فصل اول: حقیقت ایمان و ورود اعمال در مفهوم آن
اهل سنت بر این امر اتفاق نظر دارند که مفهوم ایمان شامل اعتقاد درونی، تلفظ به زبان و عمل به واجبات وفرایض میگردد، و به وسیله عبادات افزایش وبا نافرمانیها کاهش مییابد.
امام بغوی/ در این باره میفرماید: از نظر صحابه، تابعین و دانشمندان اهل سنت اعمال و کردارها داخل مفهوم ایمان است، و میگویند: ایمان عبارت از گفتار، کردار وعقیده میباشد که با عبادات فزونی یافته و با نافرمانیها کاهش مییابد [۲۸۵].
امام ابو عبید قاسم بن سلّام/میگوید: آنچه اهل سنت بدان اعتقاد دارد اینکه: ایمان با مجموع نیت، گفتار و کردار تحقق یافته و دارای درجات متفاوتی است [۲۸۶].
امام محمد بن حسن آجری/در این راستا چنین میفرماید: بدانید که ـ خدا ما وشما را مشمول رحمت خویش قرار دهد ـ آنچه علمای مسلمان بر آن اتفاق دارند اینکه: ایمان بر همه مردم واجب و عبارت از تصدیق درونی، اقرار زبانی و اعمال بیرونی است.
سپس بدانید که: بر اساس نصوص کتاب، سنت و آراء علما، شناخت و تصدیق درونی بدون تایید زبانی تحقق نمییابد و شناخت درونی وتلفظ نیز بدون اعمال ظاهری فاقد اعتبار است ولی هرگاه این سه خصلت در شخصی با هم گردآمدند مؤمن به شمار میآید [۲۸۷].
حافظ ابوالقاسم اللالکائی نیز در این زمینه میفرماید: از آنچه از پیامبر خدا روایت شده چنین برداشت میشود که: ایمان با مجموع تلفظ زبانی، اعتقاد درونی وکردار ظاهری تحقق مییابد. آنگاه به روایات زیادی از صحابه، تابعین وفقها اشاره میکند که مجال پرداختن بدانها وجود ندارد [۲۸۸].
از امام بخاری/ روایت شده که: بیش از یک هزار نفر دانشمند را ملاقات نموده ام...همگی معتقد بودند که دین عبارت از گفتار وکردار میباشد [۲۸۹].
چنانکه اشاره شد امام بغوی اجماع علما را در این باره نقل میکند. ابن عبدالبر/نیز در کتاب التمهید بدان اشاره نموده و میگوید: همه فقها ومحدثین بر این امر اتفاق نظر دارند که ایمان با مجموع گفتار و کردار تحقق یافته و عمل هم بدون نیت و اعتقاد درونی فاقد اعتبار و ارزش است، واز نظر ایشان ایمان با انجام کارهای خوب و پسندیده افزایش و با نافرمانیها کاهش مییابد وهمه فرمانبرداریها ایمان محسوب میگردد [۲۹۰].
بیهقی در کتاب الاعتقاد به اسامی آن دسته از صحابه، تابعین و دیگر بزرگان دین اشاره میکند که دارای چنان دیدگاهی بودهاند و این هم صحت سخن کسانی را به اثبات میرساند که اجماع مزبور را نقل نمودهاند [۲۹۱].
این امر نه تنها در میان اهل سنت جای اختلاف نیست که به عنوان یکی از ویژگیهای اساسی ایشان نیز قلمداد شده و آنها را از گروههای منحرف و گمراه تمایز میبخشد، امام عبدالله بن امام احمد بن حنبل–رحمهما الله- با سند خویش از عبدالرزاق نقل میکند که: معمر، ابن جریج، ثوری، مالک وابن عیینه معتقد بودند: ایمان گفتار و کرداربوده و قابل افزایش و کاهش میباشد، عبدالرزاق خودش میگوید: من نیز چنان اعتقادی دارم و اگر از آن سرپیچی نمایم گمراه گشته و از زمره هدایت یافتهگان بیرون میروم [۲۹۲].
شیخ الاسلام ابن تیمیه /هم در زمینه میگوید: ولذا اعتقاد به ورود قول و عمل در مفهوم ایمان جزو شعائر اهل سنت محسوب شده و افراد زیادی اجماع ایشان را بر آن گزارش کردهاند [۲۹۳].
