و فهم کردن بر آنها نعمت ارزانی داده تا راه توحید و تنزیه را بپیمایند و قول به تعلیل و تشبیه را رها کنند و دنباله رو آیه ۱۱ سوره شوری باشند:﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ﴾[الشوری: ۱۱].
در مورد تمام صفاتی که قرآن آنها را ذکر کرده و در اخبار صحیح روایت شدهاند چنین عقیدهای داشتند... هیچ کدام از صفات را به صفات آفریده شدهها تشبیه نمیکردند، بلکه تمام سخن را به قول خدا و رسولش میرساندند بدون اینکه چیزی بیفزایند یا مطلبی بدان ضمیمه کنند یا برای آن کیفیتی قرار دهند یا به تشبیه و تمثیل رو آورند و از تحریف و تبدیل هم فرسنگها فاصله داشتند و هرگز مفاهیمی که در لغت عرب از لفظ فهمیده میشود بر نمیداشتند و آنرا تأویل نمیکردند بلکه لفظ را بر ظاهر حمل میکردند [۶۳۳].
ابن تیمیه/میفرماید:
مذهب سلف این است که خداوند را همانگونه توصیف میکنند که خود در قرآن توصیف فرموده یا رسول اکرم ص در سنت از آن خبر داده است، هرگز به تحریف و تأویل و تعطیل و تمثیل رو نمیآوردند. روشن است توصیفات خداوند حقیقت دارند و از لغز و معما و غیره بدور هستند، بلکه مخاطب کلام را همانند هدف متکلم فهم میکند مخصوصاً اگر متکلم در بیان و دلالت و راهنمای از همه داناتر و فصیحتر باشد، او خداوندی است که نه در صفات نه در افعال به هیچ کدام از مخلوقاتش نمیماند، همانگونه که یقین داریم خداوند دارای صفات و افعال است یقین هم داریم که خداوند در ذات خود صفات حقیقی دارد و هیچ کس و چیزی مثل او نیست و هرچیزی که موجب نقص و حدوث خداوند باشد از آن منزه است، خداوند شایسته کمالی است که بعد از آن کمالی نیست [۶۳۴].
ابن کثیر میفرماید: در مورد آیه:﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ﴾[الأعراف: ۵۴] [۶۳۵]. دیدگاهای مختلفی وجود دارد که در اینجا مجال بسط و تفصیل آنها نیست، تنها به این اشاره میکنم که در این مورد روش سلف صالح مانند مالک و اوزاعی و ثوری و لیث و ابی سعد و شافعی و احمد و اسحاق بن راهویه و دیگر ائمه از گذشته تا حال چنان بوده، که عبارت است از واگذاری آن به همان گونه که ثابت شده است، بدور از بیان چکونگی آن, و بدور از تشبیه کردن و تعطیل نمودن و بیان کیفیت آن، آنطور که در ذهن مشبهین خطور میکند، چرا که این امور در مورد خداوند شایسته نیست و خداوند مثل و مانندی ندارد و به چیزی تشبیه نمیشود، خداوند شنوا و بینا است به همان طور که از ائمه ثابت شده است.
یکی از ائمه به نام نعیم بن حماد استاد بخاری فرموده: کسی که خدا را به مخلوقات تشبیه کند یا منکر صفات باشد کفر ورزیده است، در اوصافی که خدا و رسولشصبیان نمودهاند تشبیهی دیده نمیشود. هر کس خدا را بر اساس همان صفاتی که در قرآن و سنت صحیح وجود دارد توصیف نماید و نقص و ضعف را از خدا نفی کند روش هدایت یافتهگان را پیموده است [۶۳۶].
این خلاصه عقیده سلف صالح بود در مورد اسماء و صفات، اما روشی که در اثبات و نفی پیمودهاند بنا بر قرآن و سنت است که در باب گذشته آنرا بیان کردیم [۶۳۷].
[۶۳۳] عقیده اصحاب الحدیث ۱۰۶. [۶۳۴] مجموع الفتاوی ۵/۲۶. [۶۳۵] ایه ۵۴ سوره اعراف. سپس بر عرش [جهاندارى] استیلا یافت [۶۳۶] تفسیر ابن کثیر ۲/۲۲۰ [۶۳۷] برای شناختن روش سلف صالح در مورد صفات به کتاب دراسات فی الاسماء و الصفات محمد امین شنقیطی مراجعه فرماید.