انسان بین مادیگری و اسلام

فهرست کتاب

جامعه‌؟

جامعه‌؟

هرگز! جامعه‌ بر کسی‌ الزام‌ نمی‌کند که‌ اینگونه‌ حقوقش‌ را در معرض‌ نابودی‌ قرار دهد که‌ ممکن‌ است‌ با ساده‌ترین‌انحراف‌ اخلاقی‌ در روح‌ بدهکار، عملی‌ شود. درست‌ است‌ که‌ جامعه‌ طبعاً از اینگونه‌ اقدامات‌ جوانمردانه‌ خوشنودمی‌شود، ولی‌ محبوب‌ داشتن‌ و علاقه‌مند بودن‌ به‌ چیزی‌ یک‌ نیروی‌ قاهری‌ نیست‌ که‌ مردم‌ را خواه‌ ناخواه‌ و باسرکوبی‌، به‌ اطاعت‌ آن‌ وادار کند، گذشته‌ از این‌، اصرار طلبکار در مخفی‌ کردن‌ موضوع‌ از مردم‌، این‌ احتمال‌ را از بین‌می‌برد که‌ این‌کار حرکتی‌ برای‌ برانگیختن‌ خوشنودی‌ و ستایش‌ مردم‌ است‌.

اگر عده‌ای‌ از افراد لجوج‌ بگویند که‌ این‌ کار از آداب‌ و رسوم‌ چنین‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ ترس‌ از انتقاد مردم‌ به‌ پیروی‌ از آن‌وامی‌دارد، باید گفت‌ که‌ این‌ سخن‌، جز اینکه‌ بر وسعت‌ دایرۀ‌ فداکاری‌ و گذشت‌های‌ عالی‌ بیفزاید و آن‌ را علامت‌ و نشانه‌همه‌ جامعه‌ قرار دهد ــ نه‌ یک‌ نشانه‌ شخصی‌ که‌ فرد خاصی‌ در یک‌ نسل‌ بدان‌ ممتاز می‌شود ـ . نتیجه‌ دیگری‌ نداردوگرنه‌ کیست‌ که‌ از آغاز کار، جامعه‌ را ملزم‌ نمود که‌ این‌ کار یکی‌ از آداب‌ و رسوم‌ وی‌ باشد. در اینجا یک‌ نیروی‌ قاهری‌نیست‌ که‌ این‌ رسم‌ و عادت‌ ناشی‌ از آن‌ است‌. پس‌ این‌ گذشت‌ جوانمردانه‌ای‌است‌ که‌ یک‌ فرد یا افرادی‌ در آغاز بدان‌اقدام‌ نمودند و دیگران‌ هم‌ از آن‌ خوششان‌ آمد و با اختیار و میل‌ خویش‌، بسوی‌ آن‌ کشیده‌ شدند و در نتیجه‌ همه‌جوانمرد و نیکوکار شدند.

اگر فروید تحت‌ تأثیر انگیزه‌های‌ مادی‌ یهودیت‌ و جامعه‌ اروپایی‌ که‌ او در آن‌ زندگی‌ می‌کرد ــ یعنی‌ جامعه‌ای‌ که‌ درمادیت‌ ریشه‌ دوانده‌ و وارث‌ تعلیمات‌ و سرکشیها و کوششهای‌ امپراطوری‌ روم‌، برای‌ تحقق‌ بخشیدن‌ به‌ لذّتهای‌خویش‌ به‌ خرج‌ مستعمرات‌ و بردگان‌ می‌باشد، به‌ این‌ نیکی‌ در انسانیت‌ ایمان‌ ندارد، دلیل‌ و مجوز عقلایی‌ گردنگیری‌ما نسبت‌ به‌ این‌ عقاید و آراء چیست‌؟ در حالتی‌ که‌ ما در شرق‌ سرچشمه‌ای‌ داریم‌ که‌ نمونه‌ای‌ برجسته‌ انسانیت‌ آن‌خشک‌ نمی‌شود، یعنی‌ همان‌ نمونه‌هایی‌ که‌ گواهی‌ می‌دهند که‌ در فطرت‌ بشریت‌، نیکی‌ آزادی‌ وجود دارد که‌ ازهرگونه‌ قید رها است‌.