انسان بین مادیگری و اسلام

فهرست کتاب

جبر روانی‌ که‌ فروید آن‌ را گفته‌، پایه‌ تمام‌ این‌ پندارهاست‌.

جبر روانی‌ که‌ فروید آن‌ را گفته‌، پایه‌ تمام‌ این‌ پندارهاست‌.

قبلاً درباره‌ «فروید» و عواملی‌ که‌ منشاء انحراف‌های‌ علمی‌ وی‌ بود به‌ تفصیل‌ سخن‌ گفتیم‌ و اکنون‌ نیز بطور خلاصه‌تکرار می‌کنیم‌ که‌ فروید با چشم‌پوشی‌ از واقعیات‌ بشر و اصراری‌ که‌ در اثبات‌ نظریه‌ مادیگری‌ خود داشته‌، دیگر ما رامجال‌ نمی‌دهد برای‌ مقالات‌ وی‌ چندان‌ اعتباری‌ قایل‌ شویم‌.

البته‌ منکر نیستیم‌ که‌ پاره‌ای‌ از جرایم‌ جامعه‌ مسیحی‌ غرب‌ ناشی‌ از سوء استفاده‌ از تعالیم‌ حضرت‌ مسیح‌ وستمگریهای‌ غیرمعقول‌ آن‌ بوده‌ است‌. جلوگیری‌ از هر تمایل‌ فطری‌ و سرکوب‌ آن‌، منجر به‌ اصطکاک‌های‌ شدیدی‌می‌شود که‌ احیاناً گناه‌ و کارهای‌ زشتی‌ را به‌ بار می‌آورد. با این‌ وصف‌ اگر بخواهیم‌ تمام‌ جرایم‌ را معلول‌ انحراف‌مسیحیت‌ بدانیم‌ قطعاً برخلاف‌ حقیقت‌ سخن‌ گفته‌ایم‌. چه‌ بسیاری‌ از گناهان‌ مردم‌ اروپا، ناشی‌ از واپس‌زدگی‌ عواطف‌آنان‌ نبوده‌، بویژه‌ پس‌ از آنکه‌ سد قیود مذهبی‌ را شکستند و از سرزنش‌ جامعه‌ و وجدان‌ (که‌ فروید و بسیاری‌ ازروانشناسان‌ اینها را علت‌ واقعی‌ جرایم‌ می‌دانند) رهایی‌ یافتند، پس‌ جرایمی‌ که‌ به‌ دنبال‌ این‌ تحول‌ رخ‌ می‌داد، مربوط‌به‌ انحراف‌ آیین‌ و اجتماع‌ مسیحی‌ نبود، بلکه‌ معلول‌ بی‌بند و باری‌ در اجرای‌ تمایلات‌ شخصی‌ خودشان‌ بوده‌ است‌.

همچنین‌ هنگامی‌ که‌ کودکان‌ خویش‌ را ـ از ترس‌ واپس‌ زدگی‌ عواطف‌ ـ کاملاً آزاد تربیت‌ کنیم‌، کودک‌ برای‌ همیشه‌می‌خواهد تمایلات‌ شخصی‌ خویش‌ را دنبال‌ کند و دیگر در نهاد خود آمادگی‌ ندارد که‌ بر سر راهش‌ مزاحمت‌ شخص‌دیگری‌ را ببیند. در اینجاست‌ که‌ روانکاوان‌ و دانشمندان‌ لابراتواری‌ پیش‌ می‌آیند و برای‌ اثبات‌ این‌ نظام‌ آشفته‌، از«جبر روانی‌» دم‌ می‌زنند.

جوامع‌ غربی‌ بر پایه‌ چنین‌ تربیت‌ غلطی‌ بنیان‌گذاری‌ شده‌ ومکتب‌ روانشناسی‌ غرب‌ هر روز بر حجم‌ جرایم‌ می‌افزاید.آنان‌ درباره‌ جرایم‌ قایل‌ به‌ «جبری‌» بودن‌ آنها هستند و کسی‌ را قادر به‌ مقاومت‌ با گناه‌ نمی‌دانند!.

«فروید» همیشه‌ اصرار داشته‌ و بویژه‌ در کتاب‌ Totem and Taboo نوشته‌ است‌ که‌ ارتکاب‌ جرم‌ یک‌ حالت‌ طبیعی‌برای‌ انسان‌ به‌شمار می‌رود، و چنین‌ استدلال‌ می‌کند: هنگامی‌ عملی‌ تحریم‌ می‌شود که‌ انسان‌ در اندرون‌ خود داعی‌برای‌ انجام‌ آن‌ کار داشته‌ باشد، اگر آدمی‌ تمایل‌ شدیدی‌ نسبت‌ به‌ کارهای‌ خلاف‌ قانون‌ نداشت‌، این‌ همه‌ قوانین‌ کیفری‌برایش‌ مقرر نمی‌شد.