در اسلام استثمار دیگران را آزادی شخصی نمیگویند.
همچنین مردم حق ندارند به مفاسد اخلاق بگروند. در پیش گفتیم آثار شوم انحرافهای مردم به نسلهای آینده نیزسرایت خواهد کرد، اسلام بشریت را منحصر به یک نسل ندانسته و نسلهای آینده تمام مثل یک زنجیر به هم پیوستهمیباشد. هر عملی که امروز انجام میدهیم، در حوادث فردا اثر خواهد گذاشت. اطفالی که در تربیتشان اهمال وکوتاهی میشود، در نسل بعدی مفاسد این کودکان از ما بیشتر خواهد بود.
به همین نظر پدران و اولیای امور وظیفه دارند که درباره این امر مهم، یعنی پرورش خردسالان نهایت کوشش را بکارببرند.
بنابراین، آزادی شخصی در اسلام محدود شده به این که فرد برای دیگران ایجاد مزاحمت نکند.
مثلاً در حدود تربیت اسلامی پدر آزاد است که کودک خود را بدلخواه خود تربیت کند، ولی هرگز حق ندارد که او رافاسدالاخلاق و عنصری بیسرپرست رها نماید. در این صورت پای دولت به میان کشیده میشود. او میآید تا برایاینگونه کودکان که پدر و مادر بیبضاعت یا لاابالی دارند، وسایل تربیت آماده کند، در هرحال کودک متعلق به پدر ومادر خودش است و دولت در سایر شئون او حق دخالتی ندارد.
حکومت کمونیستی تا وقتی که به کودکان جیره میدهد، خود را از هرجهت صاحب و مالک آنان میپندارد... گویازندگی به غذا و لباس انحصار یافته و به لقمه نانی میشود مردم را خرید، و بیشک این مرام تنزل بشریت و سیرقهقهرایی او را ثابت میکند، یعنی انسان معنویت خود را از دست داده و با متاع شکم! آن را مبادله کرده است.
حکومتهای دیکتاتوری عموماً از روابط خانوادگی منزجرند. زیرا اولاً کودکان در محیط گرم خانواده به دامان پدرچسبیده و تا اندازهای از تسلط قوای حاکمه از حریمشان کاسته میشود. ثانیاً فعالیتهای کارآگاهی که از لوازم بقایحکومتهای استبدادی است، با تحکیم روابط خانواده چندان سازشی ندارد. اینان به جای آنکه به اندیشه حیوانی وپست خود اقرار کنند، روابط خانوادگی رابه اجتماعات عقبافتاده نسبت میدهند.
آری فرد در اسلام آزاد شناخته شده، ولی نباید از آزادیش سوء استفاده کند و حق کسی را پایمال نماید. روی این اصل، دولت میتواند گاهی برای رعایت مصالح عمومی مثلاً حق مالکیت را از فرد سلب کند.
انسان آزاد است و از لذایذ زندگی حداکثر استفاده میکند. ولی باز به شرط آنکه زیانی به خودش یا به دیگری نرساند.
اسلام اصولی کلی در زندگی برای ما آورده و سپس در هر دوره، مردم باید با در نظر گرفتن احتیاجات روز و شرایطمحیط خود، آن را بکار ببرند.
و در این رابطه، شواهد و احادیث زیادی در کتب تاریخ و حدیث داریم که علاقمندان به تفضیل، میتوانند به آنمدارک مراجعه کنند.