انسان بین مادیگری و اسلام

فهرست کتاب

تأثیر یهودیت‌ در فروید!

تأثیر یهودیت‌ در فروید!

تصور می‌کنم‌ اکنون‌ حدود تحت‌ تأثیر قرارگرفتن‌ فروید از فلسفه‌ داروین‌ و نظریات‌ او را دریافته‌ باشیم‌، ولی‌ اینها همه‌یک‌ اثرپذیری‌ آشکاری‌ است‌ که‌ او با رضایت‌ خاطر بدان‌ تن‌ در داد و با میل‌ و اراده‌ خویش‌ از او پیروی‌ نمود. ولی‌ من‌گمان‌ می‌کنم‌ که‌ در اینجا یک‌ تأثیر دیگری‌ نیز هست‌ که‌ از لاشعور و ضمیر پنهان‌ سرچشمه‌ می‌گیرد و بسا ممکن‌ است‌که‌ شخص‌ فروید هم‌ آن‌ را حس‌ نکند و اگر آن‌را احساس‌ نماید و یا بدان‌ توجّه‌ داده‌ شود، شاید آن‌را انکار کند، ولی‌انکار او مانع‌ امکان‌ چنین‌ اثرپذیری‌ نخواهد بود.

من‌ گمان‌ می‌کنم‌ که‌ فروید تحت‌ تأثیر یهودی‌ بودنش‌ قرارگرفته‌ و این‌ احساس‌ به‌ یهودیگری‌، تأثیر لاشعوری‌ و مرموزخود را در فلسفه‌ و همه‌ نظریاتش‌ بجا گذاشته‌ است‌!.

من‌ دوست‌ دارم‌، قبل‌ از آنکه‌ هواداران‌ و مریدان‌ فروید ناراحت‌ شده‌ از جا بپرند و قبل‌ از آنکه‌ از اثر انگیزه‌ استهجان‌ واستنکار فریاد بزنند: حاشا این‌ از بشریت‌ نیست‌! او دانشمندی‌ است‌ که‌ آنچه‌ بر بشر عادی‌ عارض‌ می‌شود، بر اوعارض‌ نخواهد شد.

دوست‌ دارم‌ قبل‌ از این‌، برای‌ آنان‌ اعترافی‌ از خود فروید نقل‌ کنم‌ که‌ وی‌ خود را از هوای‌ نفس‌ تبرئه‌ نمی‌کند و همان‌عقده‌ها و انگیزه‌هایی‌ را که‌ در دیگران‌ از آنها استفاده‌ می‌کند، در خویش‌ نیز بکار می‌برد و در کتابش‌: «تفسیر خواب‌»می‌گوید: «تحقیقات‌ وی‌ همه‌ در محیط‌ افراد نادر و غیرطبیعی‌ است‌» و از این‌ جهت‌ در صورتی‌که‌ همه‌ نظریاتش‌ متکی‌ به‌ این‌تحقیقات‌ باشد، دیگران‌ به‌ نظریه‌اش‌ اعتراض‌ می‌کنند.

ولی‌ او عذر خود را در ناتوانی‌ تعبیر خواب‌های‌ افراد سالم‌ و طبیعی‌، چنین‌ شرح‌ می‌دهد که‌: او دائماً نیازمند است‌ که‌بسیاری‌ از شرایط‌ و اوضاع‌ و احوالی‌ که‌ روان‌ هر شخصی‌ را فراگرفته‌، درک‌ کند تا بتواند یکی‌ از خوابهای‌ او را تفسیرنماید.

و این‌ کار برای‌ او آنچنان‌ که‌ در محیط‌ بیماران‌ نادر، که‌ به‌ او مراجعه‌ کرده‌ می‌خواهند معالجه‌ شوند و در نتیجه‌ اوضاع‌زندگی‌ آنان‌ را می‌پرسد و مطالبی‌ را یادداشت‌ می‌کند که‌ در حل‌ مشکلات‌ روحی‌ آنان‌ کمک‌ می‌کند، میسر است‌ درمحیط‌ افراد سالم‌ و طبیعی‌ چنین‌ تحقیقاتی‌ ممکن‌ نیست‌.

برای‌ تأیید این‌ مطالب‌ از جهت‌ اینکه‌ اوضاع‌ و احوال‌ و ملابسات‌ زندگی‌ خود را می‌شناسد و می‌تواند از پنهانی‌ها واسرار ضمیر خویش‌ استفاده‌ کند، یکی‌ از خوابهای‌ خود را به‌ عنوان‌ نمونه‌ و تأیید سخنانش‌ ذکر می‌کند.

