تمایل جنسی و اسلام
اسلام میل جنسی را آنچنان ارج نهاده که از شئون عبادی قلمدادش کرده است. از این رو پیامبر اسلام بسیار راجع به آنتأکید میکرد و حتی فرمود:
«با ازدواج نیمی از دین خود را تکمیل کنید».
باز پیغمبر فرمود: «از دنیای شما دو چیز را پسندیدهام، عطر و زن، اما نماز به منزله نور چشم منست«.
سیاق این کلام نشان میدهد که زن از نظر جنسی تا پای نماز بالا آمده و همچون عطر مشام جان را نوازش میدهد!.
مسلمانان هنگام مقاربت جنسی نام خدا را متذکر میشوند و معنای این کار آنست که عمل جنسی از نظر ایشان چنانپاک و روحانی تلقی گردیده که شایسته بردن نام خدا به هنگام آنست.
نیروی جنسی به لحاظ مبداء، امری بیولوژیکی است که بدون آن زندگی در زمین ادامه نخواهد یافت. اسلام نیز برایتأمین مقاصد عالی زندگی بسیار کوشیده و به هرچه که در این باره مؤثر باشد، ارج نهاده است.
اما مردم باید به هنگام عمل منظم باشند. اگرچه از طرف اسلام به آنان حق داده شده که در وجود خود هرگونه تمایل وانگیزهای را احساس بنماید، ولی در مقام اجرای آنها باید به اندازه معقول اکتفا کند و توانایی کنترل خویشتن را در آنسوی مرز معقول، داشته باشند.
این مطلب در فصل «نظریه اسلام» بطور مشروح بیان شد و در آنجا گفتیم که منطق اسلام با سرکوبی انگیزههای فطریمخالفست، ولی آنها را همینطور هم آزاد رها نکرده، بلکه بخاطر تأمین مصالح فردی و اجتماعی حدودی را در اینزمینه مقرر داشته است.
غرایز در محیط اسلام بسوی هدفهای معقول و اصیل خود سوق داده میشوند و بر مردم چیزی خارج از تواناییشانتحمیل نمیگردد. اسلام برای افراد مباح شمرده است که به تمایل جنسی پاسخ بگویند، ولی نه آنکه بر روی یکدیگربجهند! و ننگ و رسوایی ببار آورند. این خود یکی از وقایع مسلم جهان انسانیت است که با قطع نظر از عقیده و ادیاناو را از سایر حیوانات امتیاز و برتری میبخشد.
اسلام در افقی وسیع تمام انسانها را یکجا منظور کرده و گذشته و آینده را همراه با زمان حالشان درنظر آورده است.بنابراین، فرد حق ندارد که برخلاف مصالح خود یا نسلهای آتیه عملی انجام دهد. اسلام هدفهای عالیتری را برایانسان پیشبینی کرده و بههیچوجه او را در محیط محدود مادیت زندانی نمیکند.
گذشته از عقیده و میان، علم نیز ثابت کرده است که زندگی منحصراً فعالیتهای بیولوژیکی نیست و اینگونه امور بهتنهایی نمیتوانند کامروایی بشر را تضمین کنند. جمال که امری زاید بر ضروریات زندگیست ابواب دیگر به روی ماگشوده و راه تکامل را تا بینهایت برایمان بازکرده است.
اسلام حاضر نیست که مردم کارهای یکنواختی انجام دهند و همواره از غریزه تبعیت کنند. بشر همچنانکه با نیرو وهوش و ثروت موجبات برتری خود را فراهم میآورد، باید در قلمرو احساسات روانی نیز بکوشد تا به جایگاه ممتازیبرسد. بشر در محدودیت پرتگاه غریزه هرگز قادر به تکامل نیست. اسلام به تمام جهات زندگی بشر در یک لحظهپاسخ میگوید. هنگامی که انگیزه جنسی را اشباع میگرداند به تأمین نسل نیز پرداخته، شهوت سرکش را هم به بندکنترل درمیکشد.
تمایل زن و مرد به هم از نظر اسلام جریانی طبیعی شناخته شده و حتماً باید اینچنین باشد. در قرآن نیز این معنا تصریحگردیده است که خداوند دل زن و مرد را به گونهای آفریده که نسبت به هم ابراز تمایل و نزدیکی میکنند.
خداوند در قرآن میفرماید:
«از نشانههای خدا یکی اینست که جفت شما را از جنس خودتان آفریده تا با او انس بگیرید، و میان شما دوستی ومهربانی قرارداده...» (روم:٢١).