قتل:
اموری که از نظر اسلام جرم تلقی شده عموماً مایه رنج و زیان برای جامعهاند و اگر آنها را برای مردم مباح بدانیم جامعهمملو از بحران و کشمکش میشود. مثلاً چگونه مردم در امنیت باشند و بتوانند با خیال آرام زندگی کنند و حال آنکهآدمکشی در میانشان مباح گردیده باشد؟
این مطلب از فرط سادگی نیازی به هیچگونه شرح و تفصیل ندارد، ولی بد نیست که بدان یک واقعیت تاریخی نیزضمیمه کنیم.
دورههایی که بشر دچار هرج و مرج و بیامنی بوده است جزو ایام تاریک و عقبافتاده در تاریخ وی بشمار آمده، بههمین دلیل دانش، صنعت و تمدن هنگامی پیدا میشد که انسان شئون زندگی خود را برپایه امنیت مینهاد. از نظرروانی نیز این موضوع حسابی روشن دارد. زیرا انسان اگر در محیطی واقع شود که باید تمام نیرو و کوشش خود راصرف دفاع از خود و حریم خانوادهاش بنماید، دیگر مجالی نخواهد داشت که به امور دانش و تکامل علمی و معنویبپردازد. دانشمندان روانشناس گفتهاند: غرایز هرگز میدان فعالیت پیدا نمیکنند مگر آنکه انسان از جهت غریزهنخستین، که غریزه حفظ ذات است، خیالش آسوده باشد.
پس تحریم آدمکشی در جامعه امری بدیهی مینماید و هرگونه توجیهی برای ارتکاب این جنایت بیجا و غلط است.