مهمترین امتیاز اسلام
مهمترین امتیاز اسلام این است که موجود بشری را آنچنان که هست، مورد توجّه قرار میدهد و مانند نظامهای خیالی، نمیکوشد که آدمی را بر چیزی خارج از طبیعت او مجبور بنماید و در عین حال تا آخرین سرحد امکان به تهذیب طبیعتآدمی توجّه میکند، بدون اینکه چیزی از انگیزههای فطری او را سرکوب کند و یا اینکه فرد را، میان فشاری که از ناحیه اینانگیزهها بر او وارد میآید و میان نمونههای عالی که برای او ترسیم میکند، خُرد کرده و در هم بکوبد.
انسان در نظر اسلام موجودی است که نه از جنس فرشته است و نه از نوع شیطان! اگرچه میتواند در پارهای از حالات سقوطو انحطاط در وادی شر و بدی، تا درجه شیطان تنزل کند و در پارهای از حالات ارتقاء و تعالی، با روح خود به سرحد طهارت وپاکی فرشته برسد، ولی انسان در حال طبیعی، چیزی در حد میانه و مابین این دو سرحد است: دارای جنبههای نیکی و خیراست، همان طوری که مشتمل بر شر و زشتی نیز هست و هیچ یک از این دو عنصر، از طبیعت او دور نیستند و از خارج هم برآن تحمیل و الزام، نمیشوند.
انسان دارای انگیزههایی فطری است که به زمین وابسته و مربوط میشود، زیرا زندگی ــ در هدفهای عالیش بدون وجود ایننوع از انگیزههای نیرومند و لجوج، که نمیتوان از قید و بند آن آسوده شد تحققپذیر نیست.
ولی همین انسان، در عین حال شامل انگیزه فطری دیگری است که ارتقاء و تعالی و آزادی از روابط زمین و قیود مادی، هدفو مقصد آن است.
انسان با داشتن این دو جنبه، بر حسب خط سیری که بسوی آن سوق داده میشود، قادر است ــ مخصوصاً در دوره کودکی ونوجوانی به سراشیب سقوط و تنزل، روانه شود و یا راه صعود و تعالی را پیش بگیرد.
ولی تعالی و یا تنزل او، همیشه در حدود انرژیهای طبیعی وی و عناصری که تشکیل دهنده وجود او هستند، محدودخواهد بود و از خارج چیزی بر روی الزام و تحمیل نمیشود و مجبور به چیزی که از طبیعت وی نیست، نخواهد بود.
کشش به تنزل و سقوط، مانند کشش به تعالی و صعود، هر کدام از طرف فرد، از یک پذیرش طبیعی برخوردار میشوند، چوندر انسان تمایل به هرکدام از این دو وجود دارد و بعضی از افراد طبعاً تمایلشان به شر و بدی بیشتر است و بعضی دیگر، تمایلشان به یکی شدیدتر است ولی اکثریت بزرگ مردم، در حد وسط این دو قرار میگیرند.
برای اینکه واقعبینتر باشیم باید گفت: اکثریت افراد به هبوط و تنزل و پاسخ گفتن به انگیزههای فطری مادی نزدیکترند، اگرچه در عین حال هنگامی که انگیزههای تعالی و صعود به آنها عرضه شود و با توجّه آنها بسوی آن جلب گردد، آن را از خوددور نمیکنند و به گرایش آن میپردازند.