فصل اول مقدمۀ مؤلف
﴿وَنَفۡسٖ وَمَا سَوَّىٰهَا٧ فَأَلۡهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقۡوَىٰهَا٨ قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَكَّىٰهَا٩ وَقَدۡ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا١٠﴾ [الشمس: ٧-١٠].
سوگند به جان، و آنکه جان را پرداخته، و بدکاری و پرهیزکار بودنش را به او الهام کرده. هر که جان مصفا کرد رستگارشد. و هر که آنرا بیالود زیانکار گشت.
یادداشتی بر: چاپ سوم
چند سال پیش چاپ اول این کتاب منتشر شد و من در آن، بعضی از خاطرهها و افکار و آزمایشهای مربوط به روانانسانی را، با مقایسه و مقارنه میان طرز فکر اسلام و نظریات مادی غرب ـ چه در اصول و کلیات طرز فکر، و چه درفروع و تفصیلات آن ـ یادداشت و ضبط کرده بودم.
در این چاپ هم صلاح در آن دیدم که کتاب را من حیث المجموع بر همان حالت قبلی باقی بگذارم. البته تغییراتجزیی و کوچکی در آن بوجود آمد، ولی این تغییرات، مطلبی از مسائل اساسی آنرا تغییر نمیدهد، و من امیدوارم کهبحث در این موضوع، شامل همه جوانب بررسیهای روانی و اجتماعی اسلامی باشد.
من در حالیکه برای چاپ جدید کتاب مراجعهای به آن میکردم، متوجّه شدم که این موضوع شامل مسائلی میشودکه میتوان آنها را خطوط اصلی و مواد نخستین نظریه اسلامی درباره روان انسانی، نام نهاد. و ما ــ باتجزیه و تحلیلبیشتر میتوانیم طرز فکر کامل اسلامی را درباره روان انسانی که شامل همه فعالیتها و کوششهای انسانی میشود، بدست بیاوریم...
باز من امیدوارم که خداوند، در روزگار نزدیکی، بهمن توفیق دهد که به این بحث و بررسی بپردازم و شاید که این آرزو، به یاری خدا جامه عمل به خود بپوشد.
و الله ولی التوفیق.
قاهره ـ محمّد قطب١٩٦٥ ـ م