اهل سنت این اجماع و اتفاق نظر را با تعابیر مختلفی بیان نمودهاند:
برخی میگویند: ایمان مجموع گفتار و کردار است.
عدهای میگویند: ایمان با سه خصلت گفتار، کردار و نیت تحقق مییابد.
برخی دیگر میگویند: ایمان عبارت از قول، عمل، نیت و پیروی از سنت است.
گروهی هم این تعبیر را بکار بردهاند که ایمان تلفظ زبانی، اعتقاد درونی، و اعمال ظاهری میباشد [۲۹۴].
و گاهی نیز میگویند: ایمان گفتار، کردار و عقیده است [۲۹۵].
ابن تیمیه در ادامه میگوید: آن دستهای که در تعریف ایمان دو شرط قول و عمل را در نظر گرفتهاند، مقصودشان از قول، قول قلب و زبان و از عمل، عمل قلب و اعضای ظاهری است، کسیکه شرط اعتقاد را بدان افزوده بدین سبب بوده که به اعتقاد وی قول تنها گفتار ظاهری را میرساند و یا اینکه بیم چنین احتمالی داشته و لذا قید اعتقاد را نیز بدان اضافه کرده است.گروهی که با تعبیر قول وعمل ونیت از آن یاد کردهاند به خاطر آن بوده که به باور ایشان قول شامل اعتقاد درونی و گفتار زبانی هم میگردد.
و لی گاهی عمل نیت را در بر نمیگیرد و لذا قید نیت را در تعریف ایمان لحاظ کردهاند، آنهایی که قید پیروی از سنت را بدان افزودهاند بدین خاطر بوده که هیچ گفتار و کرداری جز در صورت اتباع سنت مورد پسند و پذیرش خداوند قرار نمیگیرد.نکته قابل توجه اینکه هیچکدام از آنها اقوال و اعمال را به صورت مطلق بکار نبردهاند بلکه مقصودشان گفتارها و کردارهای مشروع است، و هدفشان نیز از لحاظ کردن قید قول و عمل در تعریف ایمان رد دیدگاه مرجئه است که تنها قول را در مفهوم ایمان معتبر میدانند، ایشان هم در رد آنان گفتهاند بلکه ایمان با هردو شرط قول و عمل تکامل مییابد و بالاخره آنان که ایمان را چهار بخش دانستهاند مراد خویش را توضیح دادهاند، چنانچه وقتی پیرامون ایمان از سهل بن عبدالله تستری سؤال شد، در پاسخ گفت: ایمان عبارت از گفتار، کردار، نیت و اتباع سنت است، زیرا اگر گفتار بدون کردار باشد کفر، اگر گفتار و کردار بدون نیت باشد نفاق و اگر هم گفتار، کردار ونیت بدون اتباع سنت باشد بدعت محسوب میگردد [۲۹۶].
پیشینیان این امت–رحمهم الله- برای اثبات مدعای خویش نصوص بسیاری از کتاب وسنت را مورد استناد قرار دادهاند، زیرا ایشان جز در صورت وارسی و فهم کامل نصوص شریعت در هیچ زمینهای به اظهار نظر نمیپردازند که به امید خدا در حین بررسی دیدگاه امام شافعی پیرامون این موضوع به پارهای از آنها اشاره خواهیم نمود [۲۹۷].
[۲۸۵] شرح السنة۱/۳۸. [۲۸۶] الایمان ابو عبید۶۶. [۲۸۷] الشریعة اثر آجری۱۱۹. [۲۸۸] شرح اصول اعتقاد اهل السنة والجماعة۴/۸۳۰. [۲۸۹] همان۱/۱۷۳و فتح الباری۱/۴۷. [۲۹۰] التمهید۹/۲۳۸. [۲۹۱] الاعتقاد۱۸۰. [۲۹۲] السنة۱/۳۰۷، حدیث شماره ۷۲۶. [۲۹۳] الایمان۲۹۲. [۲۹۴] همان۱۶۲. [۲۹۵] شرح السنة۱/۳۹. [۲۹۶] همان۱۶۳. [۲۹۷] الشریعة آجری۱۱۹.