آنگاه‌ خوابی‌ را ذکر می‌کند که‌ آن‌را «خواب‌ ٢٤ ـ ٢٣ ژوئیه‌ ١٨٩٥، نامیده‌ است‌ و آن‌ را با اسلوب‌ مخصوص‌ خود، درچند صفحه‌ شرح‌ می‌دهد. ما در اینجا نیازی‌ به‌ نقل‌ همه‌ مطالبی‌ که‌ در تفسیر خوابش‌ گفته‌، نداریم‌[١٤]. و فقط‌ به‌ نقل‌این‌ جمله‌ او اکتفا می‌کنیم‌:

«دکتر (م‌) با معالجه‌ای‌ که‌ انجام‌ دادم‌، موافق‌ نیست‌ و به‌ آن‌ اعتراض‌ می‌کند و من‌هم‌ از او در خواب‌ با قراردادن‌ این‌کلمات‌ مضحک‌ بر لبهایش‌ و تصویر او به‌شکلی‌ که‌ جهل‌ او را ثابت‌ کند، انتقام‌ گرفتم‌»[١٥].

«من‌ احساس‌ کردم‌ که‌ «دوستم‌» دکتر «اتو» Otto چون‌ مرا در معالجه‌ «ارما» متهم‌ به‌ تقصیر می‌کند، علیه‌ من‌ قیام‌می‌نماید و من‌ هم‌ در خواب‌ از او این‌طور انتقام‌ می‌گیرم‌ که‌ ملامت‌ و سرزنش‌ را متوجّه‌ او کرده‌ وی‌ را به‌ شکل‌ کسی‌که‌مرتکب‌ خطا می‌شود، تصویر می‌کنم‌»[١٦].

اکنون‌ که‌ او درباره‌ خود چنین‌ اعتراف‌ می‌کند، پس‌ اگر من‌ نظریات‌ او را درباره‌ انگیزه‌های‌ بشری‌ و عقل‌ باطن‌ و ضمیرپنهان‌ بر خود او تعلیق‌ نمایم‌. بر او ستمی‌ روا نداشته‌ام‌. و بر همین‌ اساس‌ گمان‌ می‌کنم‌ که‌ او تحت‌ تأثیر یهودی‌ بودنش‌قرارگرفت‌ و احساس‌ او به‌ یهودیت‌ خود، آثار و نتایج‌ سوء زیادی‌ درنظریات‌ وی‌ بجا گذاشته‌ است‌.

یهود، همانطوری‌ که‌ معروف‌ است‌، یک‌ اقلیت‌ جهانی‌ است‌ که‌ در همه‌ نقاط‌ زمین‌ مخصوصاً در عالم‌ مسیحیت‌، مبتلا به‌ درد ورنج‌ بوده‌ است‌.

یهودیان‌ اگر روزگاری‌ در داخل‌ عالم‌ اسلامی‌ از همه‌ حقوق‌ انسانی‌ بهره‌مند بودند و به‌ زندگی‌ اقتصادی‌ مشروع‌ و غیرمشروع‌ خود، بدون‌ محاسب‌ و بازرسی‌ ادامه‌ می‌دادند. در عالم‌ مسیحیت‌ این‌ چنین‌ وضعی‌ نداشتند. بلکه‌ مسیحیان‌آنان‌ را به‌ شدیدترین‌ عقوبت‌ها مبتلا می‌کردند و از عذاب‌ دادنشان‌ لذّت‌ می‌بردند و آشکار در تحقیرشان‌ اصرارمی‌ورزیدند و هرگز برای‌ آنان‌ کوچکترین‌ حقوق‌ انسانی‌ قائل‌ نبودند مگر در دوره‌ اخیر که‌ خواستند بوسیله‌ آنان‌ بامسلمانان‌ کید و نیرنگ‌ کنند، به‌ تقویت‌ آنان‌ پرداختند و آنها را یاری‌ نمودند و بر عالم‌ اسلامی‌ مسلط‌ ساختند[١٧]. تا نهضت‌هایی‌ را که‌ مسلمانان‌ شروع‌ کرده‌ بودند، به‌ تأخیر انداخته‌ یا به‌ کلی‌ نابود کنند.

در اروپا و آمریکا صهیونیسم‌ با همکاری‌ تراست‌ها و کارتل‌های‌ نفتخوار، نقشه‌های‌ خائنانه‌ استعماری‌ برای‌ ملل‌ آسیا و آفریقا می‌کشند و به‌ موقع‌ اجرا درمی‌آورند.و برای‌ کوبیدن‌ جنبش‌های‌ ملی‌ و اسلامی‌ ملل‌ ما، حتی‌ از ناجوانمردانه‌ترین‌ روش‌ها نیز استفاده‌ می‌کنند.

