انسان بین مادیگری و اسلام

فهرست کتاب

در اثبات‌ این‌ دعا، زبان‌ تاریخ‌ با ما همصداست‌.

در اثبات‌ این‌ دعا، زبان‌ تاریخ‌ با ما همصداست‌.

اکنون‌ فرانسه‌ را بنگریم‌. یعنی‌ نخستین‌ کشوری‌ که‌ امور جنسی‌ را با بی‌بندوباری‌ برای‌ افراد مباح‌ و آزاد دانست‌ و سپس‌صدها رنگ‌ و مد از آن‌ ظاهر گردید و مردم‌ در اتوبوسها و معابر عمومی‌ معشوقه‌های‌ خود را بر کشیدند.

مدتی‌ را فرانسه‌ بر این‌ منوال‌ گذراند، یعنی‌ پیر و جوانش‌ همه‌ به‌ لذّت‌ و عیش‌ پرداختند. خانواده‌ها از حد مقررات‌خارج‌ شده‌ دختر در شئون‌ انحرافی‌ حدی‌ نداشت‌ و پسر از عیاشی‌ و ولگردی‌ لحظه‌ای‌ فراغت‌ نمی‌جست‌.

فرانسه‌ در شهوت‌رانی‌ و تأسیس‌ کاباره‌ها و محافل‌ رقص‌ کارش‌ به‌ افراط‌ و طغیان‌ کشید، و دیگر همه‌ اطمینان‌ یافته‌بودند که‌ کسی‌ مزاحم‌ «آزادی‌ شخصی‌» شان‌ نخواهد بود و حتی‌ آنان‌ را سرزنش‌ نخواهد کرد.

این‌ هرج‌ و مرج‌ در همه‌جا میکرب‌ فساد پاشید و احساسات‌ مردم‌ را بی‌نهایت‌ آلوده‌ ساخت‌. البته‌ یکی‌ از خصوصیات‌روان‌ اینست‌ که‌ احساسات‌ گرچه‌ به‌ ظاهر مختلف‌ بوده‌ و از هم‌ امتیازاتی‌ دارند، ولی‌ در واقع‌ همچون‌ ظروف‌ مرتبطه‌ای‌هستند که‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ از یکدیگر بیگانه‌ نیستند (در پیش‌ نظریه‌ فروید را در تأیید این‌ معنی‌ نقل‌ کردیم‌).

وضع‌ فرانسه‌ را نیز به‌ همین‌گونه‌ توجیه‌ می‌کنیم‌. یعنی‌ بی‌بند و باری‌ نخست‌ در امور جنسی‌ و به‌ دنبال‌ آن‌، بی‌نظمی‌های‌ اعصاب‌ و روان‌ پیش‌ آمد. سپس‌ این‌ لکه‌ فاسد توسعه‌ یافت‌ و کم‌کم‌ اوضاع‌ سیاسی‌ و اقتصادی‌ آنان‌ را نیزمختل‌ ساخت‌. خودخواهی‌ مردم‌، که‌ معلول‌ عیاشی‌ و شهوت‌پرستی‌ بود دیگر به‌ آنان‌ اجازه‌ نداد که‌ خود را در اختیاردولت‌ بگذارند و در راه‌ خدمت‌ به‌ میهن‌ سربازی‌ کنند. زیرا دولت‌ در نظر آنان‌ شخص‌ بیگانه‌ای‌ محسوب‌ می‌شد که‌ حق‌جلوگیری‌ از شهوات‌ فردی‌ را نداشت‌.

اینها تمام‌ عواملی‌ بود که‌ تولیدهای‌ صنعتی‌ ملت‌ فرانسه‌ را نیز رو به‌ کاهش‌ برد. در جبهه‌ ارتش‌ نیز آثار ضعف‌ وشکست‌ هویدا گردید و در همین‌ اثنا پیک‌ جنگ‌، ناگ‌هان‌ از راه‌ رسید و فرانسه‌ را با شکست‌ مفتضحانه‌ای‌ روبروساخت‌.

فرانسه‌ بخاطر نداشتن‌ مهمات‌ جنگی‌ شکست‌ نخورد، بلکه‌ برای‌ این‌ شکست‌ خورد که‌ نیروی‌ مهمتری‌ را از دست‌داده‌ و «روح‌ و معنویت‌» را در خود شکسته‌ بود. ملتی‌ که‌ افرادش‌ هدف‌ مشترکی‌ نداشته‌ و همه‌ به‌ دنبال‌ خواسته‌های‌فردی‌ خود باشد، ملیت‌ که‌ به‌ کاخ‌های‌ مجلل‌ و محافل‌ رقص‌ و شب‌نشینی‌ بیش‌ از شرافت‌ سربازی‌ همت‌ بگمارد، بایدحتماً مغلوب‌ شود و با این‌ ننگ‌، آبروی‌ کهن‌ و ارزش‌ تاریخی‌ خود را ببازد.

می‌دانیم‌ کمونیستها و تمام‌ کسانی‌ که‌ تنها با علل‌ مادی‌ و اقتصادی‌ سر و کار دارند با این‌ «تفسیر اخلاقی‌» که‌ ما درباره‌فرانسه‌ می‌کنیم‌، موافق‌ نیستند. اما ما آنان‌ را به‌ نطق‌ آتشین‌ مارشال‌ پتن‌ که‌ دل‌ فرانسویان‌ را به‌ درد آورد، توجّه‌ می‌دهیم‌.پتن‌ که‌ یک‌ مارشال‌ فرانسویست‌ در نطق‌ خود، تمام‌ بدبختی‌ها و شکست‌ فرانسه‌ را به‌ مفاسد اخلاقی‌ و تندروی‌ در امورشهوانی‌ مستند کرده‌ است‌.

بنابراین‌، می‌بینیم‌ خروج‌ علیه‌ مقررات‌ اجتماعی‌ و به‌ بازی‌ گرفتن‌ آنها دارای‌ این‌ نتیجه‌ حتمی‌ است‌ که‌ از داخل‌ و خارج‌درد و غم‌ می‌بارد و بالاخره‌ همانهایی‌ که‌ دم‌ از لذّت‌ و کامرانی‌ می‌زدند، اکنون‌ به‌ فلاکت‌ و تیره‌روزی‌ می‌نشینند.