۱۱- ذکر سیرت عمرس
عمرساز زمانیکه به اسلام گروید با تمام وجود به این دین الهی خدمت کرد. و تاریخ عدل و نصفت [۵۶]برتر از عدالت و نصفت او نمیشناسد:
و چنین روایت کنند که وی گفتی: «اگر شبانی را بر لب رود دجله و فرات گوسپندی هلاک شود من بترسم که خدایﻷ از من بپرسد و گوید: چرا او را نگاه نداشتی؟ » و روایت کنند از او که: دیدیم به گرمای گرم اِزاری [۵۷]بر میان بسته و بر دشت، اشتران صدقات را قطران [۵۸]همی مالید به دست خویش کنی، گفتا: زیرا که خدایﻷ نگاهبان این مرا کرده است و فردا آنجا از من بپرسند. آن مرد گفت: روزی چنین گرم؟ گفتا: گرمای روز قیامت از این سخت تر خواهد بود، چون اینجا گرمای ریاضت و مجاهدت بکشند آنجا بدان گرما گرفتار نشوند [۵۹]. ذکر سیرت و رفتار عمرسدر این مختصر نمیگنجد و ما به این حدّ بسنده میکنیم.
[۵۶] نصفت: داد. انصاف. عدل . [۵۷] اِزار: لُنگ - فوطه - شلوار. [۵۸] قطران: مادۀ روغنی شکل و سیاه رنگ که از برخی درختان مانند صنوبر و عرعر میچکد، قطران زغال سنگ در معالجه داء الصدف و اگزما بکار میرود. [۵۹] منبع مذکور/۵۶۴.