صهیونیسم‌ عالم‌ ارتجاع‌ و استعمار، و «اسرائیل‌» پایگاه‌ نظامی‌ امپریالیسم‌ بین‌المللی‌ مسیحی‌ است‌... و تقویت‌ اسرائیل‌ پایگاه‌ نظامی‌ غربی‌ تجلی‌ انگیزه‌ غلط‌ وتعصب‌آمیز صلیبی‌ آنان‌ در گوشه‌ای‌ از جهان‌ اسلام‌ است‌. با آنکه‌ خود آنان‌ بهتر از همه‌ می‌دانند که‌ یک‌ میلیون‌ و نیم‌ آواره‌ فلسطینی‌ هنوز هم‌ که‌ هنوز است‌. دربیابانهای‌ سوزان‌ کشورهای‌ عربی‌ بلاتکلیف‌ در زیر چادرها، بسر می‌برند.

مدعیان‌ آزادیخواهی‌ و طرفداران‌ حقوق‌ بشر! خود عامل‌ بدبختی‌ ملتی‌ گشته‌ و عامل‌ اصلی‌ سلب‌ آزادی‌ از آن‌ شده‌اند و حزب‌ سوسیالیست‌! اسرائیل‌ هم‌ که‌حکومت‌ را به‌ دست‌ دارد، نمونه‌ کاملی‌ از ماهیت‌ ضد ملی‌ سوسیالیست‌های‌ قلابی‌ دنیای‌ غرب‌ را به‌ همه‌ دنیا نشان‌ می‌دهد... آری‌! چنین‌ است‌ مفهوم‌ واقعی‌انسان‌ دوستی‌ دول‌ آزاد! جهان‌ غرب‌!(خسروشاهی‌).

البته‌ این‌ کار به‌ الهام‌ از روح‌ متعصب‌ صلیبی‌ ضداسلام‌ است‌ که‌ آثارش‌ در نفوس‌ مسیحیان‌، علی‌رغم‌ دوری‌ آنان‌ از دین‌مسیح‌ و کنار نهادن‌ آن‌، هنوز موجود است[١٨]‌.

با وجود همه‌ این‌ همکاری‌ و تحریک‌ که‌ از یک‌ احساس‌ انسانی‌ صادر نمی‌شود بلکه‌ نتیجه‌ یک‌ سودطلبی‌ ومصلحت‌خواهی‌ ناپاک‌ است‌، همچنان‌ در آمریکا، که‌ شدیدترین‌ یاران‌ صهیونیسم‌ است‌، اماکنی‌ وجود دارد که‌تابلوهایی‌ بدین‌ مضمون‌ در آنجاها نصب‌ کرده‌اند که‌: «ورود سگان‌ و یهودیان‌ ممنوع‌ است‌».

اما در غیر آمریکا، ادبیات‌ قدیم‌ و جدید انگلیسی‌ از شواهدی‌ که‌ نفرت‌ و انزجارشان‌ را از یهودیان‌ اثبات‌ می‌کند، بی‌نیاز از یادآوری‌ است‌ و به‌ عنوان‌ نمونه‌، داستان‌ معروف‌ «زنبق‌ سرخ‌» scarlet Pimpernel را ذکر می‌کنم‌. همچنانکه‌نمایشنامه‌ «تاجر ونیزی‌» شکسپیر، شاهد اهانت‌ها و تحقیرهایی‌ است‌ که‌ یهود ایتالیا دیده‌اند. و البته‌ در آلمان‌ کار به‌درجه‌ نابودی‌ و ریشه‌کنی‌ آنها رسیده‌ بود.

شدیدترین‌ اتهام‌ یهود این‌ است‌ که‌ آنان‌ مردمی‌ مستغرق‌ در مادیات‌ هستند و در راه‌ منافع‌ و مصالح‌ خویش‌، از انجام‌هیچ‌ چیزی‌ باک‌ ندارند، و در آنها وجدانی‌ نیست‌ که‌ آنان‌ را در موارد منافع‌ دور و نزدیک‌، از ارتکاب‌ پست‌ترین‌ اعمال‌بازدارد.

و نیز آنان‌ متهم‌اند که‌ نمونه‌های‌ برجسته‌ و ارزشهای‌ مخصوص‌ اخلاقی‌ در نظرشان‌ سخن‌ بیهوده‌ و سخیفی‌ است‌ که‌جز حرمان‌ و خسارت‌ برای‌ فرد نتیجه‌ای‌ ندارد.

