انسان بین مادیگری و اسلام

فهرست کتاب

دلیل‌ قانون‌ شکنی‌

دلیل‌ قانون‌ شکنی‌

ممکن‌ است‌ کسی‌ اشکال‌ کند وبگوید: اگر فرد خود عامل‌ به‌ وجود آوردن‌ اجتماع‌ است‌ وحس‌ تمایل‌ به‌ همنوع‌خویش‌، او را به‌ این‌ امر وادار کرده‌، پس‌ چرا با دست‌ خود قانون‌شکنی‌ می‌کند و در برابر مقررات‌ اجتماعی‌ سرکش‌می‌شود...

جواب‌ این‌ اشکال‌ بسیارواضح‌ است‌، آن‌ اینکه‌ بگوییم‌ انسان‌ مجموعه‌ای‌ از تناقضات‌، و به‌ عبارت‌ بهتر مجموعه‌ای‌ از«تمایلات‌ متضاد» است‌ که‌ همه‌ آنها را در یک‌ لحظه‌ نمی‌توان‌ عملی‌ ساخت‌. ما گفتیم‌ انگیزه‌ اجتماعی‌ بر سایرانگیزه‌های‌ وی‌ غلبه‌ دارد و آنها را تحت‌ نظم‌ و تعدیل‌ درمی‌آورد، ولی‌ مدعی‌ نیستیم‌ که‌ از ریشه‌ قطعشان‌ می‌کند. چه‌این‌ امر خود باعث‌ نابودی‌ فرد است‌.

بنابراین‌، همیشه‌ تمایلات‌ فردی‌ در کنار تمایلات‌ اجتماعی‌ بسر می‌برند از سوی‌ دیگر، بشر موجودی‌ متلون‌ المزاج‌است‌ و همچنان‌ که‌ تغییر اوضاع‌ بدن‌ برای‌ تنوع‌ و استراحت‌ است‌، روانش‌ نیز در لحظات‌ گوناگون‌، حالات‌ مختلفی‌پیدا می‌کند. لحظه‌ای‌ به‌ انگیزه‌های‌ فردی‌ روی‌ می‌آورد و می‌بیند که‌ وجود دیگران‌ برایش‌ مزاحم‌ است‌.

امّا در آن‌ لحظه‌ که‌ به‌ انگیزه‌ اجتماعی‌ توجّه‌ می‌کند، خود را از نظر فرد بودن‌ بسیار کوچک‌ می‌نگرد و احساس‌ می‌کندکه‌ تنها زیستن‌، زندان‌ تنگ‌ و خفقان‌آوری‌ است‌ که‌ هرچه‌ زودتر باید به‌ آغوش‌ همنوعان‌ پناه‌ ببرد.

تمام‌ افراد بشر دارای‌ این‌ حالتند و تا وقتی‌ که‌ به‌ افراط‌ نگرویده‌اند، مقاصد فردی‌ و اجتماعی‌ را خوب‌ انجام‌ می‌دهند.افراط‌، در هر امری‌ زیانبخش‌ و خطرناک‌ است‌. اگر انسان‌ در اجرای‌ تمایلات‌ فردی‌ افراط‌ کند، خودمحور و خودخواه‌می‌گردد و همیشه‌ در فکر این‌ خواهد بود که‌ از راه‌ تجاوز به‌ حقوق‌ دیگران‌، بهره‌ خود را افزون‌ کند. تازه‌ چنین‌ شخصی‌باز هم‌ از اجتماع‌ بی‌نیاز نبوده‌، منافع‌ خویش‌ را در سایه‌ آن‌ تأمین‌ می‌کند.

اینجاست‌ که‌ میان‌ طرفداران‌ نظریۀ‌ اصالت‌ فرد و آن‌ کسانی‌ که‌ طرفدار تئوری‌ اصالت‌ اجتماع‌ هستند، بحث‌ درمی‌گیرد.

گاهی‌ دستۀ‌ اول‌ می‌گویند: آزادی‌، مطلق‌ فرد منافاتی‌ با وضع‌ اجتماعیش‌ ندارد. و زمانی‌ هم‌ مانند اگزیستانسیالیست‌هامی‌گویند: جامعه‌ حق‌ ندارد جلو کارهای‌ خصوصی‌ شخص‌ را بگیرد و نگذارد که‌ برای‌ خویشتن‌ «شخصیت‌ ذاتی‌» احراز کند، فرد باید کار خود را انجام‌ دهد و از ضرری‌ که‌ به‌ دیگران‌ می‌رسد هیچگونه‌ باکی‌ نداشته‌ باشد.

البته‌ در این‌ گفته‌، مغالطه‌ بزرگی‌ نهفته‌ و به‌ همین‌ دلیل‌ ما بار دیگر سئوالی‌ را که‌ در اول‌ بحث‌ آورده‌ بودیم‌، در اینجاتکرار می‌کنیم‌: