انسان بین مادیگری و اسلام

فهرست کتاب

نظریه‌ فروید درباره‌ دین‌

نظریه‌ فروید درباره‌ دین‌

اما نظر او درباره‌ دین‌: او در این‌ مرحله‌، در آلوده‌ کردن‌ نمونه‌های‌ بلند انسانیت‌ و تصویر آن‌ بصورت‌ زشت ‌ترین‌ چیزهای ‌ممکن‌، تا آخرین‌ نقطه‌ پیش‌ رفته‌ است‌! او معتقد است‌ که‌ دین‌، برای‌ اولین‌ بار، از اثر جنایت‌ زشتی‌ پدید آمد که‌ در یکی‌ از نسلهای‌ انسانهای‌ اولیه‌ اتّفاق‌ افتاد.

از این‌ قرار: بچه‌ها نسبت‌ به‌ مادرشان‌ احساس‌ یک‌ تمایل‌ جنسی‌ شدیدی‌ نمودند. (نمی‌دانم‌ چرا فروید نمی‌گوید که‌آنان‌ به‌ چه‌ دلیل‌ متوجّه‌ زنان‌ دیگری‌ نشدند که‌ با آنها در یک‌ نسل‌ بوجود آمدند)؟ ولی‌ تسلط‌ و قدرت‌ پدر، آنان‌ را ازاعمال‌ این‌ شهوت‌ گناهکار مانع‌ می‌شد، از این‌ رو پسران‌ بر قتل‌ پدر توافق‌ نمودند، تا از قدرت‌ و تسلط‌ وی‌ آسوده‌ شده‌بر مادرشان‌ دست‌ بیابند! یک‌ روز صبح‌ زمین‌ با فریادهای‌ دیوانه‌وار و نعره‌های‌ وحشتزایی‌ روبرو شد. بچه‌ها نقشه‌های‌خود را عملی‌ کرده‌ بودند، ولی‌ آنان‌ همین‌ که‌ مقصود خود را عملی‌ کردند، پشیمان‌ شدند و احساس‌ گناه‌ آنان‌ رافراگرفت‌، از این‌ رو تصمیم‌ گرفتند که‌ یاد پدر مقتول‌ خود را همیشه‌ مقدس‌ بشمارند!.

شخص‌ پدر در احساس‌ و شعور آنان‌ با بعضی‌ از انواع‌ حیوان‌، امتزاج‌ پذیرفت‌ و این‌ کار، آن‌ طوری‌ که‌ فروید می‌گویدیک‌ عمل‌ طبیعی‌ و روحی‌ است‌[٣٠].

آنگاه‌ برای‌ کفاره‌ گناه‌ قتل‌ پدر و تمایل‌ در تقدیس‌ یادبودش‌، حیوانات‌ را تقدیس‌ نمودند و کشتن‌ آنها را تحریم‌ کردند وبدین‌ ترتیب‌ نخستین‌ دیانت‌ روی‌ زمین‌ پدید آمد که‌ همان‌ «توتیسم‌» می‌باشد.

و همه‌ مذاهبی‌ که‌ پس‌ از آن‌ پدید آمدند در حقیقت‌ کوششی‌ برای‌ حل‌ این‌ مسئله‌، یعنی‌ احساس‌ فرزندان‌ به‌ گناه‌ بوده‌است‌ و این‌ مذاهب‌، بر حسب‌ سطح‌ تمدن‌ مردمی‌ که‌ در آن‌ پدید آمدند و وسایل‌ تطبیق‌ و اجرای‌ آن‌، مختلفند، ولی‌هدف‌ همه‌ یک‌ چیز است‌، یعنی‌ همان‌ عکس‌العمل‌ آن‌ حادثه‌ بزرگ‌ (قتل‌ پدر) می‌باشد، که‌ باعث‌ پیدایش‌ تمدن‌ شده‌و از روزی‌ که‌ اتّفاق‌ افتاد، لحظه‌ای‌ آسودگی‌ برای‌ بشریت‌ بجا نگذاشت[٣١]‌.

آنگاه‌ فروید فرصت‌ مناسبی‌ برای‌ حمله‌ به‌ مسیحیت‌، یعنی‌ دشمن‌ شماره‌ یک‌ یهودیت‌ بدست‌ می‌آورد، گویی‌ مقصوداو از چیدن‌ همه‌ این‌ مقدمات‌، رسیدن‌ به‌ این‌ نتیجه‌ بوده‌ و می‌گوید: «افسانه‌های‌ مسیحیت‌ در حقیقت‌ تمایل‌ پسر(مسیح‌) را در کشتن‌ پدر (خدا) مجسم‌ می‌کند، هرچند این‌ رغبت‌ و تمایل‌ سرکوفته‌ و واپس‌ زده‌ شد و در نتیجه‌ خودپسر به‌ جای‌ پدر کشته‌ شد، ولی‌ در همین‌حال‌ پسر بصورت‌ خدایی‌ درآمده‌ به‌ جای‌ پدر قرار گرفت‌«[٣٢] .

بعلاوه‌ کار تحقیر دین‌ فقط‌ در ریشه‌ اصلی‌ آن‌ و تصور اینکه‌ آن‌ از عقده‌ اودیپ‌، یعنی‌ از یک‌ شهوت‌ سرکوفته‌ و واپس ‌زده‌ جنسی‌ پدید آمده‌، پایان‌ نمی‌پذیرد. او می‌گوید: دین‌ همچنان‌ تا امروز مجسم‌ کننده‌ این‌ افکار و احساسات‌ بوده‌است‌. علاوه‌ بر اینها، او دین‌ را به‌ صورت‌ عامل‌ سرکوب‌ کننده‌ همه‌ فعالیتهای‌ زندگی‌ جلوه‌ می‌دهد که‌ از یک‌ پندارپستی‌ ناشی‌ شده‌ است‌ که‌ برای‌ وحشیان‌ و بیابانیها، قابل‌ فهم‌ بوده‌ است‌ و اما امروز دوران‌ وظیفه‌ دین‌ پایان‌ یافته‌ و اوجای‌ خود را به‌ علم‌ واگذار می‌کند و این‌ سخنی‌ است‌ که‌ شایسته‌ بشر متمدن‌ است‌[٣٣].

[٣٠]- او نمی‌گوید به‌ چه‌ دلیل‌ این‌ یک‌ حالت‌ طبیعی‌ است‌ و همه‌ دلایلی‌ که‌ بدان‌ استناد می‌کند حالات‌ نادر بیماری‌ کودکانی‌ است‌ که‌ کراهت‌ و تنفر فشرده‌ شده‌ درلاشعورشان‌ را نسبت‌ به‌ پدرشان‌، به‌ پاره‌ای‌ از انواع‌ حیوانات‌ و ترس‌ از آنها تبدیل‌ می‌کنند.(مؤلف‌)

[٣١]- از کتاب‌ توتم‌ و تابو Totem and Taboo ص‌ ١٤٥.

[٣٢]- مدرک‌ سابق‌ Totem and Taboo ص‌ ١٥٤.

[٣٣]- مدرک‌ سابق‌ Totem and Taboo صفحه‌ ٨٨.