شکی‌ نیست‌ که‌ بسیاری‌ از اینها، در روح‌ کودکی‌ به‌نام‌ «زیگموند فروید»، جای‌ گرفت‌. و احساسات‌ مخصوصی‌ درمقابل‌ این‌ درد و رنج‌ها و تحقیرهایی‌ که‌ بر یهود ــ که‌ او هم‌ از آنان‌ بود روامی‌داشتند و در مقابل‌ تهمت‌هایی‌ که‌ آنان‌ را ازچپ‌ و راست‌ بدان‌ عقوبت‌ می‌کردند، در ضمیر پنهان‌ و غیر مستشعر او رسوب‌ نمود!.

اکنون‌ باید دید که‌ ضمیر پنهان‌ و لاشعور وی‌، چگونه‌ از همه‌ این‌ها بصورت‌ آراسته‌ و معقولانه‌ای‌ انتقام‌ گرفت‌ که‌ هیچ‌یک‌ از این‌ جنایت‌کاران‌ ستمکار مسیحی‌، راه‌ اعتراضی‌ بر آن‌ ندارد، او بدینوسیله‌ برای‌ خود و مردم‌ یهود انتقام‌ می‌گیردکه‌ بگوید: شما ای‌ مردمی‌ که‌ ما را متهم‌ می‌کنید که‌ ما براساس‌ غرایز خود زندگی‌ می‌کنیم‌ و جز مصالح‌ مخصوص‌خویش‌ چیزی‌ را نمی‌شناسیم‌ و وزنی‌ برای‌ ارزشهای‌ برجسته‌ و یا موازین‌ اخلاقی‌ قائل‌ نیستیم‌. به‌ روان‌ و ضمیر خودنگاه‌ کنید، به‌ اعماق‌ باطن‌ شعورتان‌ بنگرید، من‌ هم‌اکنون‌ آئینه‌ سحرآمیزی‌ در مقابل‌ شما قرار می‌دهم‌! که‌ تا اعماق‌روحتان‌ نفوذ خواهد کرد و ظلمات‌ مجهول‌ ضمیر پنهان‌ را آشکار خواهد نمود به‌ نفوس‌ و ارواح‌ خودتان‌ نگاه‌ کنید همه‌شما نیز مانند یهودید، شما هم‌ همگی‌ مردمی‌ مادی‌ هستید که‌ براساس‌ پیروی‌ از غرایز، زندگی‌ می‌کنید و شما نیز نه‌وجدانی‌ دارید و نه‌ اخلاقی‌، نه‌ نمونه‌های‌ برجسته‌ای‌ دارید و نه‌ ارزشهای‌ معنوی‌. و این‌ تصور زشت‌ و بدمنظر، که‌ به‌ مامی‌چسبانید، بر همه‌ شماتطبیق‌ می‌شود. پس‌ چرا اینها را به‌ یهود اختصاص‌ می‌دهید، در قدیم‌ و جدید شکل‌ همه‌انسانیت‌ همین‌ است‌ فروید در ضمیر پنهان‌ خویش‌، اینگونه‌ لعنت‌ نسلها را که‌ فقط‌ متوجّه‌ قوم‌ یهود بود، برمی‌دارد وبرای‌ انتقام‌ از آنان‌، لعنت‌ را به‌ سر و روی‌ همه‌ می‌پاشد!.

[١٤]- برای‌ اطلاع‌ از تفصیل‌ این‌ خواب‌ رجوع‌ شود به‌ کتاب‌ «فروید و فرویدیسم‌» تألیف‌ فیلیسین‌ شاله‌، ترجمه‌ اسحق‌ وکیلی‌ صفحه‌ ٧٣ به‌ بعد. (مؤلف‌).

[١٥]- نقل‌ از کتاب‌ تفسیر خواب‌ ترجمه‌ به‌ عربی‌ از ا.ا. بریل‌، چاپ‌ سال‌ ١٩٥٠ صفه‌ ١٢٢.

[١٦]- صفحه‌ ١٢٦ از مدرک‌ قبل‌.

[١٧]- صهیونیسم‌ و عمال‌ یهود در سراسر جهان‌ ریشه‌ دوانیده‌ و شریان‌ اقتصادی‌ ـ حیاتی‌ ـ ملت‌ها را در دست‌ گرفته‌ و خون‌ آنها را می‌مکند.

[١٨]- از کتاب‌ الاسلام‌ علی‌ مفترق‌ الطریق‌ تألیف‌: لیوپولد فایس‌ و ترجمه‌ به‌ عربی‌ از دکتر عمر فروخ‌. (مؤلف‌).